شعر در مورد ولادت حضرت محمد ، شعر کوتاه و کودکانه درباره حضرت محمد همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
کویِ تو را جارو زدم با اشک و مژگان
از من نگیر این دیده یِ رُفتگرم را
گریه نشانِ قلبِ پاک و صاف باشد
از دست دادم مدتی چشم ِ ترم را
غار ِ حرا یعنی همان گوشه نشینی
باید کمی خلوت کنم دور و برم را
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
فرشته بوسه زده بارگاه ایزدی ات را
بهشت خیمه زده ، پرنیان سرمدی ات را
چقدر هودج سیمین،گسیل گشته به پایت
که سر به سجده گذارند،ملک امجدی ات را
تو کیستی که قلم با هزار جلوه نوشته
بر آیه های مقدس ،حروف ابجدی ات را
تو کیستی که زبان باز کرده ماهی دریا:
به حسن مرتبت و خلق خوش ، زبان زدی ات را
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد اشک ، بر امام حسین و لبخند و شوق عاشق و اشک تمساح
وحی شد بر مصطفی برخیز، اقرأ باسم ربّک
ای حبیب من ز جا برخیز، اقرأ باسم ربّک
تیره شد رخسار گیتی، خیره شد دیو تباهی
چیره شد جهل عِما برخیز، اقرأ باسم ربّک
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
طبع شعر من به شوق تو گلستان گشته است
قافیه بندی برای تو چه آسان گشته است
در شب میلاد تو هر واژه و هر واج و بیت
در ورق بنگر به عشق تو به سامان گشته است
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد نقاشی ، کشیدن خدا و چهره عشق من و طبیعت زیبا کودکانه
ای روشنی تبار تو و نور تیره ات
ای آسمانیان زمین هم عشیره ات
ای لحظه لحظه زندگی ات آیه آیه صبح
آئینه دار سوره ی شمس است سیره ات
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تو را از دورها هم می شود آموخت ای خورشید!
زمین گیرانه حتی با تو احساس قرابت کرد
که از این فاصله ، این سال های دوریِ نوری
همیشه پرتو مهرت به شب هامان اصابت کرد
هنوز از قله های ماذنه نور تو می روید
فقط باید دعا خواند و یقین در استجابت کرد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
گزینم قران است و دین محمّد
همین بود ازیرا گزین محمّد
یقینم که من هر دُوان را بورزم
یقینم شود چون یقین محمّد
کلید بهشت و دلیل نعیم
حصار حصین چیست؟ دین محمّد
محمّد رسول خدای است زی ما
همین بود نقش نگین محمّد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد نماز ، جمعه و جماعت خواندن و نماز کودکانه و ریا از مولانا
ای شاه سوار ملک هستی
سلطان خرد به چیره دستی
ای ختم پیمبران مرسل
حلوای پسین و ملح اول
سر خیل تویی و جمله خیلند
مقصود تویی همه طفیلند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
هراس و دلهره خواهد رفت همان شبی که تو میآیی
همان شب آمنه میبیند درون چشم تو دنیایی
همین که آمدهای از راه، قریش محو تو شد ای ماه!
یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی!
گل قشنگ بنی هاشم، سلام بر تو ابوالقاسم
دلم کنار تو شد مُحرم، ندیده خوشتر از این جایی
چنان کنار ابوطالب، ستوده حُسن تو را یثرب
که وحی شد به دل راهب همان ستوده عیسایی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ماه فرو ماند از جمال محمّد
سرو نباشد به اعتدال محمّد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمّد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد معرفت ، دوست و مردانگی داشتن رفیق و مرام خدا و معرفت نفس
چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیر دهن غار حرا وا مانده
عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
هراس و دلهره خواهد رفت همان شبی که تو میآیی
همان شب آمنه میبیند درون چشم تو دنیایی
همین که آمدهای از راه، قریش محو تو شد
ای ماه! یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ای حق نیافریده کسی را مثال تو
خورشید جلوه ایست ز نور جمال تو
ای محرم حریم خداوند ذو الجلال
ای عقل مانده مات ز جاه و جلال تو
” alt=”شعر در مورد ولادت حضرت محمد ، شعر کوتاه و کودکانه درباره حضرت محمد” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/25.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/25.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/25-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/25-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />
هراس و دلهره خواهد رفت همان شبی که تو میآیی
همان شب آمنه میبیند درون چشم تو دنیایی
همین که آمدهای از راه، قریش محو تو شد ای ماه!
یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی!
گل قشنگ بنی هاشم، سلام بر تو ابوالقاسم
دلم کنار تو شد مُحرم، ندیده خوشتر از این جایی
چنان کنار ابوطالب، ستوده حُسن تو را یثرب
که وحی شد به دل راهب همان ستوده عیسایی
به هیچ آینه جز حیدر، نه پادشاه و نه پیغمبر
شکوه و حُسن تو را دیگر، خدا نداده به تنهایی
به دختران نهان درگل، ببار ساقی نازک دل
ببار تا بشود نازل به قلب پاک تو زهرایی
به آرزوی نگین تو درآمدهست به دین تو
مسیح من! به کمین تو نشسته است یهودایی
قسم به «لیل» و به گیسویت، به ذکر «یاحق» و «یاهو»یت
به آیه، آیهی ابرویت به آن دو چشم تماشایی
در این هزاره ظلمانی از آن ستاره که میدانی
برای این شب توفانی کمی بخوان دل دریایی!
بخوان که در عرفاتم من، کنار آب حیاتم من
طنین یک صلواتم من به شوق این همه زیبایی