- admin
- 17 آبان 1400
- 9:46 ق.ظ
چگونه انگیزه انجام کار داشته باشیم؟
بر اساس یکی از تحقیقات بین الملی، تقریبا ۸۵ درصد از افراد از محیط کارشان متنفر هستند. دلیل ماجرا هم ساده است، اغلب آنها از نظر احساسی ارتباطشان را با محیط کار از دست دادهاند. این آمار نشاندهنده این است که اکثر مردم، وقتی از خواب بیدار میشوند سرکار رفتن را چیز وحشتناکی میبینند. چه چیزی دقیقا این احساس را در ما به وجود میآورد؟ چرا همه ما از سرکار رفتن متنفر هستیم؟ در ادامه مطلب با جالب فا همراه باشید تا جواب سؤالات بالا را پیدا کنیم و اینکه چگونه انگیزه انجام کار داشته باشیم.
چگونه انگیزه انجام کار داشته باشیم؟
چرا از چیزی که انجام میدهید متنفر هستید؟
در اینجا با مجموعهای از دلایل رایج روبهرو هستیم.
- محیط فاسد محل کار
- درخواستهای غیرمنطقی
- مسائل مربوط به امنیت
- کمبود فرصت
- پرداختهای ناکافی
- کمبود احترام
- رهبری نادرست
انتخاب بر اساس دلایل اشتباه
اکثر انتخابهای شغلی افراد، صرفاً نه به خاطر علاقه بلکه بیشتر به خاطر منافع و یا ویژگیهای کوتاهمدت آن است. به طور کلی آنچه در مورد این جمله بسیار جلبتوجه میکند، انتخاب نادرست افراد است که بهوضوح میتوان متوجه آن شد.
اغلب به دلیل نداشتن دانش کافی، به دنبال انتخابهایی هستیم که نهتنها هیچ همخوانی با ما ندارند بلکه با بسیاری از جنبههای وجودی ما نیز در تضاد هستند. به عنوان مثال حقوق و مزایای زیاد، بسیاری از افراد را به خود جذب میکند. افرادی متفاوت که به ندرت با همدیگر شباهت دارند و در نتیجه این انتخاب، محیط کاری بسیار دورتر از آنچه تصور داشتهاید را به وجود خواهند آورد.
ذهن بدوی؛ انگیزه دهنده برای اهداف کوتاه مدت
حقیقت این است که بخش بزرگی از ما کار کردن و شغل را بهعنوان یک راه برای ادامه زندگی میبینند. افرادی هم ممکن است که شغل را بهعنوان یکراه نجات ببینند. اکنون در این طرز فکر متوجه شدید که برخی از جنبههای ابتدایی ذهن ما در اینجا وارد کارشده و انتخاب ما را تخت تأثیر قرار دادهاند.
متأسفانه ذهن بدوی ما مثل یک کودک عجول رفتار میکند؛ به جای موفقیتهای بلند مدت و ارزشمند، بیشتر به دنبال اهداف کوتاهمدت است. هنگامی که مغز لیمبیک (بخشی از مغز که به کنترل عواطف و احساسات مربوط است) وارد تصمیمگیری میشود، تصمیمگیریها هم بیشتر به سمت احساسی شدن و به دست آوردن موفقیتهای کوتاهمدت تمایل پیدا میکند. بخش لیمبیک دلیل ایجاد اعتیاد ما به ستایش شدن است و همچنین بسیاری از تصمیمات احساسی و لحظهای دیگر که بر پایه لذتهای لحظهای است، در همین قسمت از مغز اتخاذ میشوند.
پس اکنون چطور باید بر ویژگی بدوی مغز خود پیروز شویم و انگیزه خود را بر پایه اهداف بلندمدت قرار دهیم؟
نگاهی بر سبک های انگیزشی
خوشبختانه ذهن بدوی ما، طی یک سری تغییر و تحولات بخش نئوکورتکس را ارتقا داد و درنتیجه آن امکان تفکرات منطقی را برای ما به وجود آورد. به کمک همین تغییر و تحولات بالاخره میتوانیم بر درخواستهای لحظهای ذهن خود غالب شویم و پس از آن قادر خواهیم بود تا تصمیمات بلندمدتتری را اتخاذ کنیم.
پس از آن، تصور کردن اهدافمان به عنوان یک انگیزه برای انجام کار ، در دهن شکل میگیرد اما مشکل اینجا است که انگیزههای ما بسیار متفاوت بوده و ممکن است کاربردی نباشند. در نهایت باید انگیزهها بهگونهای باشند که از هر جهت بتوانند پیشرفت و موفقیت ما را تحت تأثیر قرار دهند. در ادامه با سبکهای انگیزشی بیشتر آشنا میشویم.
سبک های انگیزشی
در کل دو نوع سبک انگیزشی مهم وجود دارد. دریکی از آنها فرد بر روی نتایج و عواقب منفی انگیزه توجه کرده و در دیگری، برخلاف آن بر روی نتایج مثبت انگیزه توجه میشود.
