شعر در مورد بی اعتنایی ، شعر بی وفایی معشوق و کم لطفی و رفتن دوست همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
دل را ز ما
به حسن ادا می توان گرفت
ز اندک توجهی
دل ما می توان گرفت
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
چو غنچه
مشت گریبان جمع کرده من
توجهی ز نسیم بهار
می خواهد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد تنفر ، شعر کوتاه درباره تنفر و جدایی و کینه + شعر تنفر از دیگران
لعنت به این روزها !
این روزها که اسم دارند ،
شماره دارند ، تعطیلی دارند ،
هفته و ماه و سال دارند ،
اما افسوس که روح ندارند …
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
قلب کویریم تشنه ی عشقه
اما خدا سرنوشت جدایی رو براش نوشته
قلب خسته ی من پر درده
آخ هیچکس به زخماش توجهی نکرده
آهای تو که میگفتی عاقشقمی پس کجایی
بیا ببین که مردم از جدایی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
-به دنبال چه میگردی؟
وقتی عشق
در قفس بی توجهی
پرپر می شود
و در جیب های زندگیمان
چیزی به جز غبار نیست.
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد تسلیت مادر ، شعر چهلم در مدح مادر و در سوگ و غم مادر شهید
مانده ام در شبی پر از برزخ
بین این بی توجهی هایت
بین این سردی پر از وحشت
مهر خاموش روی لبهایت
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
نمیدانم چه کسی
دست اتفاق های خوب زندگی ام را
گرفته است ،
که دیگر نمی افتد . . !
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
حســـرتها را کاشتـــی…
زخـــمها را زدی …
دیـــگر بس اســـت…
چیـــزی نمـــانده …
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد عیسی مسیح ، شعر درباره ولادت حضرت مسیح و مسجد و کلیسا
ازدرد مرده باشم فردا اگر نیاید
شاید که او بیاید
وقتی که تن به دار است
قدری توجهی کن
ای آشنای خلوت
عاشق کشی نشاید
بر این دلی که زار است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تنهایی ینی
انقد کسی بغلمون نکرد
ک خودمون زدیم بقل
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
چه قدر چای که ننوشیدهام
در کافههایی که با تو نرفتم
و چه نیمکتها
که مرا کنارِ تو،
ندیده فراموش کردند!
روزی هزار مرتبه آرزو می کنم
ای کاش زودتر آلزایمر بگیرم
شاید این مدلی فراموشت کنم
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد غرور ، مرد و عشق و زنانه و خودستایی و مغرور بودن از حافظ و مولانا
گفتم تو هرگز این دل درهم شکسته را
درگیر این قبیل حوادث نمی کنی
(بانو) چه کرده با تو که یک عمر بعد از او
حتی توجهی به پرنسس نمی کنی
دیشب شنیده ام که تو سیگار می کشی
پس بی دلیل سرفه و خس خس نمی کنی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
می دانم دیر شده
می دانم ساعت مرا سرزنش می کند
و پنجره ،انتظارش را فراموش نمی کند
می دانم تو سال ها به بی توجهی های من خندیدی
خنده هایت رنگ غریبی داشت
واژه ای بود گم شده
در جمله های پنهان در قلبت
کدامین شب را به خاطر آورم
که با یادت خوابیده باشم
تو همیشه در گوشه های تاریک ذهنم بودی
و من دیر هنگام تو را یافتم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
فراموش می شوم
لال به لای بی توجهی
در فاصله یک حرف
تا حرف نگفته ی دیگر
این را با چشم خود
حس می کنم
بعد از یک قهوه تلخ
زودتر از رد پایی در ساحل
محو می شوم
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد غزل ، شعر با کلمه غزل و اسم غزل و شعری که اسم غزل داشته باشد
تو راز سرسبزی بهاری
و من رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شد
قسم به شب نمی دانم
نگاهم نمی کنی
ای درود بر ان بی توجهی
ولی من جز توجه و ان نگاه
چیزی نمی خواهم
” alt=”شعر در مورد بی اعتنایی ، شعر بی وفایی معشوق و کم لطفی و رفتن دوست” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/1-15.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/1-15.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/1-15-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/1-15-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />
دلقک سیرک وقتی نقابش را برداشت
دریای بی انتهای غم درون چشمانش
وهزاران دردنگفته بر لبانش بود
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
کاش آدم ها
شبیه درخت های خرمالو بودند !
که در پائیز برگ هایشان را
از دست میدهند
ولی عشقشان به ثمر می نشیند
و زیبایی می آفرینند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
عاشق که باشی
رفتن نمیدانی
میمانی …
سر حرفت میمانی
که گفته بودی
تا ته دنیا کنارش میمانی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ای کاش پیش از اینکه
کسی را کاملا از دست دهیم
می توانستیم تمام ِ عشق مان را
بر او فریاد بزنیم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
به یک جایی از زندگی که رسیدی ،
میفهمی رنـج را نباید امتداد داد;
باید مثل یک چاقو که چیزها را میبرد
و از میانشان میگذرد, از بعضی آدمها بگذری
و برای همیشـه تمامشان کنی !