- admin
- آذر 22, 1400
- 11:15 ق.ظ
معنی ستایش فارسی ششم صفحه 8
معنی ستایش فارسی ششم صفحه 8
معنی شعر ستایش فارسی ششم دبستان (به نام آن که جان را فکرت آموخت) که در صفحه 8 آمده است را همراه با آرایه های ادبی و معنی کلمات درس ستایش فارسی ششم ابتدایی در این نوشتار از جالب فا میخوانید.
شعر ستایش سرودهی شیخ محمود شبستری از مثنوی گلشن راز در صفحه ی ۸ ابتدای فصل اول کتاب فارسی ششم آمده است:
بد نیست بدانید که مثنوی گلشن راز مهمترین و مشهورترین اثر منظوم محمود شبستری است که در بردارندهی اندیشههای عرفانی اوست. این کتاب با وجود حجم اندکش، یکی از یادگارهای پرارزش و بلندنام ادبیات عرفانی کهن فارسی است. مطابق شیوهی معمول عطار و مولانا، در مثنوی گلشن راز نیز از حکایات و تمثیلات برای بیان و عرضهی مؤثّر معانی عرفانی و حکمی استفاده شده است.
اما پیش از آنکه سراغ معنی شعر ستایش و همچنین معنی کلمات و آرایه های ادبی شعر ستایش برویم، یکبار متن شعر را میخوانیم.
متن شعر ستایش فارسی ششم صفحه 8
به نام آن که جان را فکرت آموخت 🧠 چراغِ دل به نورِ جان بر افروخت
ز فضلش هر دو عالم، گشت روشن 🪔 ز فیضش خاکِ آدم، گشت گُلشن
جهان، جمله، فروغِ نورِ حق، دان 💡 حق اندر وی ز پیدایی است پنهان
خِرَد را نیست تابِ نورِ آن روی 👁 بُرو از بهرِ او، چشمِ دگر جوی
در او هر چه بگفتند از کم و بیش 🏡 نشانی دادهاند از دیدهی خویش
به نزدِ آن که جانش در تجلّی است 📖 همه عالم، کتابِ حق تعالی است
معنی شعر ستایش فارسی ششم دبستان
به نام آن که جان را فکرت آموخت
چراغِ دل به نورِ جان بر افروخت
سخن خود را به نام آن کسی آغاز میکنم که به انسان، اندیشیدن و فکر کردن را آموخت و دل او را که مانند چراغی است با نورِ جان، روشن و برافروخته گرداند.
ز فضلش هر دو عالم، گشت روشن
ز فیضش خاکِ آدم، گشت گُلشن
به واسطهی بخشش بیکران خداوند، دنیا و آخرت روشن و نورانی شد و به واسطهی رحمت خداوند، خاکِ سازندهی آدم به گلستان تبدیل شد. یعنی پروردگار با دمیدن در وجود انسان، جسم او را که از خاکِ بیارزش بود، مانند گلستانی زیبا کرد.
جهان، جمله، فروغِ نورِ حق، دان
حق اندر وی ز پیدایی است پنهان
جهان و هرچه در آن وجود دارد را پرتویی از نور وجود خداوند بِدان. خداوند از شدّتِ آشکار و پیدا بودن، در این جهان دیده نمیشود و از دیدِ مردم پنهان است.
خِرَد را نیست تابِ نورِ آن روی
بُرو از بهرِ او، چشمِ دگر جوی
عقلِ آدمی، قدرت درک نور وجود خداوند را ندارد پس ای انسان برای دیدن خداوند در جستجوی چشم دیگری باش. یعنی شأن پروردگار بالاتر از آن است که انسان بتواند آن را درک کند و برای دیدن و درکِ خداوند به وسیلهی دیگری نیاز دارد که این وسیله قلب صاف و بدون گناه است.
در او هر چه بگفتند از کم و بیش
نشانی دادهاند از دیدهی خویش
هرکسی که برای توصیف خداوند کم و بیش چیزی گفته است بر اساس تصورات خودش بوده است ( و خداوند از بالاتر از این توصیف ها میباشد)
به نزدِ آن که جانش در تجلّی است
همه عالم، کتابِ حق تعالی است
کسی که جانش در حضور خداوند قرار دارد، تمام این جهان را مانند کتابی میداند که از وجود خدا خبر میدهد.
معنی کلمات درس ستایش فارسی ششم ابتدایی
معنی کلمات شعر ستایش کتاب فارسی ششم ابتدایی را در این بخش میبینید:
فکرت: فکر کردن، اندیشه کردن، تفکر
برافروخت: روشن کرد
فضل: احسان، بخشش
فیض: بخشش،
گُلشن: گلستان
زِ: از
جمله: همه، تمام
فروغ: نور، روشنایی
حق: در اینجا یعنی خداوند
خرد: عقل
تاب: قدرت، توان
در او: دربارهی او
دیده: چشم
تجلّی: پیدا شدن، آشکار شدن
تعالی: بلندمرتبه، برتر
آرایه های ادبی شعر ستایش فارسی ششم ابتدایی
آرایهی تشخیص:
در مصرع اول بیت اول آموختن که یکی از ویژگیهای انسان است به جان نسبت داده شده است.
همچنین در در مصرع اول بیت چهارم، تاب (توان) که یکی از ویژگیهای انسان است به خِرَد نسبت داده شده است.
آرایهی تشبیه:
شاعر در مصرع دوم بیت اول، دل را به چراغ تشبیه کرده است. دل: مشبّه و چراغ مشبّهٌ به.
همچنین در بیت آخر، همه عالم به کتاب تشبیه شده است. همه عالم: مشبّه و کتاب مشبّهٌ به.
آرایهی کنایه:
در مصرع دوم بیت دوم، خاک آدم کنایه از جسم انسان است.
آرایهی تضاد:
پیدایی و پنهان در بیت سوم
کم و بیش در بیت پنجم
معنی شعر ستایش صفحه ی ۸ فارسی ششم ابتدایی تقدیم شما شد که امیدوارم برایتان مفید بوده باشد و باز هم به جالب فا سر بزنید.