- admin
- 23 آذر 1400
- 4:23 ب.ظ
جواب درس حکایت راستی تفکر هفتم
جواب درس حکایت راستی تفکر هفتم
جواب گفت و گو کنید و فعالیت های درس حکایت راستی تفکر هفتم شامل متن و معنی حکایت راستی و جواب سوالات صفحه ی ۱۰۲, ۱۰۳, ۱۰۴ تفکر و سبک زندگی هفتم را در این نوشتار از جالب فا مشاهده خواهید کرد.
متن درس حکایت راستی تفکر هفتم
صفحه 102 تفکر هفتم با جواب
راستگویی یک ارزش اخلاقی و تمایل به راستگویی از ویژگیهای فطری انسان است؛ اما موقعیتهایی برای ما پیش می آید که در گفتن یا نگفتن واقعیت دچار تردید میشویم. در برخورد با چنین موقعیتهایی به چه نکاتی باید توجّه داشت؟ به مصلحت و نتیجهی سخنی که بر زبان میآوریم.
در این فعّالیت شما از طریق بحث و گفت و گو دربارهی یکی از حکایتهای گلستان سعدی جنبه های مختلف موضوع را بررسی خواهید کرد.
معنی حکایت صفحه 103 تفکر هفتم
در ابتدا متن حکایت راستی صفحه ی ۱۰۳ تفکر و سبک زندگی هفتم را میخوانید و در ادامه معنی حکایت راستی تفکر هفتم به زبان ساده تقدیم شما خواهد شد.
حکایت صفحه 103 تفکر هفتم
پادشاهی را شنیدم که به کشتن اسیری اشارت کرد. بیچاره در حالت نومیدی به زبانی که داشت، ملک را دشنام دادن گرفت و سَقَط گفتن (دشنام دادن) آغاز کرد که گفته اند هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد، بگوید.
وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز
ملک پرسید چه میگوید؟ یکی از وزرای نیک محضر گفت: ای خداوند میگوید که
«الکاظِمینَ الغَیظَ و العافینَ عنِ النّاسِ»
ملک را بر وی رحمت آمد و از سر خون او درگذشت و وزیر دیگر که ضدّ او بود، گفت: ابنای جنس ما را نشاید که در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن گفتن؛ این بی ادب ملک را دشنام داد و ناسزا گفت. ملک روی از این سخن درهم کشید و گفت: مرا آن دروغ وی پسندیده تر از این راست که تو گفتی.
گلستان سعدی، باب اوّل، در سیرت پادشاهان
معنی درس حکایت راستی تفکر هفتم
شاه فرمان داد تا يكى از اسيران را اعدام كنند. اسير كه از زندگى نااميد شده بود، خشمگين شد و شاه را مورد سرزنش و دشنام خود قرار داد، كه گفتهاند: هر كه دست از جان بشويد، هر چه در دل دارد بگويد.
وقت ضرورت چو نماند گريز دست بگيرد سر شمشير تيز
اذا یئِسَ الانسانُ طالَ لِسانُهُ کسنّورِ مغلوب یَصولُ عَلی الکَلب
پادشاه از وزیران خود پرسيد: اين اسير چه مى گويد؟ يكى از وزيران نیک سرشت گفت: خداوند میگويد:
(والكاظمين الغيظ و العافين عن الناس) آل عمران – 134
پرهیزکاران آنهایی هستند که هنگام خشم، خشم خود را فرو برند و لغزش مردم را عفو کنند و آنها را ببخشند.
شاه با شنیدن این آیه، به آن اسیر رحم کرد و او را بخشید؛ اما یکی از وزیرانی که مخالف او بود نزد شاه آمد و گفت: نباید وزیرانی چون ما نزد شما سخنی دروغ بگویند. اين اسیر به شما دشنام داد و شما را به باد سرزنش گرفت. شاه با شنیدن این جملات سخت آشفته شد و گفت: دروغ آن وزیر برایم پسندیده تر از صداقت تو بود؛ زیرا دروغ او از روی مصلحت و نیکی بود و حقیقت تو از روی پلیدی.
در ادامه با جواب گفت و گو کنید حکایت راستی با جالب فا همراه باشید.
❤ JalebFa.ir ❤
جواب گفت و گو کنید درس حکایت راستی تفکر هفتم
گفت و گو کنید صفحه 103 تفکر هفتم با جواب
دریافت شما از این حکایت چیست؟
دروغ مصلحتی در برخی مواقع خاص که از بروز اتفاقات تلخ و ناگوار جلوگیری کند، از راستگویی فتنهانگیز بهتر است.
❤ ❤
شما با روش کدام یک از وزرا موافقید؟ چرا؟
من با روش آن وزير نیک سرشت که از پادشاه خواست چشمپوشی کند موافقم زیرا رفتارش به مصلحت بود.
