شعر وحشی بافقی در مورد دوست ، شعر وحشی بافقی در مورد عشق همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
خودنمایی کی کند آن کس که واصل شد به دوست
چون نماید مه چو گردد متصل با آفتاب
کی دهد در جلوه گاه دوست عاشق راه غیر
دم مزن از عشق اگر ره میدهی بر دیده خواب
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
پیش من هست احتراز از چشم و دل از غیر دوست
آنچه اهل تقویش پرهیزکاری گفتهاند
راست شد دل با رضای یار و ، رست از هجر و وصل
آری آری راستی و رستگاری گفتهاند
من مرید عشق گر ارشاد آن شد حاصلم
آن صفت کش نام موت اختیاری گفتهاند
زیستن فرعست وحشی ، اصل پاس دوستیست
جان و سر سهلست اول حفظ یاری گفتهاند
وحشی بافقی
جستحو کنید در سایت : پیام فوت مادربزرگ ، متن برای پدربزرگ و مادربزرگ فوت شده
منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را
هر که باشد، دوست دارد دوستار خویش را
هر نگاهی از پی کاریست بر حال کسی
عشق میداند نکو آداب کار خویش را
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
وحشی از من مطلب صبر بسی در غم دوست
اندکی گر بودم صبر ز من بسیار است
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
چه کنم با دل خودکام بلا دوست که او
میرود بیشتر آنجا که بلا بیسپر است
شمع سرگرم به تاج سرخویش است چرا
با چنین زندگیی کز سر شب تا سحر است
وحشی بافقی
جستحو کنید در سایت : پیام فوت پدربزرگ ، شعر در وصف پدربزرگ فوت شده
نه زخم ماست همین از کمان دشمن و بس
که دوست نیز کمان ساز و ناوک انداز است
زمان قهقههٔ کبک ، خوش دراز کشید
مجال گریهٔ خونین و چنگل باز است
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
در دل همان محبت پیشینه باقی است
آن دوستی که بود در این سینه باقی است
باز آ و حسن جلوه ده و عرض ناز کن
کان دل که بود صاف چو آیینه باقی است
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
به کشوری که کس از دوستی نشان ندهد
مرو مرو که نه جای تو ، جای دشمن تست
نشین و بال برافشان که هر کجا مرغیست
وطن گذاشته ، در آرزوی گلشن تست
وحشی بافقی
جستحو کنید در سایت : پیام فوت عمو ، پیام تسلیت عمو برای پروفایل + دلنوشته ای برای فوت عمو
ماهی که چرخ ساخت به دستان ز من جدا
تا با که ، دوست گشته و همداستان کیست ؟
تا همچو ماه خیمه به سر منزل که زد
وز مهر با که دم زند و مهربان کیست ؟
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
گرنه عاشق صبر میدارد به تنهایی ز دوست
آنچه میگویند از مجنون تنها گرد چیست
وحشی از پی گر نبودی آن سوار تند را
میرسی باز از کجا وین چهرهٔ پر گرد چیست
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ما نکو دانیم طور حسن دور افتاده دوست
قرب ارزانی به مشتاقی که دور اندیش نیست
بر سر خوانند نزدیکان ولیکن لطف شاه
منتظر جز بر ره دریوزهٔ درویش نیست
وحشی بافقی
جستحو کنید در سایت : متن برای فوت پدربزرگ برای عید ، پیام اولین عید بعد از فوت برادر
در طلسم دوستی کاندر تواش تأثیر نیست
نسخهها دارم اشارت کن اگر کاریت هست
چاره خود کن اگر بیچاره سوزی همچو تست
وای بر جان تو گر مانند تو یاریت هست
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
سنت ملت خوبیست که با صاحب عشق
دوستی از دل و خصمی به زبان باید کرد
گو زبان درد سر عاشق و معشوق مده
چیست پوشیده از ایشان که چنان باید کرد
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
این دل که دوستی به تو خون خواره میکند
خصمی به خود نه ، با من بیچاره میکند
بد خوییت به آخر دیدن گذاشته است
حالا نظر به خوبی رخساره میکند
وحشی بافقی
جستحو کنید در سایت : متن درباره پدربزرگ و مادربزرگ از دست رفته ، متن برای فوت پدربزرگ
اظهار محبت به سگ کوی تو کردیم
گفتیم مگر دوست شود دشمن ما شد
دل خون شد و از دیدهٔ خونابه فشان رفت
تا رفتهای از دیده چه گویم که چها شد
وحشی بافقی