- admin
- 7 دی 1400
- 12:35 ق.ظ
شعر در مورد پنجشنبه
شعر در مورد پنجشنبه
شعر در مورد پنجشنبه ، دلنوشته و متن دلتنگی عصر پنجشنبه + متن فاتحه برای پدر همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر در مورد پنجشنبه
من تنها کسی هستم
که در تقویمش
پنج شنبه ها
به مناسبت تنهایی تعطیل است!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد پنجشنبه اخر سال
تمام شهر پر از سکوت میشود
پنجشنبه
و تمام دلم پر از هجوم بغض!
دلم نمیخواست که تمام شوی
دلم نمیخواست که تمام شوم
تمام کنم …
خاطرات سالیان دور را
ولی همیشه یکنفر درون من
نشسته است
و انتظار میکشد سکوت را !
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد آغوش ، متن و شعر دلم آغوش میخواهد و بوسه از مولانا و شاملو
شعر کوتاه در مورد پنجشنبه ها
نمی دانم
رگبار بر بهار پنجشنبه اول سال
خواهد بارید
و یا شاید واپسین دقیقه ی سال را
که باردار سرخی انار است به رگبار
بندند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره پنجشنبه
و پنجشنبه حرفی ندارد برای زدن
گریه میکند غزلی
در پیاده روی دفترم
که تا چندی دیگر
غریب خواهد ماند
غریب خواهد گریست تا ابد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد پنجشنبه
صفحه صفحه ی تقویم ؛
سپید … سیاه
دوباره ورق ورق …
آه از این پنجشنبه های مزمن .
از این راه یخ زده ی گلو
که درست همین روز
باید مسدود شود
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد شهر صغاد ، شعر کوتاه و زیبا درباره صغاد در آباده استان فارس
شعر در مورد روز پنجشنبه
ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ …
ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎ …
ﮔِﺰﮔِﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﺯﺧﻢ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﻫﺎ …
ﺷﻮﺭﯼ ﺍﺷﮏ ﻫﺎ …
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد غروب پنجشنبه
چرا به یاد نمی آورم؟!
من آدمی را دوست می داشتم.
ستاره و ارغوان را دوست می داشتم.
شکوفه و سیگار و خیابان را دوست می داشتم.
گردهمائی گمان های کودکانه را دوست می داشتم.
نامه ها ،
ترانه ها وغروب های هر پنجشنبه را دوست می داشتم.
آواز و انار و آهو را دوست می داشتم.
من نمی دانم،
من همه چی را دوست می داشتم …
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد عصر پنجشنبه
اگر نیایی
باران هم از کنار ما با لکنت می گذرد
جمعه های بی روزن و پنجره
قد می کشند در نگاه سبز تمام پنجشنبه ها
و کسی سراغ
از ستاره و سیب و سلام نمی گیرد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد شهر فرنگ ، شعر شهر شهر فرنگه از همه رنگه مرتضی احمدی
شعر کوتاه در مورد پنجشنبه
ﭼﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻰ ﺩﺭﺩﺳﺮﻯ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺭﻓﺘﮕﺎﻥ !
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻰ ﻇﺮﻓﻰ ﺭﺍ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻣﻴﮑﻨﻨﺪ،
ﻭﻧﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻰ ﺩﻟﻰ ﺭﺍﺁﺯﺭﺩﻩ !
ﺗﻨﻬﺎﺑﻪ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﺍﻯ ﻗﺎﻧﻌﻨﺪ .
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه در مورد پنجشنبه
ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻭ ﺑﻮﯼ ﺣﻠﻮﺍﯼ ﺧﯿﺮﺍﺕ …
ﯾﺍﺩ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺭﻓﺘﻪ …
ﻃﻌﻢ ﺗﻠﺦ ﯾﮏ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﻗﻬﻮﻩ ﻓﻮﺭﯼ …
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻻﮐﺮﺩﺍﺭ …
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره پنجشنبه آخر سال
ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﻫﺎﯾﯽ
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ
ﻧﺪﺍﺭﻣﺸﺎﻥ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ …
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد گچساران ، شعر درباره شهر گچساران و زاگرس و بلوط لری
شعر درباره پنجشنبه ها
نگاه کن!
زیباجان
آن گل سرخ پر پر لای دفترم
هنوز به سرخی
همان پنجشنبه ی دور دیدار است
نگاه کن.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره روز پنجشنبه
روز پنجشنبه است
روزی خوب
وز سعادت
به مشتری منسوب
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر نو درباره پنجشنبه
همان روز که قول دادم
بوسه هایم را نسیم به تاراج نبرد.
همان پنج شنبه ی فیروزه ای رنگ
که دلگرمی آغوشت در من چون شراب چرخید.
همان روز
که به سیب سرخ چشمانت کودکانه خندیدم.
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد استان گلستان ، شعر کوتاه در مورد استان گلستان و شعر محلی
شعری درباره پنجشنبه
من یک پنج شنبه
در دل آذر
در میانه ی پاییز
در اوج تقویم
جا مانده ام!
و تو مدتهاست رفته ای…
” alt=”شعر در مورد پنجشنبه ، دلنوشته و متن دلتنگی عصر پنجشنبه + متن فاتحه برای پدر” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/73.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/73.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/73-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/73-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />
اگر نیایی
باران هم از کنار ما با لکنت می گذرد
جمعه های بی روزن و پنجره
قد می کشند در نگاه سبز تمام پنجشنبه ها
و کسی سراغ از ستاره و سیب و سلام نمی گیرد
.
اگر نیایی
همین اتفاق -ساده، دوستت دارم–
به جایی نمی رسد
.
مرد اگر بودم
نبودنت را غروب های زمستان
در قهوه خانه ی دوری
سیگار می کشیدم
نبودنت دود می شد
و می نشست
روی بخار شیشه های قهوه خانه
.
بعد تکیه می دادم به صندلی
چشمهایم را می بستم
و انگشتانم را دور استکان کمر
باریک چای داغ حلقه می کردم
تا بیشتر از یادم بروی
.
نامرد اگر بودم
نبودنت را
تا حالا باید
فراموش کرده باشم