شعر کوتاه در مورد تنهایی ، متن و شعر در مورد تنهایی کوتاه از مولانا همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
هیچ کس ویرانیام را حس نکرد
وسعت تنهاییام را حس نکرد
در میان خندههای تلخ من
گریه پنهانیام را حس نکرد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تنهایی ام،
پنجره ای ست
همیشه باز، که هرگز، —
بسته نمی شود!
جستحو کنید در سایت : جمله عاشقانه تولدت مبارک عشقم ، متن پیشاپیش همسر عزیزم تولدت مبارک
بیا مثل مرغان آشفته هجرت کنیم
افق را به مهمانی پونه دعوت کنیم
بیا مثل پروانههای غریب نیاز
به مهتاب شبهای تنهایی عادت کنیم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تو برو پیچک من
فکر تنهایی این قلب مرا هیچ مکن
روی پیشانی من چیزی نیست
غیر یک قصه پر از بی کسی و تنهایی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
فرق من با تو اینه
که تو موقع تنهایی و گرفتاریات یاد من میفتی،
ولی من دقیقا وسط شادی و
خوشیهام جات رو خالی میبینم …
جستحو کنید در سایت : جملات عاشقانه تولدت مبارک عشقم ، دلنوشته تولدت مبارک عشقم به انگلیسی
شبیه برگ پاییزی، پس از تو قسمت بادم
خداحافظ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ، و این یعنی در اندوه تو میمیرم
در این تنهایی مطلق، که میبندد به زنجیرم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تو به اندازهی تنهایی من
خوشبختی،
من به اندازهی زیبایی تو
غمگینم..
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
داغ داغ
سرکشید تنهایی اش را
زنی در کافه…
جستحو کنید در سایت : جملات تولدت مبارک ، رفیق و دخترم و عشقم + متن تولدت مبارک عشقم
سالها بگذشته از میلاد من
کی یکی مردانه باشد یاد من
من و یک تنهایی و یک شمع روشن
خدایا نکند که باد بیاید
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
به
جَهانی
نَدهَم
لذّتِ تنهایی را
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
نرو دستم
به دامانت نگو دیگر نمیآیی
که میمیرم غریبانه
امان از درد تنهایی
جستحو کنید در سایت : جملات تولدت مبارک پسرم ، دلنوشته برای پسرم که بزرگ شده
بس که دیوار دلم کوتاه است
هرکه از کوچه تنهایی ما میگذرد
به هوای هوسی هم که شده
سرکی میکشد و میگذرد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
هرچه نبودت را
تا کردم
از قامت تنهایم
کم نشد!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
چه کسی میداند که تو در پیلهی تنهایی خود تنهایی؟
چه کسی میداند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟
پیله ات را بگشا تو به اندازه یک پروانه زیبایی
جستحو کنید در سایت : جملات تولدت مبارک دخترم ، شعر تولدت مبارک دخترم به انگلیسی
چقدر تنهایند
آنهایی که نوشتن نمی دانند!
و چقدر تنها تر هستند
آنهایی که نوشتن می دانند…!…