شعر در مورد شب بیداری ، شعر حافظ و شعر کوتاه درباره شب بیداران و بی خوابی شب همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
گر چه با یادش ، همه شب
تا سحر گاهان نیلی فام ، بیدارم
گاهگاهی نیز ، وقتی چشم بر هم می گذارم
آنچنان روشن که من در خواب
دم به دم با خویش می گویم که : بیداری ست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تو کی بودی که غروبت شب ممتد ترانه س؟
پلکای بسته ی چشمات ‚ واسه بیداری بهانه س
رنگ صدات رنگ نگاه ما بود
صدای تو پناه واژه ها بود
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد قدرت ، لیاقت و قدرت انسان و قدر نشناسی از سعدی و مولانا و حافظ
از خواب می ترسم
از بیداری ام بیزارم
بین خواب و بیداری ام حیرانم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
نیمه شب بود و غمی تازه نفس
ره خوابم زد و ماندم بیدار
ریخت از پرتو لرزنده ی شمع
سایه ی دسته گلی بر دیوار…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
در میان بسترش
تا صبح می پیچد به خویش
عاقبت از خستگی
ناچار خوابش می برد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد قهرمان ، شعر نو قهرمان وطن و سرباز و پهلوانان و امنیت کشور
تمام ترسم از این است
که یک شب
بخواهی که به خوابم بیایی و من
همچنان به یادت
بیدار نشسته باشم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
خواب و بیدار،
شب و روز به دنبال من است؛
جز مگر یاد تو
یار سفری می خواهم؟
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
با عکسهای دیگری
تا صبح صحبت می کنم
با آن اتاق خویش را
بیهوده تزیین می کنم
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد زبان ، نیش زبان و زبان مادری و خاموشی و زبان خوش از مولانا
بیدار شو!
من تمام شب را
با لالایی عشق تو
بیدار مانده ام
بیدار شو!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
خسته ام
بعد تو از این همه شب بیداری
دم به دم
یاد تو و درد و غم و بیداری
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
در بیداری خواب دیدم
آمده ای
می خندی
مهربانی ات نور می پاشد
به دل تاریک و خسته ی من …
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد کوچ ، شعر درباره کوچ بختیاری و عشایر + کوچ پرستوهای مهاجر
روز مثل همیشه
در پنجره به تاریکی گرایید
و شب شد
به نور چراغ
در شیشه خیره شدم
و در اعماق
تنهایی را دیدم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
چشم من از درد بیخوابی
درین وادی گداخت
سایه خاری نشد پیدا
که مژگانی کند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
صبح از بالین اگر سر بر ندارد بهتر است
عاشقی که در شب دیدار خوابش می برد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد کویر ، جملات بزرگان و متن کوتاه کویر دل از سهراب و مولانا و شاملو
هر بار
به هر حادثه قلبم که شکست
گفتم شوم
از خوابِ تو بیدار،نشد
” alt=”شعر در مورد شب بیداری ، شعر حافظ و شعر کوتاه درباره شب بیداران و بی خوابی شب” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/13-6.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/13-6.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/13-6-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/13-6-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />
نخستین نگاه؛
لحظه ای است
که در میان خواب و بیداری
زندگی جدایی می اندازد
.
هر شب از افغان من
بیدار خلق اما چه سود
آنکه باید بشنود
افغان من بیدار نیست
.
شب هجران و تنهایی
و بی مــِـی مانده بیدار
خدا را شکر چون خاطر
به جای دیگری دارم
گر چه با یادش ، همه شب
تا سحر گاهان نیلی فام ، بیدارم
گاهگاهی نیز ، وقتی چشم بر هم می گذارم
آنچنان روشن که من در خواب
دم به دم با خویش می گویم که : بیداری ست
.
دنیا را بغل گرفتیم
گفتند امن است هیچ کاری با ما ندارد
خوابمان برد
بیدار شدیم
دیدیم آبستن تمام دردهایش شده ایم