متن در مورد باران پاییزی ، متن های بارانی عاشقانه و غمگین + دلنوشته باران همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

متن در مورد باران پاییزی

مثل یک جریان موسیقی

مثل یک باران پاییزی

ناگهانی بودنت

عشق است!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن در مورد بارون پاییزی

کاش باران بودم و غم پنجره را می شستم

و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده

از سر عشق ندا میدادم

پاک کن پنجره از دلتنگی که هوا دلخواه است

گوش کن باران را که پیامی دارد

دست از غم بردار زندگی کوتاه است

باز کن پنجره را روز نو در راه است

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد ترس ، از ابراز عشق و عاشق شدن و ترس از خدا و مرگ از مولانا

متن در مورد باران پاییزی

چقدر صدای آمدنِ پاییز

شبیه صدای قدم های تو بود

ملتهب، مرموز، دوست داشتنی…

چقدر هوای پاییز شبیه دست های توست

نه گرم، نه سرد، همیشه بلاتکلیف!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن در مورد باران پاییز

آهای بارونِ پاییزی!

کی گفته تو غم انگیزی؟

تو داری خاطراتم رو،

تو ذهنِ کوچه میریزی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن در مورد بارون پاییز

غصه میسوزد مرا ، باران ببار

کوچه میخواند تو را ، باران ببار

ابرها را دانه دانه جمع کن

بر زمین دامن گشا ، باران ببار

خاک اینجا تشنه ی دلتنگی است

آسمان را کن رها ، باران ببار

باغبان از کوچه باغان رفته است

ابر را جاری نما ، باران ببار

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد گل رز ، آبی و سرخ و قرمز و صورتی و زرد از سهراب سپهری

متن زیبا در مورد باران پاییزی

بارون داره هدر می‌شه بیا با من قدم بزن

دلم داره پر می‌زنه واسه تو و قدم زدن

وقتی هوا بارونیه دلم برات تنگ می‌شه باز

نمی‌دونی تو این هوا چشات چه خوش رنگ می‌شه باز

دلم هواتو داره بارون هواتو داره رنگ چشاتو داره

قدم زدن تو بارون باتو چه حالی داره…

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن کوتاه در مورد باران پاییزی

باران پاییزی

می ریخت

از سطر چشم هایت.

من زیر آبشار حرف

با چتر پاره

به دنبال واژه ای

برای زردی ات بودم…

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن ادبی در مورد باران پاییزی

دست‌های تو

صبحی روشن‌اند

صبح جمعه‌ی پاییز

که زیر ملافه‌ی سردی

به موسیقی دوری گوش می‌کنم

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد شهریور ، ماهی ها و شعر کوتاه و زیبا در مورد متولدین شهریور ماه

متن عاشقانه در مورد باران پاییزی

بوی

روستا

می دهد

نخستین باران پاییزیِ شهر …

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن در مورد اولین باران پاییزی

چه می شد زیر این باران پاییزی

که بگرفتست بر جان من امشب

تو ای آغاز سر سبزی

امید روزهای خرمم باشی …

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن زیبا در مورد بارون پاییزی

آدم ها گاهی خاکستری اند

نه بودنشان آرامت می کند و نه رفتنشان!

گاهی چنان با عشق می آیند

که هُرم نگاهشان

و عطر حرف هایشان

روحت را می نوازد

و گاهی چنان بی مِهرند

که تو می مانی

پنجره ای رو به پاییز،

بغضی تلخ،

و سکوت و سکوت و سکوت….