درحالیکه دوری از نتایج منفی روش خوبی برای افزایش انگیزه در کوتاهمدت است (برای مثال اگر من امروز سرکار نروم اخراج خواهم شد) اما در درازمدت آنچنان تأثیرگذار نیستند و حتی امکان دارد مشکلاتی از قبیل، کاهش اعتمادبهنفس، افزایش اضطراب و حس کاهش قدرت را ه وجود بیاورند.
از روشهای شناسایی روشهای انگیزشی ناکارآمد، توجه به مکالمههای درونیتان است. وقتیکه باید با خودتان حرف بزنید، چه برای تقویت انگیزه و یا حتی ایجاد ترس از شکست، درنهایت مکالمات به یکی از انواع مختلف زیر منتهی خواهد شد:
انگیزه بخشهای منفی
این دسته از افراد کارها را به عقب میاندازند و تنها زمانی موفق به انجام کار خواهند شد که عواقب خطرناک آن را برای خودشان مجسم کنند. برای مثال، اگر تا آخر هفته گزارشها آماده نشوند حتماً از کار اخراج خواهم شد.
دیکتاتور
دیکتاتورها به خودشان دستور میدهند و باور دارند که هرچه دستورها بهتر و سنگینتر و قویتر باشند بهتر جواب خواهند داد. بهعلاوه استفاده از کلماتی مانند “باید، حتماً و…”و امثال آن بسیار عادی است. مثلاً، باید تا آخر هفته کارها انجام شود.
سرکوبگر
این دسته از افراد بهجای آنکه کار را به بخشهای کوچک تقسیم کنند، تمام چیزی که باید انجام شود را به یک صورت کامل تصور میکنند و خود را مجبور به انجام آن میکنند. اما درست پس از تعیین شدن کارها، اولین قدمها نیز سخت به نظر میرسند و درنهایت یک شکست کامل به بار خواهد آمد.
خیالبافهای غمگین
این افراد همان ابتدای کار، بخش یا بخشهایی از کار را آنچنان آزاردهنده تصور میکنند که دیگران توانی برای ادامه نخواهند داشت و انگیزه انجام کار را به طور کامل از آنها میگیرند.
فقط و فقط بدبختی و شکست را برای خود تصور میکنند بدون حتی یکذره امید و خوشبختی.”از نوشتن این گزارشها متنفرم، باید تمام آخر هفته را مشغول نوشتن آنها باشم و میدانم که بازی را از دست خواهم داد”
مشکل اصلی این راهکارها این است که اغلب شکست خواهند خورد و یا اثر معکوس خواهند داشت و فردی که آنها را دنبال میکند درنهایت احساس شکست و سرکوب خواهد کرد و حتی ممکن است بهصورت ناخودآگاه کارهایشان را خراب و احساس بیمیلی کنند.
چگونه راهکارهای انگیزشی مناسب پیدا کنیم؟
اگر تاکنون موفق به شناسایی راهکارهای خوب و بد خود شدهاید به شما تبریک میگوییم. از آن مرحله به بعد کار شما آسانتر خواهد شد و میتوان حتی راههای بهتر و مؤثرتری را پیدا کنید.
در ادامه با جالب فا همراه باشید تا با اصول مهم پیداکرده راهکارهای انگیزشی بیشتر آشنا شوید.
مکالمه درونیتان را لذتبخشتر کنید
خودتان را به بهترین شیوهها تحریک کنید. در مکالمههای درونیتان، از کلمات خوب و مناسب و لذتبخش استفاده کنید برای مثال بهجای استفاده از کلمات قضاوت گرانه از نمونههایی مانند “من میتوانم، من قادر به انجام…، من خواهم توانست…” و امثال آنها استفاده کنید.
تمام کردن کارهای حس خوبی به همراه دارد، پس هر بار که در حال انجام کاری بودید خودتان را بیشتر تشویق کنید.
تقسیمبندی درست
کارهای بزرگ را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید تا انجام آنها راحتتر شود. بهخصوص آنهایی که احساس میکنید که انرژی زیادی را از شما خواهد گرفت.
انگیزه درونی خود را پیدا کنید
پیدا کردن شغل مناسب و موردعلاقه گاهی اوقات بسیار سخت پیش خواهد رفت و ممکن است آزاردهنده باشد اما بههرحال هر چیزی سختیهای خود را به دنبال دارد و باید برای آن زحمت کشید، مخصوصاً برای موضوعی به این مهمی که قرار است آینده شما را تشکیل دهد.
سخن آخر
راهکارهای انگیزشی منجر به تصمیمات منطقی و درست میشوند و در پس آنها موفقیت و رشد شغلی و شخصیتی در انتظار ما خواهد بود. پس سعی کنید بعد از خواندن این مقاله یکبار دیگر رویکردهای خودتان را مرور کنید و یک انگیزه مدوام و قوی برای انجام کار در خود بسازید، بههرحال برای بلند شدن از تخت خواب انگیزه لازم است.