جدید ترین عناوین خبری امروز
جالب فا

توجه: رمز عبور شما به صورت اتوماتیک به ایمیل شما ارسال خواهد شد.

  • admin
  • آذر 22, 1400
  • 5:52 ب.ظ

معنی درس اول فارسی هفتم زنگ آفرینش

معنی درس اول فارسی هفتم زنگ آفرینش

آرایه های ادبی و معنی شعر درس اول فارسی هفتم زنگ آفرینش و حکایت اندرز پدر همراه با معنی کلمات و هم خانواده لغات و کلمه های فارسی هفتم درس اول در این نوشتار از جالب فا تقدیم شما خواهد شد.

معنی درس اول فارسی کلاس هفتم (زنگ آفرینش)

پیش از مشاهده ی معنی، ابتدا متن شعر و بیت های درس اول فارسی هفتم را با هم می‌خوانیم. شعر زنگ آفرینش سروده‌ی قیصر امین پور که در صفحه های 12، 13 و 14 کتاب فارسی هفتم آمده است.

شعر زنگ آفرینش قیصر امین پور

صبح یک روز نوبهاری بود روزی از روزهای اوّل سال
بچّه‌ها در کلاس جنگل سبز جمع بودند دور هم، خوش‌حال
بچّه‌ها گرم گفت‌وگو بودند باز هم در کلاس، غوغا بود
هر یکی برگ کوچکی در دست باز انگار، زنگ انشا بود
تا معلّم ز گَردِ راه رسید گفت با چهره‌ای پر از خنده:
باز موضوع تازه‌ای داریم «آرزوی شما در آینده»
شبنم از روی برگِ گل، برخاست گفت: می‌خواهم آفتاب شوم
ذرّه ذرّه به آسمان بروم ابر باشم، دوباره آب شوم
دانه آرام بر زمین غلتید رفت و انشای کوچکش را خواند
گفت: باغی بزرگ خواهم شد تا ابد سبزِ سبز خواهم ماند
غنچه هم گفت: گر چه دل تنگم مثل لبخند، باز خواهم شد
با نسیم بهار و بلبل باغ گرم راز و نیاز خواهم شد
جوجه گنجشک گفت: می‌خواهم فارغ از سنگ بچّه‌ها باشم
روی هر شاخه جیک‌جیک کنم در دل آسمان، رها باشم
جوجه‌ی کوچک پرستو گفت: کاش با باد رهسپار شوم
تا افق‌های دور، کوچ کنم باز پیغمبر بهار شوم
جوجه‌های کبوتران گفتند: کاش می‌شد کنار هم باشیم
توی گلدسته‌های یک گنبد روز و شب، زائر حرم باشیم
زنگ تفریح را که زنجره زد باز هم در کلاس غوغا شد
هر یک از بچّه‌ها به سویی رفت و معلّم دوباره تنها شد
با خودش زیر لب، چنین می‌گفت: آرزوهایتان چه رنگین است!
کاش روزی به کام خود برسید، بچّه‌ها، آرزوی من این است!

قالب شعر زنگ آفرینش قیصر امین پور

قالب شعر زنگ آفرینش چیست ؟

✅ چهارپاره

قالب شعر زنگ آفرینش قیصر امین پور چهارپاره است.

تعداد جملات درس اول فارسی هفتم

شعر زنگ آفرینش شامل 22 بیت و 44 مصراع می‌باشد، اما تعداد جملات درس اول فارسی هفتم زنگ آفرینش هم همان 44 است؟ با توجه به اینکه بعضی از مصراع‌های این شعر فعل ندارند پس تعداد جمله های کمتر از 44 عدد است. البته همانطور که در جواب کار گروهی صفحه ی 16 فارسی هفتم هم گفته شد، برخی اوقات فعل به قرینه‌ی معنوی حذف شده است.

در بخش بعدی معنی شعر درس اول فارسی هفتم را مشاهده می‌کنید.

معنی شعر زنگ آفرینش درس اول کلاس هفتم

در این بخش معنی شعر زنگ آفرینش درس اول پایه هفتم را به تفکیک هر بیت خواهید دید:

صبح یک روز نوبهاری بود

روزی از روزهای اوّل سال

صبحِ یک روز از فصل بهار بود؛ یکی از روزهای ابتدای سال تحصیلی جدید.

بچّه‌ها در کلاس جنگل سبز

جمع بودند دور هم، خوش‌حال

بچه‌های جنگلِ سبز، شاد و خوشحال در کلاس دور هم جمع شده بودند.

بچّه‌ها گرم گفت‌وگو بودند

باز هم در کلاس، غوغا بود

بچه‌ها مشغول صحبت بودند و دوباره سر و صدا در کلاس برپا شد.

هر یکی برگ کوچکی در دست

باز انگار، زنگِ انشا بود

هرکدام از بچه‌ها، برگه‌ای در دست داشتند و گویا دوباره زنگ انشا بود.

