محرم اسرار نیست ، متن هر رهگذری محرم اسرار نگردد همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
گر جهان زیر و زبر گشت از او
عاشق زیر و زبر را چه خبر
چونک جان محرم اسرارش نیست
از رهش اهل خبر را چه خبر
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
آن کس است اهل بشارت
که اشارت داند
نکتهها هست بسی
محرم اسرار کجاست
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد
با خرابات نشینان ز کرامات ملاف
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
حافظ
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چهها شنید
اینش سزا نبود دل حق گزار من
کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید
حافظ
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
مرا رازیست اندر دل
به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز
چون محرم نمی بینم
دود آه سینهٔ نالان من
سوخت این افسردگان خام را
محرم راز دل شیدای خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
حافظ
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
حافظ غم دل
با که بگویم که در این دور
جز جام نشاید
که بود محرم رازم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
صاحبدلی را گفتند :
چگونه راز نگاه می داری؟
گفت : نخست وی را در زندان سینه جای داده و
سپس به گور دل می سپارمش.
جز تو ای یار کسی محرم اسرار نبود
راه وصل تو بجز درهم و دینار نبود
دل و دین رفت دگر بر سر تار مویت
طمع وصل تو جز پرده ی پندار نبود
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
خانهٔ اسرار تو
چون دل شود
آن مرادت
زودتر حاصل شود…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
بلدی ناز کشیدن که منت ناز کنم
بنشینی به برم قصه سر آغاز کنم
بلدی راز نگهدار شوی؟ فاش کنم؟
بلدم سینه خود مامن هر راز کنم
با رشته ی زلف توام
امشب سر راز است
افسوس که شب کوته
و این قصه دراز است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اگر در سر بگردانی دل خود
نه دشمن بشنود اسرار ما را
پس اندر عشق دشمن کام گردم
که دشمن مینپرسد کار ما را
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
فصلی در راه است
با اشک هایی که
هنوز بر گونه ی خیابان نیفتاده
خشک می شوند!
و عشق
پنهانی ترین
رازِ پاییز است.
چشمانت قاصد رازهای مگو
و آن لبخند،حاصل دوستت دارم
گفتنهای بسیارم چه کسی میداند
عمق این احساس را؟