شعر در مورد صمد ، متن و شعر زیبا در مورد اسم صمد بودن خدا همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
سواد معنی و صورت ز فهم مستغنی است
صمد اگر صمد است از صنم چه فهمیدی
بغیر وهم که در درسگاه فطرت نیست
منت بهیچ قسم میدهم چه فهمیدی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
من جز احد صمد نخواهم
من جز ملک ابد نخواهم
جز رحمت او نبایدم نقل
جز باده که او دهد نخواهم
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد پیری ، مادر و جوانی و تنهایی شهریار
رمز تنزیه حرم فکر برهمن نشگافت
صمد است آنکه هیولای صنم میباشد
بخیال دهنت گر نرسم معذورم
مدعا اندکی آنسوی عدم میباشد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
عالم صورت برون از عالم تنزیه نیست
در صمد دارم تماشاگر صنم گم میکنم
قاصد ملک فراموشی کسی چون من مباد
نامه ئی دارم که هرجا می برم گم میکنم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
همت چه سرفرازد اندیشه بر چه نازد
اینجا صمد نگشتیم آنجا صنم نبودیم
پرواز تا کجاها شهرت طرازد از ما
در آشیان عنقا طبل و علم نبودیم
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد پدر و مادر ، فوت شده و از دست رفته کودکانه
عالمی را از عدم دور افگند
این من و مای بهستی متهم
(بیدل) از تبدیل حرف دال و نون
شد صمد بیگانه لفظ صنم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
هوس تعلق صورتت زچه ره فتاده ضرورتت
برمیدی آنهمه از صمد که بملک برهمن آمدی
زعدم جدا نفتاده قدم دگر نگشاده
نگر آنکه پیش خیال خود بخیال آمدن آمدی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
مراد دل ز که پرسم که نیست دلداری
که جلوه نظر و شیوه کرم دارد
ز جیب خرقه حافظ چه طرف بتوان بست
که ما صمد طلبیدیم و او صنم دارد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد تولد ، خودم و مادر و پسر و خواهر و دوست
گر خداجویی چرا باشی گرفتار هوا
گر صمد خواهی چرا باشی طلبکار وثن
هیچ کس نستود و نپرستید دو معبود را
هیچ کس نشنود روز و شب قرین در یک وطن
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ز تجلی جمالش از دو کون بستم
به صمد نمود راهم صنمی که می پرستم
به هوای مهر رویش همه مهرها بریدیم
به امید عهد سستش همه عهده شکستم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ترسم کز این لطافت کان نازنین صنم راست
گرد صمد نگردد نفس صنم پرستم
سنگین دلی که کرده ست رنگین به خون من
دست فریاد اگر به محشر دامن کشد ز دستم
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد تلاش و کوشش ، و موفقیت و پشتکار سعدی
مجاهدی که ز تهدید او بدیده کشند
غبار راه عباد صمد عبید صنم
شهی که خادم شرعند در عساکر
او ز مهتران امم تا به کهتران خدم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
روز هم خواهشم این بوده که در هیچ محل
نگذارد صمد چاره برت بیچاره
در ثنای تو هم از یاوری طبع بلند
رانده ام بر سر سیاره و ثابت باره
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
نورها گر چه همه نور حقند
تو مخوان آن همه را نور صمد
نور باقیست که آن نور خدا است
نور فانی صفت جسم و جسد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد تجربه ، تلخ و زندگی و جدید به زبان عربی
جز ذات احد نیست چه تشبیه و چه تنزیه
خواهی صنم ایجاد کن و خواه صمد گیر
(بیدل) غم آوارگی دیر و حرم چند
آن راه که دور از بر خویش است بلد گیر
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتم خراج مصر طلب میکند لبت
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
حافظ