تا معلّم ز گَردِ راه رسید

گفت با چهره‌ای پر از خنده:

به محض اینکه معلم به کلاس رسید، با چهره‌ای شاد و خندان گفت:

باز موضوع تازه‌ای داریم

«آرزوی شما در آینده»

برای درسِ انشا اینبار هم موضوع جدید داریم؛ آرزوی شما برای آینده

شبنم از روی برگِ گل، برخاست

گفت: می‌خواهم آفتاب شوم

شبنم از روی گلبرگ بلند شد و گفت: من می‌خواهم به آفتاب تبدیل شوم

ذرّه ذرّه به آسمان بروم

ابر باشم، دوباره آب شوم

قطره قطره تبخیر شوم و به آسمان بروم تا به ابر تبدیل شوم و دوباره به آبِ باران تبدیل شوم.

دانه آرام بر زمین غلتید

رفت و انشای کوچکش را خواند

دانه، آهسته بر روی زمین غَلت خورد و چرخید و انشای کوتاهش را خواند.

گفت: باغی بزرگ خواهم شد

تا ابد سبزِ سبز خواهم ماند

(دانه) در انشای خویش گفت: به باغی بزرگ تبدیل خواهم شد و همیشه سرسبز باقی می‌مانم.

غنچه هم گفت: گر چه دلتنگم

مثل لبخند، باز خواهم شد

غنچه نیز گفت: اگرچه دلتنگ هستم اما مانند لبخند، باز و شکفته می‌شوم.

با نسیم بهار و بلبل باغ

گرم راز و نیاز خواهم شد

با نسیم و بادِ بهاری و بلبل‌های در باغ، مشغول گفت و گو می‌شوم.

جوجه گنجشک گفت: می‌خواهم

فارغ از سنگِ بچّه‌ها باشم

جوجه گنجشک گفت: می‌خواهم از سنگ پرتاب‌کردنِ بچه‌ها در امان باشم.

روی هر شاخه جیک‌جیک کنم

در دلِ آسمان، رها باشم

روی شاخه‌های درختان آواز بخوانم و جیک‌جیک کنم و در آسمان، آزادانه پرواز کنم.

جوجه‌ی کوچک پرستو گفت:

کاش با باد رهسپار شوم

جوجه پرستوی کوچک گفت: ای کاش بتوانم همراهِ باد شوم.

تا افق‌های دور، کوچ کنم

باز پیغمبر بهار شوم

تا عمقِ آسمان پرواز کنم و دوباره پیام‌آورِ فصلِ بهار شوم.

جوجه‌های کبوتران گفتند:

کاش می‌شد کنار هم باشیم

جوجه کبوترها گفتند: ای کاش می‌توانستیم دورِ همدیگر جمع شویم.

توی گلدسته‌های یک گنبد

روز و شب، زائرِ حرم باشیم

روز و شب در داخلِ گلدسته‌های حرم، مشغول زیارت باشیم.

زنگ تفریح را که زنجره زد

از هم در کلاس غوغا شد

هنگامی که جیرجیرک، زنگ تفریح را به صدا در آورد، دوباره در کلاس سر و صدا بر پا شد.

هر یک از بچّه‌ها به سویی رفت

و معلّم دوباره تنها شد

بچه‌ها هرکدام به طرفی رفتند و معلم دوباره در کلاس تنها شد.

با خودش زیر لب، چنین می‌گفت:

آرزوهایتان چه رنگین است!

(معلم) با خودش زیرِ لب زمزمه می‌کرد: چه آرزوهای زیبا و متنوعی دارید!

کاش روزی به کام خود برسید،

بچّه‌ها، آرزوی من این است!

بچه‌ها، آرزوی من است که ای کاش همه‌ی شما روزی به آرزوی خود برسید.

در بخش بعدی آرایه های ادبی و معنی کلمات درس اول فارسی پایه هفتم را مشاهده خواهید کرد.

معنی شعر زنگ آفرینش درس اول کلاس هفتم
معنی شعر زنگ آفرینش درس اول کلاس هفتم

آرایه های ادبی درس اول فارسی هفتم زنگ آفرینش

در این بخش آرایه های شعر زنگ آفرینش را مشاهده خواهید کرد:

تا معلّم ز گَردِ راه رسید                گفت با چهره‌ای پر از خنده:

  • در بیت هفتم، آرایه تشخیص (جان بخشیدن به شبنم) به کار رفته است.
  • در بیت هفتم، آرایه کنایه به کار رفته است (آفتاب شدن شبنم کنایه از رشد)
  • در بیت هفتم و هشتم، آرایه مراعات نظیر (بین آفتاب و آسمان و ابر) به کار رفته است.

