شعر در مورد راز ، شعر زیبا و کودکانه درباره رازداری و اسرار دل از حافظ و مولانا همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
من سکوتی گشته ام
در محبس فریاد دل
تا بمیرم در سکوتم
من نگویم راز عشق.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
دور از نگاه گرم تو، بی تاب گشته ام
بر من نگاه کن، که شب و تابم آرزوست
تا گردن سپید تو گرداب رازهاست
سر گشتگی به سینه ی گردابم آرزوست
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد زجر ، کشیدن و زجر عشق و پدر و مادر زجر کشیده
فاش به اهل دل شده ،
راز مگوی شعر من
بیم ندارم از سخن…
یا ز ِهمه حقایقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تو همه راز جهان
ریخته در چشم سیاهت
من همه
محو تماشای نگاهت
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
احوال دل، آن زلف دوتا داند و من
راز دل غنچه را، صبا داند و من
بی من تو چگونه ای، ندانم اما
من بی تو در آتشم، خدا داند و من
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد کیک ، شکلاتی و شیرینی و شعر کودکانه در مورد کیک تولد
ز تو با تو راز گویم به زبان بیزبانی
به تو از تو راه جویم به نشان بینشانی
چه شوی ز دیده پنهان که چو روز مینماید
رخ همچو آفتابت ز نقاب آسمانی.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
آن راز که از ماست
پس پرده بلاست
کی راز شود باز
که یابم دل باز
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
مثل بوسه ی پیش از خداحافظی
تکلیفت روشن نیست
من چقدر ساده ام
که هنوز فکر می کنم
روزهای آخر پاییز
تمام طلسم ها باطل می شود
و تو مرا فتح خواهی کرد.
هنوز بوی عطرت را دوست دارم
هوای مرددِ لبخندت را
و این همه سال را
که در هر نگاه گذرا
رازی را کشف کردیم
که جز من و تو
همه از آن بی خبرند.
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد شرمندگی ، شعر عاشقانه شرمنده بودن و شرمنده ایم از حافظ
من راز نگاهت را
از آینه پرسیدم
چشمان نجیبت را
از دور پرستیدم
باران شدم و چون اشک
بر عشق تو باریدم
من شمع وجودم را
به مهر تو بخشیدم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
با رشته ی زلف توام
امشب سر راز است
افسوس که شب کوته
و این قصه دراز است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
محبوبم!
قلب، امن ترین عضو بدن است
و شاید برای همین است که ما همیشه
عشق و دردهامان را آنجا پنهان می کنیم.
اینکه مثل یک راز سربسته؛
در سینه ام پنهانی، چیز عجیبی نیست…!
تو عشقی، تا زنده بمانم و درد
…تا مرگ؛ حلاوتی بی حصر داشته باشد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد دفتر ، نقاشی و مشق و شعر و متن زیبا برای شروع دفتر عشق
چشمانت
راز آتش بود.
در التهاب قلب ویران شده ام
و لبانت چون دشنه ای سوزان
که مرهم تمام زخم های قبل از تو با من بود !
و آنقدر با آتش دوست داشتن
و عطر تنت زندگی کرده ام
که همه چیز را از یاد برده ام جز تو
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
فصلی در راه است
با اشک هایی که
هنوز بر گونه ی خیابان نیفتاده
خشک می شوند!
و عشق
پنهانی ترین
رازِ پاییز است.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی
هرکه را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم
راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی
عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد قصر ، و قصر شیرین و شعر وصف قصر البدیع
دوستان شرح پریشانى من گوش کنید
داستان غم پنهانى من گوش کنید
قصه ی بی سر و سامانى من گوش کنید
گفتگوى من و حیرانى من گوش کنید
شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کى
سوختم، سوختم این راز نهفتن تا کى
” alt=”شعر در مورد راز ، شعر زیبا و کودکانه درباره رازداری و اسرار دل از حافظ و مولانا” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/27-4.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/27-4.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/27-4-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/27-4-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />
وصال عاشقان
در جان فشانی است
که عاشق
در ازل راز نهانی است
سرافراز است
و دارد همچو جانم
همیداند
یقین راز نهانم
که بیشک
اینچنین باید یقین باز
که تا پیدا کنم
اندر سرت راز
بگوید با تو
چون من هر زمان راز
در اندازد در آندم
برقعت باز
یقین نقاش
میداند ترا راز
نماید راز خود
اینجایگه باز