شعر در مورد آمدن حاجیان ، سفر حج زیارت مکه مدینه و حاجیان مکه و حج رفتن همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
ای به مکه رفته و برگشته باز
تو شدی محمود و ما ماندیم ایاز
ای که راجی رفته و حاجی آمدی
گو که ناجی هم شدی از کبر و ناز
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
حاجیان جمع اند دور هم همه
پس کجا رفته حسـین فاطمه
حاجـیان رفتند یکـسر درمنا
پس چرا اورفته سوی کربـلا
او بجای موی سر ،سـر میدهد
قاسـم و عـباس و اکبر میدهد
سعی حـج او صفا باخنجر است
مروه اش قبر علـی اصغر است
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد پل ، خواجو و ورسک و معلق شکسته + پل صراط
حج به خدا جز به دل پاک نیست
شستن غم از دل غمناک نیست
دین که به تسبیح و سر و ریش نیست
هرکه علی گفت که درویش نیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
دل خوش از آنیم که حج میرویم
غافل از آنیم که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که همینجاست کجا میرویم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
دیدگان باور ندارند این همه لطف و صفا
عـشـق بـازی با خدای عاشـق مهر و وفا
خـانه کـعـبه کجا و مـن کجا آنجا کجا
به به از الطاف یزدان در حق صاحب جفا
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد جهالت دینی و مردم + جاهلیت و نادانی افراد
ای مردم حج رفته، کجایید؟ کجایید؟
سرگشته در این راه چرایید؟ چرایید؟
در تیه از این بیش ممانید! ممانید!
معشوقه همینجاست، بیایید! بیایید!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
یازده سال ِ منتظر مانده
زائر خانه ی خدا بشود
یازده سالِ گریه میکرده
راهیِ مروه و صفا بشود
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای کریم
آمده سوی مکه از عرفات
زده لبیک عمره از تنعیم
یافته حج و، عمره کرده تمام
بازگشته به سوی خانه، سلیم
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد صبر ، خدا و چشم پوشی شعر کوتاه کودکانه در مورد صبر سعدی
کعبه دلها به دست آورده ای
پس شدت بر کعبه گل پا فراز
از فروع دین ترا فرضی نبود
جز ادای دین حج ای بی نیاز
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
حجّاج سوی کعبه
زِ هر جا که رو کنند
باید رضای حق همه جا
جست و جو کنند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اگرمی خواهی
حاجی شوی
طواف کن
خدا را
درخانه های خدا
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد فرزند ، دختر و پسر خوب صالح و ناخلف
تـا کـه پـوشـیدم لـباس و کسوت اهـل وفـا
ناگـهان گشتـم خجل چون کرده بودم بس جفا
غـبطه خـوردم مـن به حال آن لباس ساده چون
بس که با خود داشت رنگ سادگی صدق و صفا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
سلام کعبه! سلام آستان سبز سجودم
سلام قبله من! هستی ام! تمام وجودم
سلام عشق نجیبی که صاف و ساده و پاکی
فدای نیم نگاهت تمام بود و نبودم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
یا عــلی رفـتم بقـیع اما چه سود
هر چه گشـتم فاطـمه آن جا نـبود
یا عـلی قـبر پرسـتویـت کجـاسـت
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست
هرچـه باشـد من نمـک پـرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه بی حاصل است
فاطـمه حـلال صـدها مشـکل اسـت
جستحو کنید در سایت : شعر مولانا ، درباره امید به زندگی و در مورد مهربانی و خدا و دوست و اشعار عارفانه
در کعبه
گر ز دوست نبودی نشانه ای
حاجی چه التفات نمودی
به خانه ای؟
” alt=”شعر در مورد آمدن حاجیان ، سفر حج زیارت مکه مدینه و حاجیان مکه و حج رفتن” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/12-3.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/12-3.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/12-3-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/12-3-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />
دیدگان باور ندارند این همه لطف و صفا
عـشـق بـازی با خدای عاشـق مهر و وفا
خـانه کـعـبه کجا و مـن کجا آنجا کجا
به به از الطاف یزدان در حق صاحب جفا
کی کنم بـاور خدایا ایـن همه لطـف و صفا
من که در حقت بسی کردم فقط جور و جفا
من که در بد عهدی ام شـرمنده از درگاه تو
ای خدا زیبنده باشد مر تو را صـدق و صفا
از ازل خـواندی هـزاران بـار ما را با وفا
در جوابـت نه بـیاوردیم از روی جـفـا
ما فـقـط یکبار گفتیم ای خدا و ای الـه
با هزاران شـوق فرمودی اجـابت با وفا!
گفـتم آنَک با خـودم تا کی کنم جور وجفا
لحظه ای بر خود بیا و محو شو از این صفا
لـحـظه ای دردل بـگـفـتم ذکر لبـیک الـه
تا به خویشم آمدم خود را بدیدم در صفا
کار ما نـبود خـدایا صـحبت از صـدق و صفا
بس که در حقت بسی من کرده ام جور و جفا
از ازل فـرمـوده بـودی تو ألـَـسـتَ رَبـّکُـم؟
گـفته ام قالـو بـلـی لکـن نـکـردم من وفـا