جدید ترین عناوین خبری امروز
جالب فا

توجه: رمز عبور شما به صورت اتوماتیک به ایمیل شما ارسال خواهد شد.

  • admin
  • آذر 29, 1400
  • 10:18 ق.ظ

شعر در مورد بنزین

شعر در مورد بنزین

شعر در مورد بنزین ، شعر طنز در مورد بنزین ، شعر در مورد صرفه جویی بنزین در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب مورد توجه و عنایت شما سروان گرامی قرار گیرد و رضایت خاطر شما را به همراه داشته باشد.

بنزین (به آلمانی: Benzin) یا گازولین (به انگلیسی: Gasoline) برشی از نفت است که بین ۷۰ تا ۱۷۵ درجه سانتی‌گراد تقطیر می‌شود و محتوی هیدروکربنهای C5 تا C11یا C12 می‌باشد.

یک جماعت دست زیر چانه ها

مانده ایم اندر کف یارانه ها

ثبت در سایت رفاهی می شویم

چاله را پیموده چاهی می شویم

پول برق را گر ندادیم برق رفت

سفره را روشن کند فانوس و نفت

این هم از صدق و صفای روزگار

جان بنده نفت بر سفره نیار

نان ما را گرچه آجر کرده اند

نقت را با آن تهاتر کرده اند

نفت جای خالی نان را گرفت

سفره مان با بوی بنزین جان گرفت

نکته ای گویم و دیگر والسلام

سهم ما نقدی شد و او نقت خام

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

دوستت دارم قد یه بشکه بنزین

خاطرخواتم قد یه پمپ بنزین

روز تولد تو بهترینم

هدیه بهت میدم یه کارت بنزین!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

بسم الله الرحمن الرحیم

بیا این ور بیا بازارِ داغست

کلید درب مشکل دست ما هست

اگر رأیم دهی جادو کنم من

کلیدم جنس خوبی از طلا هست

🙂

بیارم نفت و بنزین پای سفره

بنای هر بهشتی دست ما هست

اروپا می روم یا آمریکا

کنم من گفتگو چون کدخدا هست

🙂

بدادم رأی خود را چون که منجی

به رستم قامت و مثل زرو هست

دو سه سالی گذشت و من ندیدم

کجایی پس کجا آیا درو هست؟

🙂

گشودی صد در مشکل به رویم

خدایا این کلیدش پس بدل هست

بریزد نفت و بنزین روی سفره

زند کبریت بر ما چون اجل هست

🙂

بیاید هرکسی با قول زیبا

دهد وعده به ما آیا وفا هست؟

رسی روزی به پایان ریاست

به پایان آیَدش دفتر، خدا هست

🙂

توانایی نداری هیس، ساکت

اگر گفتی جفا کردی گران هست

که دشمن می شوی نزد خدایم

دگر حرفی نزن چون که چُخان هست ۱

🙂

زمان غم به پایان می رسد چون

که فردا می رسد ، یارانه ام هست

بگیرم یک زنی دیگر دوباره

سبد کالا دهد، ((افسانه ام)) هست 🙂

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد پدر از دست رفته ، روی سنگ قبر و پدر فوت شده

