- admin
- 22 آذر 1400
- 11:17 ق.ظ
جواب سوالات درک مطلب درس اول فارسی ششم ابتدایی
جواب سوالات درک مطلب درس اول فارسی ششم ابتدایی
جواب سوالات شامل درک مطلب درس اول صفحه ۱۲ فارسی ششم ابتدایی همچنین هم خانواده و معنی واژه های درس اول فارسی ششم در این صفحه تقدیم شما می شود.
جواب درک مطلب درس اول صفحه ۱۲ فارسی ششم ابتدایی
در شعری که خواندید، بلبل و قمری چه میخوانند؟
بلبل و قمری در آوازهایشان یاد خداوندگار میکنند و ستایش و ذکر پروردگار را به جا میآورند.
+ نکته:
در صورت تمایل برای مشاهدهی معنی شعر باد بهاری وزید از طرف مرغزار فارسی ششم بر روی همین لینک بنفش کلیک کنید. همچین آرایه های ادبی درس اول فارسی ششم را نیز مشاهده کنید.
برداشت شما از بیت برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار چیست؟
در نظرِ انسان های عاقل و آگاه، حتی گیاهان و برگ درختانِ سبز هم مانند یک کتاب است که به آن نگاه می کنند و نشانه ای برای عظمت و شناخت قدرت خداوند در آفرینش پیدا می کنند.
به نظر شما بلعمی بر چه چیزی تأکید دارد؟ دلیل خود را بیان کنید.
عبادت خدا و به جای آوردن شکر نعمت های او و همچنین اندیشیدن دربارهی هستی.
به این دلیل که ابوعلی بلمعی، خداوند را آفرینندهی جهان (و هرآنچه در آنست) معرفی کرده است و وظیفهی ما را در برابر پروردگار، پرستش او و شکر نعمت هایش میداند. بلعمی تاکید کرده برای این که دلمان روشن شود، باید در مورد آفرینش هستی فکر کنیم و از غفلت بپرهیزیم.
چه تفاوتی بین عبادت انسان ها با دیگر موجودات است؟
انسانها از روی آگاهی، به انتخاب خودشان و به شکلهای مختلف عبادت میکنند ولی سایر موجودات از روی غریزه و مانند هم عبادت میکنند؛ مثل آواز خواندن پرندگان.
دانش زبانی درس اول صفحه 12 فارسی ششم
الف) گاهی برای زیبا و موزون شدن شعر، جای اجزای جمله تغییر میکند؛ از جمله اینکه فعل به جای اینکه در آخر جمله قرار گیرد در وسط و حتی گاهی در ابتدای جمله قرار میگیرد؛
مانند: باز به گردون رسیدنالهی هر مرغِ زار
خیز و غنیمت شمار جنبش باد ربیع نالهی موزون مرغ، بوی خوش لاله زار
ب) ما مقصود خود را به صورت جمله بیان میکنیم. «جمله»، یک یا مجموع چند کلمه است که پیام کاملی را از گوینده به شنونده برساند.
انواع جمله:
- جملهی خبری: جملهای است که خبری را بیان میکند؛ مانند باد بهاری وزید.
- جملهی پرسشی: جملهای است که در آن پرسشی وجود دارد؛ مانند بلبل و قمری چه خواند؟
- جملهی امری: جملهای است که در آن خواهشی یا فرمانی، بیان میشود؛ مانند خیز و غنیمت شمار.
- جملهی عاطفی: جملهای است که بیانگر احساس و عاطفه باشد؛ مانند چه گل زیبایی!
حکایت محبت صفحه 13 فارسی ششم
دو دوست، پیاده از جادهای در بیابان عبور میکردند. بین راه برسر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. یکی از آنها از سرخشم بر چهرهی دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود، سخت آزرده شد ولی بدون اینکه چیزی بگوید، روی شنهای بیابان نوشت: «امروز بهترین دوست من برچهرهام سیلی زد.»
آن دوکنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار رودخانه استراحت کنند. ناگهان شخصی که سیلی خورده بود، لغزید و در رودخانه افتاد. دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد. بعد از اینکه از غرق شدن نجات یافت، روی صخرهای سنگی، این جمله را حک کرد: «امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد.»
دوستش با تعجب از او پرسید: «بعد از اینکه من با سیلی تو را آزردم، تو آن جمله را روی شنهای صحرا نوشتی، ولی حالا این جمله را روی صخره حک میکنی؟»
او لبخندی زد و گفت: «وقتی از تو رنجیدم، روی شنهای صحرا نوشتم تا باد، آن را پاک کند ولی وقتی تو به من محبت کردی، آن را روی سنگ حک کردم تا هیچ تندبادی هم آن را پاک نکند و محبت تو از یادم نرود».
داستانهای کوتاه از نویسندگان ناشناس
معنی واژه های درس اول فارسی ششم
معنی واژه های درس اول فارسی ششم به شرح زیر است:
- خلق: مردم، انسان، آفریده
- مخلوق: خلق شده، آفریده شده
- خالق: آفریننده، به وجود آورنده
- پرستیدن: عبادت کردن، ستایش کردن
- سپاس داری: سپاس گزاری، شکرگزاری
- غفلت: بی خبری، فراموشی کردن
- مرغزار: چمنزار، سبزه زار
- گردون: آسمان
- زار: ناتوان، نالان
- خیز: برخیز، بلند شو
- غنیمت شمردن: قدر فرصت را دانستن
- جنبش: حرکت و تکان
- ربیع: بهار
- موزون: آهنگین، دارای وزن
- لاله زار: جایی که لاله فراوان می روید
- قمری: نوعی پرنده کوچکتر از کبوتر
- هوشیار: باهوش، عاقل
- دفتر: دراین شعر منظور کتاب است
- معرفت: شناخت، دانش
- کردگار: آفریینده، خالق
هم خانواده درس اول فارسی ششم
واژه های خلق، خالق و مخلوق در متن ابوعلی بلعمی در ابتدای درس اول فارسی ششم هم خانواده هستند.
هم خانواده برای واژه نعمت: نعیم، منعم، نعمات
هم خانواده برای واژه غفلت: غافل، مغفول، اغفال
هم خانواده برای واژه غنیمت: غنایم، مغتنم، اغتنام
هم خانواده برای واژه معرفت: عرف، معارف، معرّف