شبنم از روی برگِ گل، برخاست     گفت: می‌خواهم آفتاب شوم

  • در بیت نهم، آرایه تشخیص (انشا خواندن دانه که جانبخشی به اشیا محسوب می‌شود) به کار رفته است:

دانه آرام بر زمین غلتید         رفت و انشای کوچکش را خواند

  • در بیت یازدهم، آرایه تشبیه به کار رفته است. (تشبیه شکفتن غنچه به لبخند)
  • در بیت یازدهم، آرایه کنایه (دلتنگ لودن کنایه از غمگینی است)
  • در بیت یازدهم، آرایه تشخیص به کار رفته است. (حرف زدن غنچه):

غنچه هم گفت: گر چه دلتنگم       مثل لبخند، باز خواهم شد

  • در بیت دوازدهم، آرایه مراعات نظیر به کار رفته است. (بین بهار و بلبل و باغ):

با نسیم بهار و بلبل باغ       گرم راز و نیاز خواهم شد

  • در بیت سیزدهم، پانزدهم و هفدهم نیز آرایه تشخیص (جان بخشی به پرندگان) به کار رفته است. 
  • در بیت هجدهم آرایه تضاد به کار رفته است (روز و شب)
  • در بیت هجدهم آرایه مراعات نظیر به کار رفته است (بین گلدسته، گنبد، زائر، حرم):

توی گلدسته‌های یک گنبد         روز و شب، زائرِ حرم باشیم

  • در بیت نوزدهم آرایه تشخیص به کار رفته است (نسبت دادن زدن زنگ تفریح به زنجره):

زنگ تفریح را که زنجره زد       از هم در کلاس غوغا شد

💛 جالب فا 💛

معنی کلمات درس اول فارسی هفتم

معنی واژه های سخت و کلمه های درس اول فارسی هفتم (شعر زنگ آفرینش و حکایت اندرز پدر) را در این بخش مشاهده می‌کنید:

  • حَرَم: مکانِ زیارتی
  • گرمِ گفتگو: مشغولِ گفتگو
  • غوغا: آشوب و فریاد، همهمه
  • ذره ذره :کم کم
  • اَبَد: جاودان
  • غلتید: از پهلویی به پهلوی دیگر چرخید
  • فارغ: آسوده، راحت، دست از کار کشیده
  • اُفُق: کرانه‌های آسمان، اطراف
  • پیغمبر: پیام‌آور
  • گُلدسته: مناره
  • گنبد: سقفی بزرگ که به شکل نیمکره است
  • زائر: دیدار کننده، زیارت کننده
  • کام: آرزو، میل، خواسته
  • زَنجره: نوعی حشره که از خود صدا تولید می‌کند، سیر سیرک (نوعی جیرجیرک)

معنی لغات حکایت اندرز پدر درس اول فارسی هفتم

  •  ایام: جمعِ یوم، روزها
  • طفولیت: خردسالی، کودکی
  • مُتعب‍ِّد: عبادت‌کننده، شکرگزار
  • دیده: چشم
  • رحمة الله علیه: رحمت خدا بر او باد
  • مُصحَف: کتاب، کتابِ آسمانی (قرآن)
  • طایفه: گروه
  • سر بر نمی‌دارد: بیدار نمی‌شود
  • دو گانه: نماز صبح
  • بگزارد: به جای آورد
  • گویی: انگار
  • به: بهتر
  • در پوستین خلق افتادن: غیبت کردن

هم خانواده درس اول فارسی هفتم

  • حرم: حریم، مَحرَم، مُحَرَّم
  • فارغ: فروغ، فراغ، فراغت، استفراغ
  • زائر: زیارت، زُوّار
  • ایام: یوم، یومیه
  • طفولیت: طفل، اطفال
  • مصحف: صحیفه، صحف

حکایت اندرز پدر فارسی هفتم با معنی

یاد دارم که در ایام طفولیت، متعبّد و شب‌خیز بودم. شبی در خدمت پدر -رحمة الله علیه- نشسته بودم و همه شب، دیده بر هم نبسته و مُصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه‌ای گرد ما خفته.

پدر را گفتم: از اینان، یکی سر بر نمی‌دارد که دوگانه‌ای بگزارد. چنان خواب غفلت برده‌اند که گویی نخفته‌اند که مرده‌اند. گفت: جان پدر! تو نیز اگر بخفتی، بِه از آن که در پوستینِ خلق، اُفتی.

گلستان سعدی

معنی حکایت اندرز پدر پایه هفتم

یادم می‌آید زمانی که خردسال بودم، بسیار عبادت می‌کردم و شب‌ها (برای عبادت بیدار می‌ماندم). شبی نزد پدر (رحمت خدا بر او باد) نشسته بودم و کل شب را بیدار بودم و قرآن می‌خواندم و گروهی هم کنارِ ما خوابیده بودند.

به پدرم گفتم: یکی از این‌ها برای خواندن نماز صبح بیدار نمی‌شوند؛ آنچنان در خوابِ غفلت فرو رفته‌اند که انگار مُرده‌اند.
پدرم گفت: عزیزِ پدر! خوابیدن و عبادت نکردن بهتر از بیدار ماندن و بدگویی از مردم است.

امیدوارم از معنی شعر و کلمات درس اول فارسی هفتم زنگ آفرینش راضی بوده باشید. همچنین برای دسترسی به سایر دروس پایه هفتم می‌توانید از برچسب های زیر استفاده کنید.

دیدگاه ها 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *