شعر در مورد اسرار نهان ، گفتن راز دل به دیگران + شعر مولانا در مورد راز همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد اسرار نهان

بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش

وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

زان باده که در میکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

حافظ

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر اسرار نهان

مشو ای دل تو دگرگون که دل یار بداند

مکن اسرار نهانی که وی اسرار بداند

همه را از تو چو خاشاک بر آن آب براند

که همه شیوه می را دل خمار بداند

مولانا

شعر در مورد اسرار

بگوید در چنان مستی نهان کن سر ز من رستی

مسلمانان در آن حالت چه پنهان ماند اسرارم

مرا می گوید آن دلبر که از عاشق فنا خوشتر

نگارا چند بشتابی نه آخر اندر این کارم

مولانا

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر اسرار

من معتقدم که

درونی ترین اسرار انسان

در چشم هایش خوانده میشود

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد اسرار نهان

سرافراز است

و دارد همچو جانم

همیداند

یقین راز نهانم

شعر اسرار نهان

به پیر میکده گفتم

که چیست راه نجات

بداد جام می

و گفت راز پوشیدن

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد اسرار

مولانا یه جمله داره

که باید با طلا بنویسین!

میگه:

«چون که اسرارت نهان در دل شود،

آن مرادت زودتر حاصل شود…»

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر اسرار

مرا رازیست اندر دل

به خون دیده پرورده

ولیکن با که گویم راز

چون محرم نمی بینم

شعر در مورد اسرار نهان

حافظ غم دل

با که بگویم که در این دور

جز جام نشاید

که بود محرم رازم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر اسرار نهان

خویشتن داری و خموشی را

هوشمندان حصار جان دانند

گر زیان بینی از بیان بینی

ور زبون گردی از زبان دانند

نتوانی نهفت، دیگر بار

قصه ای را که این و آن دانند

راز دل پیش دوستان مگشای

گر نخواهی که دشمنان دانن

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد اسرار

هر که را اسرار عشق اظهار شد

رفت یاری زانک محو یار شد

شمع افروزان بنه در آفتاب

بنگرش چون محو آن انوار شد

مولانا

شعر اسرار

هر راز که اندر دل دانا باشد

باید که نهفته تر ز عنقا باشد

کاندر صدف از نهفتگی گردد در

آن قطره که راز دل دریا باشد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد اسرار نهان

دود آه سینهٔ نالان من

سوخت این افسردگان خام را

محرم راز دل شیدای خود

کس نمی‌بینم ز خاص و عام را

حافظ

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر اسرار نهان

با کس مگوی راز دل خود،

گمان مدار

کز صد هزار دوست،

یکی محرم اوفتد

شعر در مورد اسرار

آنک ضمیر دانه را علت میوه می‌کند

راز دل درخت را بر سر دار می‌کشد

لطف بهار بشکند رنج خمار باغ را

گر چه جفای دی کنون سوی خمار می‌کشد

مولانا