شعر در مورد طبیعت ، سرسبز خدا و زیبا و بهار از حافظ و عشق و طبیعت گردی همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شانههای تو …
همچو صخرههای سخت و پر غرور
موج گیسوان من در این نشیب
سینه میکشد چو آبشار نور
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد ثواب ، مجموعه اشعار درباره ثواب و شعر با کلمه ثواب
دوستت دارم و از تو می ترسم!
قله های بلند
دره های عمیق تری دارند عزیز من
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اب و هوا و خاک ،که در اختیار ماست
ارکانِ هستی اند و بهای محیط زیست
خالق چو کرده خلق بیا حرمتش بدار
تکریم کن ز لطف خدای محیط زیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
گفت من آن آهوم کز ناف من
ریخت این صیاد خون صاف من
اى من آن روباه صحرا کز کمین
سر بریدندش براى پوستین
اى من آن پیلى که زخم پیل بان
ریخت خونم از براى استخوان
آن که کشتستم پى مادون من
می نداند که نخسبد خون من!؟
بر من است امروز و فردا بر وى است
خون چون من کس چنین ضایع کی است!؟
گر چه دیوار افکند سایه دراز
باز گردد سوى او آن سایه باز
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوى ما آید نداها را صدا
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اب و هوا و خاک ،که در اختیار ماست
ارکانِ هستی اند و بهای محیط زیست
خالق چو کرده خلق بیا حرمتش بدار
تکریم کن ز لطف خدای محیط زیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
فلکها یک اندر دگر بسته شد
بجنبید چون کار پیوسته شد
چو دریا و چون کوه و چون دشت و راغ
زمین شد به کردار روشن چراغ
ببالید کوه آبها بر دمید
سر رستنی سوی بالا کشید
زمین را بلندی نبد جایگاه
یکی مرکزی تیره بود و سیاه
ستاره برو بر شگفتی نمود
به خاک اندرون روشنائی فزود
همی بر شد آتش فرود آمد آب
همی گشت گرد زمین آفتاب
گیا رست با چند گونه درخت
به زیر اندر آمد سرانشان ز بخت
ببالد ندارد جز این نیرویی
نپوید چو پیوندگان هر سویی
وزان پس چو جنبنده آمد پدید
همه رستنی زیر خویش آورید…
فردوسی
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد چشم عسلی ؛ متن و جملات عاشقانه و زیبا و پروفایل چشم عسلی
دریا و دشت وچشمه صحرا و جویبار
هر یک نشانه ای ز صفای محیط زیست
عطرِ گل و ترانِه ِ بلبل ،نسیم آب
زیباترین حدیث ،برای محیط زیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
در هر دشتی که لالهزاری بودهست
از سرخی خون شهریاری بودهست
هر شاخ بنفشه کز زمین میروید
خالی است که بر رخ نگاری بودهست
خیام
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
عطرِ گل و ترانِه ِ بلبل ،نسیم آب
زیباترین حدیث ،برای محیط زیست
مِلکِ تو نیست آب که آلوده اش کنی
جان مایه است آب برای محیط زیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ماه بالای سر آبادی است
اهل آبادی در خواب.
روی این مهتابی، خشت غربت را میبویم.
باغ همسایه چراغش روشن،
من چراغم خاموش
ماه تابیده به بشقاب خیار، به لب کوزه آب.
غوکها میخوانند.
مرغ حق هم گاهی.
کوه نزدیک من است : پشت افراها، سنجدها.
و بیابان پیداست.
سنگها پیدا نیست، گلچهها پیدا نیست.
سایههایی از دور، مثل تنهایی آب، مثل آواز خدا پیداست.
نیمه شب باید باشد.
دب آکبر آن است : دو وجب بالاتر از بام.
آسمان آبی نیست، روز آبی بود.
یاد من باشد فردا، بروم باغ حسن گوجه و قیسی بخرم.
یاد من باشد فردا لب سلخ، طرحی از بزها بردارم،
طرحی از جاروها، سایههاشان در آب.
یاد من باشد، هر چه پروانه که میافتد در آب، زود از آب در آرم.
یاد من باشد کاری نکنم، که به قانون زمین بر بخورد .
یاد من باشد فردا لب جوی، حوله ام را هم با چوبه بشویم.
یاد من باشد تنها هستم.
ماه بالای سر تنهایی است.
سهراب سپهری
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
مِلکِ تو نیست آب که آلوده اش کنی
جان مایه است آب برای محیط زیست
خواهی اگر سلامتی جسم وجانِ خویش
سالم بدار، هم تو هوای محیط زیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شب
سراسر
زنجیر زنجره بود
تا سحر،
سحرگه
بهناگاه با قُشَعْریره درد
در لطمه جان ما
جنگل
از خواب واگشود
مژگان حیران برگاش را
پلک آشفته مرگاش را،
و نعره اُزگَل اره زنجیری
سرخ
بر سبزی نگران دره
فروریخت
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
از روی جهل ،گر ننهی ارج قدر خاک
نشناختی تو قدر و بهای محیط زیست
حرمت بدار این سه عناصرکه می رسد
از هر طرف به گوش ندای محیط زیست
جستحو کنید در سایت : متن زیبا و جملات زیبا و عکس نوشته و حدیث و شعر در مورد چهل سالگی تولد و انقلاب
علفزار
با موهای سبز ژولیده در باد
کوه
با موهای قهوه ای یک دست
رودخانه
با گیرههای سرخ ماهی
بر موهاش
هیچ کدام را ندیده!