برزین مراد خود سواری بنزین

در فکر صعود بیقراری بنزین

هرسال رود قیمت تو بالاتر

لیکن تو همیشه برقراری بنزین

کم ناشود از مشتریانت هرگز

تو قبله ی هر خودرو سواری بنزین

هر سال تورم به تو وابسته شده

پیوسته دمار ما در آری بنزین

از هرکه بپرسم همه گویند مرا

جا پات بود به هر گذاری بنزین

با قیمت نو سال دگر عامل شوک

بر قشر ضعیف خانواری بنزین

تکخال هدفمندی یارانه توئی

پیروز به جمله کارزاری بنزین

ای کاش به خواب رفته وبرخیزم

بینم که کمی سقوط داری بنزین

اسماعیل تقوایی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

نه مادرم

این دستها از آن تو نیست

بوی گل نمیدهد

بوی عجیبیست

مثل بوی پالایشگاه

بوی نفت

بوی خون

نه مادر

این صدا . صدای تو نیست

مستقیم

چند قدم بالاتر

صندلی عقب راحت ترم

ضجه بود

مثل خواهش و فرار

مثل اوج خستگی

نه مادرم

این آغوش را دیریست که نمی شناسم

پناه گاه من کجاست

زیر چشمی نگاهم می کنی

مرا طرد می کنی

وقاب شکسته ی پدر را به بر می کشی

نه مادر

اینها حرف تو نیست

آزادی و برابری

کشف حجاب و توسری

گرانی بنزین و خیره سری

این حرف و رنگ و بو از آن تو نیست

می خواهم برای اولین بار ترا

پدر بنامم که سروری

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش

وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

زان سوخت که در پمپ فروشند به یک کارت

مارا دوسه لیتری بده و گو که روان باش

در خرقه چو آتش زده ای مجلس هفتم

چون کار به تصویب کشیده نگران باش

دلدار که می گفت به بنزین نگران است

گو قیمت آزاد بسلف و گذران باش

خون شد دلم از سهمیه بندی ز چه رو؟

ای مایع بد بو تو دگر مشک فشان باش

تا بر دلمان گرد و غباری ننشیند

گز کن تو پیاده به کنار دگران باش

مخلص که هوس میکندش مصرف بنزین

گو لال شو در فکر تباهی جهان باش

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد پنجره ، قدیمی و فولاد و باران و گلدان از شاملو و سهراب سپهری

شنیدی گر که بنزین هم گران شد

مکن از این خبر تو آه و افغان

زمانی آبرو خیلی گران بود

ولی امروزه گردیدست ارزان

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

پریشبا قرار بودش خستگی از تن بکنیم

حالا که ماشین خریدیم بریم یه چرخی بزنیم

پریشبا قرار بودش با هم بریم یک سفری

مونده بودیم کجا بریم ؟ از این وری یا اون وری ؟

عیال می گفت: اصغر آقا بهت بگم بی حرف پیش

یه خورده ای خرید دارم باید بریم به سمت کیش!

علی می گفتش:بابا جون نزن تو دیگه ضد حال!

حالا که ماشین خریدی ما رو ببر سمت شمال !

ننم می گفت: خیر ببینی بیا بکن محبتی

ما رو ببر به شهر قم تا بکنیم زیارتی!

غزل می گفتش : بابایی می شه بریم به اصفهان

می شه بریم با همدیگه تا ببینیم نصف جهان !

تو این میون یکهو دیدم تلویزیون داره میگه:

بنزین از امشب آقا جون سهمیه بندی شد دیگه!

اگر می خواین تا که بدیم ما به شما سهمیه تون

فردا بیارین همگی با خودتون قطره چکون !

از این به بعد هم همگی تو خونه هاتون بشینین!

یا قصه های جزیره یا اینکه یانگوم ببینین !

انگاری یک سطل آب یخ یکدفعه ریخت رو سرمون !

اون که می گفت اخبارشو ما می زدیم تو سرمون !

به قول احمدی نژاد اوضاع ولی مرتبه !

فقط نگفت با این سه لیتر

کجا بریم ؟ تا طرقبه !

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

خطبه هایش ثقیل و سنگین بود

خنده هایش ظریف و رنگین بود

طعم بنده آدامس نعنایی

طعم ایشان آدامس دارچین بود

جمعه ها ما ز فقر خوابیدیم

جمعه ایشان توچال و دیزین بود

بعد عالیس و شیخ بر نِرْوَم…

بیسکوییت جعبه ای جووین بود

نظراتش به جنگل و باران

نظری همچو چارلز داروین بود

نقد کردم که جنبه اش بالاست

نقد کردم جواب توهین بود

کذب خوانده تمام ملت را

وعده هامان عجب دروغین بود

شکر ایزد خلال دندانش

واردات برادرش چین بود

کیش و قشم و ابوظبی رفته

مغز او همچو مغز دلفین بود

پوزخندی زده به استکبار

پوزخندی که نیز ننگین بود

درس تاریخ او پر از بدعت…

فهم او از سیاست و دین بود

شعر بنده بهانه و مهمل

از گرانی نرخ بنزین بود…

دیدگاه ها 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *