- admin
- 30 آذر 1400
- 12:37 ق.ظ
شعر در مورد گل رز
شعر در مورد گل رز
شعر در مورد گل رز ، آبی و سرخ و قرمز و صورتی و زرد از سهراب سپهری همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر در مورد گل رز
خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله
ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله
در طرف چمن ساقی دوران می عشرت
در ساغر گل کرده و پیمانهٔ لاله
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد گل رز قرمز
گل رز گل عشق است، جهان قرن هاست که آن را تحسین کرده است
رز صورتی نشان دهنده امید و انتظار عشق است
رز سفید نشانه مرگ عشق یا از دست دادن آن است
اما رز قرمز، آه … رزهای قرمز نشانه کامیابی عشق هستند.
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد باران ، عاشقانه و پاییزی و دلتنگی و تنهایی از شاعران بزرگ
شعر در مورد گل رز سفید
بر سرو و سمن لؤلؤ تر ریخته باران
بر لاله و گل در و گهر بیخته ژاله
وز شوق رخ و قامت تو پیش گل و سرو
بلبل کند افغان به چمن فاخته ناله
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد گل رز زرد
می توانی شکایت کنی که : گل های رز خار دارند
یا می توانی خوشحال باشی که : خارها گل رز دارند!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد گل رز صورتی
ای دلبر گلچهره که مشاطهٔ صنعت
بالای گل از سنبل تر بسته کلاله
آهنگ چمن کن که به کف بهر تو دارد
گل ساغر و نرگس قدح و لاله پیاله
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد برادر ، فوت شده و مسافر و خوب و نامرد و از دست رفته
شعر در مورد گل رز ابی
گل های رز امضای خدا بر روى زمین هستند
تقدیم به تو که زیباترین امضاى خدایى …
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد گل رز از سهراب سپهری
عید است و به عیدی چه شود گر به من زار
یک بوسه کنی زان لب جان بخش حواله
گفتی چه بود کار تو هاتف همهٔ عمر
هر روز دعا گوی توام من همه ساله
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد گل رز
اگر قرار بود برای هر لحظه ای که به تو فکر می کنم یک گل رز داشته باشم
باید همه زندگی ام را به چیدن گل رز مشغول می شدم
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد دلتنگی ، یار و کربلا و برای پدر و مادر و دوست و رفیق
شعر در مورد گل سرخ
پای بند قفسم باز و پر بازم نیست
سر گل دارم و پروانه ی پروازم نیست
گل به لبخند و مرا گریه گرفته ست گلو
چون دلم تنگ نباشد که پر بازم نیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر کوتاه در مورد گل رز
به گلبرگ های پژمرده گل رز با ناراحتی نگاه نکن
زیرا همانند زندگی، گاهی وقت ها قبل از دوباره شکوفه دادن باید پژمرده شد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر کوتاه در مورد گل رز قرمز
همان رنگ و همان روی
همان برگ و همان بار
همان خنده ی خاموش در او خفته بسی راز
همان شرم و همان ناز
همان برگ سپید به مثل ژاله ی ژاله به مثل اشک نگونسار
همان جلوه و رخسار
نه پژمرده شود هیچ
نه افسرده ، که افسردگی روی
خورد آب ز پژمردگی دل
ولی در پس این چهره دلی نیست
گرش برگ و بری هست
ز آب و ز گلی نیست
هم از دور ببینش
به منظر بنشان و به نظاره بنشینش
ولی قصه ز امید هبایی که در او بسته دلت ، هیچ مگویش
مبویش
که او بوی چنین قصه شنیدن نتواند
مبر دست به سویش
که در دست تو جز کاغذ رنگین ورقی چند ، نماند
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد برف ، باران و زمستان + برف باریدن پاییزی و زمستانی از شاملو
شعر زیبا در مورد گل رز قرمز
رابطه دوستی همانند گل رزی است که شکوفه کرده
اما اگر به درستی از آن مراقبت نشود پژمرده می شود
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره گل رز قرمز
گویی از پنجره ها روح نسیم
دید اندوه من تنها را
ریخت بر گیسوی آشفتۀ من
عطر سوزان اقاقی ها را
اکنون تو اینجایی
گسترده چون عطر اقاقی ها
در کوچه های صبح
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر کوتاه درباره گل رز قرمز
به تصویر کشیدن یک گل رز برای نقاش سخت است
چون باید تصویر همه گل های رز دیگری که تاکنون دیده فراموش کند
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد مادر , اشعار کوتاه ، زیبا و عاشقانه در مورد مادر فوت شده
شعر درباره گل رز سفید
گیلاس ها سرخ اند
و برگ ها سبز و درخشان
در آفتاب ظهر خرداد
آن شاخه ی کبود کجا رفت ؟
آن شاخه ی عریان
که می گفتی
تا لحظه ی دیگر
خواهد شکست از تندباد دی
خواهد شکست از ضربه ی رگبار
خواهد شکست از سردی برف
بر شانه های نازک لختش
این شاخه ی خشکیده ی خالی
که می گفتی
حتی کلاغ ها با او نمی ماندد
گیلاس ها گهواره های هسته ی پنهان
در پرده های سبز براق
آیوخته اند
از شاخه ی
بلند
آن شاخه کو ؟ آن شاخه ی تنها ؟
در آفتاب ظهر خرداد
گیلاس ها
سرخ اند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر کوتاه در مورد گل رز سفید
به راستی که عشق همانند یک رز قرمز است
که وقتی در میان کتابی فشرده شود برای همیشه و تا ابد باقی خواهد ماند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
گویی دیشب و شبهای قبل،
خواب یک دشت گل رز و سرخ دیدم.
در میان گلها قامت رعنای تو پیش میرفت
و من از پی آن سرگشته و حیران میدویم.
هر آن قدر که دویدم به تو نرسیدم
و باز دورتر و دورتر شدی…