شعر در مورد مریم ، شعر و غزل درباره اسم مریم + شعرهایی با نام مریم عشقم همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد مریم

آن معجزه

کز لعل تو دیده ست فروغی

هرگز به دم عیسی مریم

نتوان داد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد مریم گلی

ز دعوی بسته گردد چون زبان،

معنی شود گویا

به گفتار آورد خاموشی مریم

مسیحا را

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد قهر ، متن و شعر در مورد قهر با خدا + شعر آشتی کنان از حافظ

شعر در مورد مریم عشقم

لالالالا گل مریم

می گم طاقت نیاوردم

برات می خونم از فردا

ببین از شب کم آوردم

ستاره ها گمن انگار

زمین تو قصر بارون

دل آیینه می خنده

به این دیوار دیونه

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد مریم

در سرزمین من

هیچ کوچه ای

به نام هیچ زنی نیست

و هیچ خیابانی …

بن بست ها اما

فقط زنها را می شناسد انگار

در سرزمین من

سهم زنها از رودخانه ها

تنها پل هایی است

که پشت سر آدمها خراب شده اند!

اینجا

نام هیچ بیمارستانی

مریم نیست

تخت های زایشگاهها اما

پر از مریم های درد کشیده ای است

که هیچ یک ، مسیح را

آبستن نیستند!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد مریم

مسیح روح را

مریم حجابست

بهشت وصل را

آدم حجابست

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد آشتی ، متن آشتی با رفیق و آشتی کنان و نامه آشتی از حافظ

شعر در مورد گل مریم

گنهکارم و می دانم

ببخش این بار مریم را

چکیده شرم چشمانم

ببین رخسار مریم را

نهال ِ سبز ِ احساسم

پی ِگلخانه می گردد

برویان کنج آغوشت

ببخش آزار مریم را

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه در مورد مریم

به روشندلی،

قطره شبنم است

به پاکیزگی،

دامن مریم است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر زیبا در مورد مریم

حس خشم تو

میان دل من گم شده است

باز زیبا ، نکند

سوء تفاهم شده است

باز زیبا

نکند عاشقی مریم تو

بازی و دستخوش

تهمت مردم شده است

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد جشن قرآن ، شعر قرآنی و متن سخنرانی و سرود جشن شکرگزاری قرآن

شعر کوتاه در مورد مریم

انفاس روح

می دمد از باد صبحدم

گوئی که بوی عیسی مریم

گرفته است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر درباره مریم عشقم

بخواب آروم گُل مریم

ندیدی بی تو چه سردم؟!

بخواب آروم گُل نازم

که من با گریه دَم سازم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد مریم

مثل مریم ،مقدسم اما

تو مرا دلفریب میخواهی

تنِ من ابتدای مرزِ بهشت

تو ولی عطر سیب میخواهی

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد جشن نیکوکاری ، متن و شعر کودکانه روز احسان و جشن عاطفه ها

شعری در مورد گل مریم

بر گل به اشتیاق تو شبنم گذاشتند

در کوچه های عاشق دل غم گذاشتند

تو مثل یاس پاک و سپید و مقدسی

نام مرا به عشق تو مریم گذاشتند

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد تولد مریم

کجایی بی تودارم میشکنم من

به هرجارفته ای سرمیزنم من

به چشمانت قسم ای جان مریم

که امشب تاسحردق میکنم من

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد گل مریم

چشم تو

از کهکشان راه شیری هم سرست

پیش چشمان تو

یاس و ناز و مریم پر پر است

من نمی دانم

چه رازی بین عشق و اسم توست

اسم تو

از هر چه زیباتر دیده ام زیباتر است

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد جشن خودکار ، متن و شعر جشن خودکار کلاس سوم و چهارم ابتدایی

شعر عاشقانه در مورد مریم

اینکه شمعدانی را “جانم” صدا می زنم،

دست خودم نیست

همیشه فکر می کنم که گل‌ها را

تو به دنیا آوردی

به گل‌های مریم و نرگس و یاس

یا همین بنفشه و شب بو

نگاه کن

زیبایی شان به تو رفته

تنهایی شان به من.

” alt=”شعر در مورد مریم ، شعر و غزل درباره اسم مریم + شعرهایی با نام مریم عشقم” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/28-6.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/28-6.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/28-6-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/28-6-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />

اینکه شمعدانی را “جانم” صدا می زنم،

دست خودم نیست

همیشه فکر می کنم که گل‌ها را

تو به دنیا آوردی

به گل‌های مریم و نرگس و یاس

یا همین بنفشه و شب بو

نگاه کن

زیبایی شان به تو رفته

تنهایی شان به من.

.

در سرزمین من

هیچ کوچه ای

به نام هیچ زنی نیست

و هیچ خیابانی …

بن بست ها اما

فقط زنها را می شناسد انگار

در سرزمین من

سهم زنها از رودخانه ها

تنها پل هایی است

که پشت سر آدمها خراب شده اند!

اینجا

نام هیچ بیمارستانی

مریم نیست

تخت های زایشگاهها اما

پر از مریم های درد کشیده ای است

که هیچ یک ، مسیح را

آبستن نیستند!

.

از من مپرس از تو چرا ناگزیرم

ای خون!

دقایق آخر!

مریم بی‌شوی!

عیسای نازاده صلیب شده را

در آغوشت بگیر.

.

 آن معجزه کز لعل تو

دیده ست فروغی

هرگز به دم عیسی

مریم نتوان داد

.

هم خیره ز انوار

رخت موسی عمران

هم زنده به انفاس

خوشت عیسی مریم