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد اشک ، بر امام حسین و لبخند و شوق عاشق و اشک تمساح

متن در مورد اولین بارون پاییزی

من

زیر اولین باران پاییزی

فقط یک آرزوکردم

“تو”

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن کوتاه در مورد بارون پاییزی

این ابرها

نقشه کشیدند

تا چشم هایم دور از تو باشند

چون که می دانند

فقط شانه های تو

جان پناه باران پاییزی ست…

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

متن در مورد باران و پاییز

آسمان ذوق زده بود

قطره ها نا آرام

سر ِ تو دعوا بود

باران پاییزی

جز به لمس تن تو

هیچ دلیلی نداشت

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد نقاشی ، کشیدن خدا و چهره عشق من و طبیعت زیبا کودکانه

متن در مورد بارون و پاییز

نم نمک،

بارانِ پاییزی ببار

خاطراتِ یارِ من

با خود بیار …

” alt=”متن در مورد باران پاییزی ، متن های بارانی عاشقانه و غمگین + دلنوشته باران” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/02/متن-در-مورد-باران-پاییزی.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/02/متن-در-مورد-باران-پاییزی.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/02/متن-در-مورد-باران-پاییزی-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/02/متن-در-مورد-باران-پاییزی-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />

هر کجا هستم٬باشم‌

آسمان مال من است

پنجره٬‌فکر٬‌هوا‌٬عشق‌

زمین مال من است

چشمها را باید شست

جور دیگر باید دید

چترها را باید بست

زیر باران باید رفت

“سهراب سپهری“

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شیشه پنجره را باران شست

از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟

چه بگویم با تو ؟دلم از سنگ که نیست

گریه در خلوت دل ننگ که نیست

چه بگویم با تو ؟

که سحرگه دل من

باز از دست تو ای رفته ز دست

سخت در سینه به تنگ آمده بود

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

مثل باران های بی اجازه

وقت و بی وقت

درهوایم پراکنده ای

و من

بی هوا

ناگهان خیسم از تو !

استتوس های زیبا برای روز بارانی

حسن باران این است ، که تبسّم دارد

گرد غم از همه چیز ، از همه جا می گیرد

همه جا بر همه کَس می بارد

و تعلق دارد به جهانی از عشق . . .

متن کوتاه زیبا برای روز های بارانی

باران که می بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است

که می گویم : من تنها نیستم ، تنها منتظرم . . .

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

باران که شدی مپرس این خانه ی کیست

سقف حرم و مسجد و میخانه یکی ست

باران که شدی پیاله ها را نشمار

جام و قدح و کاسه و پیمانه یکی ست

“مولوی”

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

باز بـاران آمد

از هوا یا ز دو چشم خیسم؟

نیک بنگر !

چه تفاوت دارد . . .

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

باران که میزند ؛ هـمه چیز تازه می شود

حتّی داغِ نبودن ِ تو . . .

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

همچون باران باشیم

رنج جدا شدن از آسمان را

در سبز کردن زندگی جبران کنیم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

دیشب که باران آمد ؛ می خواستم سراغت را بگیرم

اما خوب می دانستم ؛ اینبار هم که پیدایت کنم ؛ باز زیر چتر دیگرانی . . .

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

همین جا که هستی و من با توام

همین جا که از کل دنیا کمیم

تو بـارون پاییزی و کوچه ها

چه خوبه تو و چتر و من با همیم !

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

باران که می بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است که می گویم:

من تنها نیستم , تنها منتظرم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

دمش گرم ، باران را می گویم …

به شانه ام زد و گفت :

خسته شدی ، امروز تو استراحت کن ، من به جایت می بارم . . .

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

سر زد به دل دوباره غم کودکانه ای

آهسته می تراود از این غم ، ترانه ای

باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست

دارم هوای گریه ، خدایا ، بهانه ای . . .

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

دریای منی مرا به طوفان بسپار

دستور بده،بگو به من، جان بسپار

بر دوش تو گر جنازه ام سنگین بود

تابوت مرا به باد و باران بسپار

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

عاشقی را دیدم زیر باران

با چمدانی خیس

بی خداحافظی

راهی سفر بود

او به من گفت :

عشق بارانی ست

که یک روز به تو هم می رسد

نمی دانست که من خودم بارانم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

به باران دل نبند

که هر چهار فصل دیوانه‌ات خواهد کرد

اگر ببارد ، از شوق

اگر نبارد ، از دلتنگی …