حق دارد نمیخواند این پرنده کوچک
گروس عبدالملکیان
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
سلام سلام بچه ها گلهای شاد و خندون
یه قصه ی واقعی می خوام بگم براتون
قصه ی زیبای ما حفظ محیط زیسته
نمره ی هر کی گوش کرد صد آفرین و بیست
راستی محیط زیست چیست حفظ محیط زیست چیست
حفظ محیط تمیزیست تمیزی هم که سخت نیست
مواظبت کنیم از جنگل و کوه و دریا هوای صاف و زیبا پرنده ها و گلها
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متلاطم
تنها
بیکران
کاش اقیانوسی نبودم
پنجهکشان بر ساحل
شمس لنگرودی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
“ایزو” که واژه ای است فرنگی برای تو
اجرا شود ز بهر بقای محیط زیست
شاید که با اصول مدیریت صحیح
فکری شود به حفظ وبقای محیط زیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
گل
به آسمان بامدادی
که همه ستارههایش را گم کرده
فریاد میزند:
شبنمم را گم کردهام
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
محیط بان خطر را به جان می خرد
چو شیر از کمین گاه خود می پرد
نه سرما شناسد، نه باران و برف
رود چون عقابی به سوی هدف
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
پشنگی کوتاه
از باران تابستان
در آب
بوسون
ترجمه: پگاه احمدی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
کمی اندیشه کنیم آب اگر آلوده،
دشت اگر بی آهو، آسمان بی گنجشک و درختان اگر از زمزمه گشتند تهی
چه جوابی داریم کودکی را که به خود خواهد گفت: « حق » ما را خوردند، سهم ما را بردند
آرزویم این است بنگرم جلوه پرواز پرستو ها را بشنوم باز هم آواز قناری ها را این بیابان روزی،
جنگلی بود انبوه آسمان، آبی بود آب هم، آبی بود اینک اما،
آسمان تاریک است و تنفس دشوار عمر ما کوتاه است کمی اندیشه کنیم…
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد تولد دختر ، عکس و متن و جمله زیبا در مورد تولد دخترم
منعکس
بر لب شمشیر
ابرهای نرم تابستان
گری گی
ترجمه: پگاه احمدی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
کمی اندیشه کنیم
جنگ انسان و طبیعت تا کی؟
مرگ ماهی تا چند؟ کو دگر شیر و پلنگ جوجه سار چرا افتاده است؟
پای آن گور چر لنگان است؟
از چه رو بال کبوتر زخمی است؟ پر پرواز کبوتر بشکست
لانه گرگ چرا ویران است؟
شهر ها زچه رو بی آبند؟
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
هم از شمال
هم از جنوب
هم از چپ ؤ
هم از راست
روزهایی می ایندؤمی روند
با هیچ ماهی
که ماهی نداشت
و تو
که گفتی
هم صیدی ؤ هم صیاد!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شبش روز و روزش چو شب جمله کار…
پی داد مظلوم همی برقرار
بسان سلیمان بداناد او
زبان وحوشان به صحرا و کوه
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تو ترافیکه مدرس شمال
توی جشن نور و بارون و خیال
پرم از شوق دوباره دیدنت
لحظه ی خوب به من رسیدنت
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
خواهی اگر سلامتی جسم وجانِ خویش
سالم بدار، هم تو هوای محیط زیست
از روی جهل ،گر ننهی ارج قدر خاک
نشناختی تو قدر و بهای محیط زیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تابستان جنوب را گفتم؛
مرا دم بکشاند!
همچون برنج های شمال،
بلنـــــــــــــد…!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
همه خانه ظلم ویران کند
بدین بوم و بر کار شیران کند
محیط بان به صحرا دوچشمان ماست
محیط بان نگهبان ایران ماست.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تو ترافیکه مدرس شمال
نمی دونی که یه قلب بی قرار
داره تو هوای تو پر میزنه
خسته از این همه صبر و انتظار
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد سی سالگی ، شعر تولد سی سالگی فروغ و شاملو و حسین پناهی
جنگل که رفت
هیزم شکن سرایدارشد
وبردیوارمدرسه باذغال نوشت
حفظ محیط زیست حفظ زندگی ست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
قایق های بدون پارو در کنار ساحل دریای شمال
طناب های قطوری در بین ماسه های ساحل
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تو ترافیکه مدرس شمال
من شدم عاشق سر به راه تو
تو بزرگراهی به وسعت خیال
چی شدش منو گرفت نگاه تو
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
همه چیز روشن و زیبا …
همه موجودات بزرگ و کوچک …
همه چیز معقول و شگفت انگیز است
و خداوند همه آن ها را خلق کرده است