جدید ترین عناوین خبری امروز
جالب فا

توجه: رمز عبور شما به صورت اتوماتیک به ایمیل شما ارسال خواهد شد.

  • admin
  • مهر 24, 1400
  • 3:18 ب.ظ

راهنمای درس چهاردهم فارسی هفتم

راهنمای درس چهاردهم فارسی هفتم / گام به گام درس 14 فارسی پایه 7

پاسخ خودارزیابی درس 14 فارسی هفتم
پاسخ خودارزیابی درس 14 فارسی هفتم

پاسخ خودارزیابی های فارسی هفتم
گام به گام فارسی هفتم شامل جواب خودارزیابی های

پاسخ نوشتن درس 14 فارسی هفتم
پاسخ نوشتن درس 14 فارسی هفتم

گام به گام درس 14 قارسی هفتم

پاسخ درک و دریافت درس 14 فارسی هفتم
پاسخ درک و دریافت درس 14 فارسی هفتم

گام به گام درس 14 فارسی هفتم

دیدگاه ها 1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دید گاه ها 1

  1. کلمات و شعر های درس 14 فارسی هفتم

    معنی فارسی هفتم

    درس چهاردهم :: امام خمینی
    معنی کلمات درس چهاردهم فارسی هفتم

    عوض کردن: دگرگون کردن، تغییر دادن
    آزادیخواه: دوستدار آزادی
    مظلوم: ستمدیده، ظلم شده
    عالَم: دنیا، جهان
    سلام الله علیها: درود خدا بر او باد
    شلّیک: صدای گلوله
    سوار: سوارکار
    سرفراز: سربلند، پرافتخار
    مزدوران: دست نشانده، آدم اجیر شده با پول
    خان: لقب مالکان زمین

    ناجوان مردانه: از روی نامردی
    دلاور: دلیر، شجاع
    بدین گونه: اینطور
    تحصیل: درس خواندن، یاد گرفتن
    مکتب خانه: مدرسه در قدیم
    ختم قرآن: پایان، یک بار خواندن از ابتدا تا انتهای قرآن
    حوزهی علمیّه: مرکز آموزش علوم دینی
    برگزید: انتخاب کرد
    تأسیس کرد: به وجود آورد، تشکیل داد
    عالِم: دانشمند

    فروتن: متواضع، افتاده
    خوش بیانی: گرم زبانی، دلنشینی کلام
    سیمای جذّاب: چهرهی دوست داشتنیی
    صاحب: دارا
    خصوصیّات: جمع خصوصیه، ویژگیها
    اعتقاد: باور
    دگرگون کرد: تغییر داد

    عُلما: جمع عالِم، دانشمندان
    روحانیون: جمع روحانی
    مرجعیّت: رهبری دینی، مرجع تقلید بودن
    اطاعت: پیروی
    نهضت: جُنبش، حرکت مردمی
    اعتراض: مخالفت، شکایت
    حمایت: طرفداری
    تظاهرات: راهپیمایی

    تبعید: دور کردن، به جای دور فرستادن
    طرز: شیوه، روش
    مرموز: نامعلوم، مُبهم، مشکوک
    تألیف: نوشتن
    استعمارگر: کشور زورگو و ستمگر
    برافراشته: بلند کرده
    ممنوع: منع شده
    ناگزیر: ناچار
    فعّال: کوشا، پُرکار

    اعتصاب: دست از کار کشیدن به نشانهی اعتراض
    فرمان: دستور
    بانگ: صدا، فریاد
    آموزگار: معلّم، آموزنده
    گریخت: فرار کرد
    استقبال: پیشواز کسی رفتن
    نظام شاهنشاهی: حکومت پادشاهی

    واژگون: سرنگون
    پایهگذاری: به وجود آوردن، راهاندازی
    غافل: بیخبر
    میراث: باقی مانده
    گرانبها: با ارزش

    آرایه ها درس چهاردهم فارسی هفتم

    یکصدا بودن ⇐ کنایه از متحّد بودن
    برخاک افتاد ⇐ کنایه از کشته شدن
    از پا درآمد ⇐ کنایه از نابود شد، از بین رفت
    پرچم مبارزه ⇐ اضافهی اقترانی
    پرچم را برافراشته نگاه داشت ⇐ کنایه از ادامه دادن مبارزه
    گوش جهانیان ⇐ اضافهی استعاری
    جهانیان ⇐ مجاز از مردم جهان
    مردم از جان و دل؛ جان و دل ⇐ مجاز از تمام وجود
    شبی تلخ ⇐ حس آمیزی
    به خدا پیوست ⇐ کنایه از اینکه فوت شد، از دنیا رفت
    مانند جان ⇐ تشبیه جمهوری اسالمی به جان

    معنی روان خوانی مرخصی فارسی هفتم

    جواب خودرازیابی ها

    1 -صفحه 115 ،پاراگراف دوم
    2 -چرا که همهی مردم، چه مردم عادی، چه دانشآموز، چه دانشجو و… گوش به فرمان امام خمینی )ره( برای براندازی حکومت پادشاهی
    تالش میکردند.
    3 -امام خمینی در زمان رهبری، خصوصیات دوران جوانی و میانسالی خویش را حفظ کرد و هنچنان افتاده و فروتن بود. هیچگاه
    قدرت، او را از یاد خدا و محبت مردم غافل نساخت. مردم نیز او را از جان و دل دوست میداشتند.