❤ ❤
نیت هر یک از وزرا برای دروغگویی و راستگویی چه بود؟
نیت وزیر اول برای دروغگویی، خیرخواهی و مصلحت اندیشی بود و قصد داشت از ایجاد نزاع و درگیری و بروز هرگونه رویداد تلخ و ناگوار جلوگیری کند. اما نیت آن وزیر دیگر برای راستگویی، فتنهانگیزی و پلیدی بود.
❤ ❤
رفتار هر یک از وزرا چه پیامدی برای اسیر می توانست داشته باشد؟
راستگوییِ بدون مصلحت اندیشیِ آن وزیر میتوانست موجب کشته شدن اسیر شود اما دروغ مصلحتی وزیرِ دیگر، میتوانست همچون آبی بر آتشِ خشم پادشاه باشد و جانِ اسیر را نجات دهد.
❤ ❤
آیا شیوهی رفتار هر یک از آنها در همهی زمانها، مکانها و شرایط قابل انجام است؟ توضیح دهید.
خیر، هر سخنی را بایستی با توجه به موقعیت به زبان آورد به گونه ای که ننیجهی آن دوستی و مروت را بین افراد افزایش دهد و از ایجاد اختلاف و درگیری میان آنها و بروز هرگونه رویداد تلخ و ناگوار جلوگیری کند. پس باید بدانیم که کی، کجا و چطور از گفتن یا نگفتن حرف راست استفاده کنیم.
❤ ❤
چرا گاهی افراد در بیان واقعیت دچار تردید می شوند؟
چون تصور میکنند بیان واقعیت در آن زمان و مکان و شرایط، نتیجهی ناگواری در پی خواهد داشت و به صلاح خودشان و دیگران نیست.
❤ جالب فا ❤
بعضی از افراد با نیّت حفظ منافع شخصی، از بیان واقعیت خودداری میکنند. پیامدهای چنین نیتی برای فرد و جامعه چیست؟
چنین افرادی به خود و جامعه آسیب میرسانند زیرا دروغ گفتن و خودداری از بیان واقعیت در جای درست، کار اشتباهی است که موجب بیعدالتی و ضایع شدن حقوق دیگران میشود و اعتماد را از بین میبرد.
❤ ❤
با چه معیاری می توان دربارهی گفتن یا نگفتن واقعیت، تصمیم گرفت؟ با مثال پاسخ خود را توضیح دهید (در پاسخ خود به سه مفهوم واقعیت، نیّت و پیامد توجّه کنید).
عدم بیان واقعیتها با نیت خیر درصورتی که پیامد مثبتی به همراه داشته باشد و از وقوع اتفاقات تلخ جلوگیری کند و به کسی آسیبی نرساند، مصلحت است بنابراین با توجه به پیامد واقعیتی که قصد داریم بیان کنیم میتوانیم نسبت به گفتن یا نگفتنش تصمیمگیری کنیم.
جواب فعالیت درس حکایت راستی تفکر هفتم
صفحه 104 تفکر هفتم با جواب
✍ فعالیت تکمیلی در کلاس – صفحه ۱۰۴ تفکر هفتم
دربارهی این موضوع چه سؤالاتی ذهن شما را به خود مشغول نگه داشته است ؟ آنها را بنویسید و در کلاس دربارهی آنها گفت وگو کنید.
متوجه شدیم که عدم بیان واقعیت در برخی موقعیتها با هدف حفظ منافع جامعه و مصلحت دیگران کار درست و به جایی است اما آیا دروغ گفتن برای حفظ منافع شخصی کار درستی است؟ نتیجهی گفت و گوی ما این بود که دروغگویی برای حفظ منافع شخصی مجاز نیست. باید پیامد حرفمان برای فرد و جمع را بررسی کنیم و سپس تصمیمگیری کنیم. باید توجه داشته باشیم که عبارت دروغ مصلحتی توجیهی برای سوء استفاده و بیان دروغهای بیدلیل و بیاساس نباشد.
❤❤
✍ فعالیت در خانه – صفحه ۱۰۴ تفکر هفتم
این داستان را به همراه خلاصه ای از گفت وگوهای کلاس، برای خانوادهی خود بیان کنید. نظر آنها در این مورد چیست؟
از قدیم گفته اند که: جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت. همیشه اصل بر راستگویی است اما در شرایطی که جان و آبروی بی گناهی در خطر باشد یا مثلاً با حرف زدنِ ما ممکن است رابطهای خراب شود، در چنین شرایطی مجاز هستیم که همهی واقعیتها را بیان نکنیم و مصلحت اندیشی کنیم.
امیدوارم جواب گفت و گو کنید و فعالیت های درس حکایت راستی تفکر هفتم (سوالات صفحه ی ۱۰۲, ۱۰۳ و ۱۰۴ تفکر و سبک زندگی هفتم) رضایت شما دانش آموزان عزیز کلاس هفتم را جلب کرده باشد و جالب فا را به خاطر بسپارید.