- admin
- 6 دی 1400
- 11:36 ق.ظ
شعر در مورد بزرگان طایفه
شعر در مورد بزرگان طایفه
شعر در مورد بزرگان طایفه ، دوبیتی در وصف بزرگان + شعر در سوگ بزرگان همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر در مورد بزرگان طایفه
ای طایفه ای که درتان نیست
هیهات که در کدام کارید؟
گر در دل تان غمی نگنجد
بر سینه خسروش گمارید
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد طایفه
درویش مکن ناله ز شمشیر احبا
کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر می شکند گوشه محراب امامت
جستحو کنید در سایت : تسلیت درگذشت برادر ، دلنوشته و اس ام اس غمگین مرگ برادر
شعر بزرگان طایفه
یار این طایفه خانه برانداز مباش
از تو حیف است به این طایفه دمساز مباش
می شوی شهره به این فرقه هم آواز مباش
غافل از لعب حریفان دغا باز مباش
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد بزرگان طایفه
خدنگ غمزه خوبان خطا نمی افتد
اگر چه طایفه ای زهد را سپر گیرند
کم از مطالعه ای بوستان سلطان را
چو باغبان نگذارد کز او ثمر گیرند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد طایفه
ای سنگِ زیـر آسیابِ هـر سیـاست
ای خاک طاقت پویمان ای بختیاری
ای برد شیر روزگار ای دل پر از درد
ای یـادگـار دودمـان ای بختـیـاری
ای زردکـویت زادگـاه زنـــدهرودان
ای زندگی بخش از روان ای بختیاری
ای خاک شیر و شور و شعر و شادمانی
ای غم خورِ غم خوارگان ای بختیاری
جستحو کنید در سایت : تسلیت درگذشت پدر دوست ، پیام تسلیت فوت پدر دوستانه
شعر بزرگان طایفه
عشاق تو در پیش گرفتند بیابان
کان طایفه ده را پس ازین هیچ کسانند
کو محرم رازی؟ که اسیران محبت
حالی بنویسند و سلامی برسانند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد بزرگان طایفه
نمـودم به تـاریخ مـن بررسی
به از بختیـاری ندیدم کسی
به نـاموس غیـرت بود پایبنـد
به تـاریخ هـرگز ندیده گزند
زنش شیـرزن مردمش شیرمرد
نـدارند همتـا به روز نبـرد
چه در قم چه کرمان چه در قندهار
نمودیم ما دشمنـان تار و مار
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد طایفه
خالی ز خود و به دوست باقی
این طرفه که نیستند و هستند
این طایفه اند، اهل توحید
باقی، همه خویشتن پرستند
جستحو کنید در سایت : تسلیت درگذشت دایی ، عکس و متن تسلیت فوت دایی خودم
شعر بزرگان طایفه
خیزید به سوی من کشیدش
ای طایفه یاری شما کو
ای سنگ دلان جواب گویید
کان کان عقیق و کیمیا کو
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد بزرگان طایفه
نژادم ز خورشید روشنتر است
ز هر کس تو گویی نژادم سر است
منم بختیاری شیر تن
پدر بر پدر گرز و شمشیر زن
چه خونی به رگهایی این طایفه است
که هر قطره اش غیرت و عاطفه است.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد طایفه
مدتی هست که ما از خم وحدت مستیم
شیشه کثرت این طایفه را بشکستیم
اینکه گویند فنا هست غلط میگویند
تا خدا هست درین معرکه ما هم هستیم
جستحو کنید در سایت : تسلیت درگذشت خواهر ، پروفایل و عکس نوشته در فراق خواهر
شعر بزرگان طایفه
ایل،سرمای زمستان دیده است
بختیاری گرگ باران دیده است
ما همان ایلیم،ایل سربدار
ما همان قومیم،قوم بختیار
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد بزرگان طایفه
رنج خفت مکش از خلق باظهار کمال
نزد این طایفه بی عیب نبودن هنر است
در چنین عرصه که عامست پرافشانی شوق
مشت خاک تو اگر خشک فرو ماندتر است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد طایفه
مردم همه در شکوه بیکاری خویش اند
سرخاری این طایفه هنگامه ئی گر شد
در خامه تقدیر نگونی عرقی داشت
کاخر خط پیشانی ما اینهمه تر شد
جستحو کنید در سایت : تسلیت درگذشت برادر دوست ، پیام تسلیت برادر خودمونی
شعر بزرگان طایفه
زهد من با تو چه سنجد که به یغمای دلم
مست و آشفته به خلوتگه راز آمده ای
گفت حافظ دگرت خرقه شراب آلوده ست
مگر از مذهب این طایفه بازآمده ای