- admin
- 4 دی 1400
- 10:22 ب.ظ
شعر در مورد لیلا
شعر در مورد لیلا
شعر در مورد لیلا
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بی قرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم…!!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد لیلی و مجنون
این مسافرخسته است ازهرچه راه بی نشان
رحمتی بنمــا و فکرحال این بی چاره کن
قصه را لیــلا شدم بنگر نه مجنون نیستم
در پی یک خنده ات لیلای خود آواره کن
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد مرند ، شعر زیبا و کوتاه ترکی و فارسی در مورد شهر مرند
شعر در مورد لیلاج
تو شیرین تراز لیلا
ومن مجنون تراز فرهاد
همیشه عشق خودرا
از ته دل می زنم فریاد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد لیلا کوه
گویا به چشمش من دگر لیلا نبودم
سر گشته و عاشق کش شیدا نبودم
می گفت چون باران زیبای بهارم
افسوس…من یک قطره از دریا نبودم
حتی دگر در چشم او،من”من” نبودم
در عالم عشقش دگر تنها نبودم
در فکر خود بودم تمام هستی او
میگفت،هستی”هستی ام”اما نبودم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد لیلا
معشوقه ی شهر قصه هایی لیلا
در ذهن من از گذشته هایی لیلا
دنبال خدای خنده ها می گشتم
اما نکند خودت خدایی لیلا
لبخند تو یک شکوه استثنایی
اما چه کنم که بی وفایی لیلا
وقتی به خیال من غزل می بارد
انگار تو از فرشته هایی لیلا
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد شخصیت ، انسان و زن و شخصیت بخشی انسان های بزرگ و خوب
شعر در مورد لیلا
خیلی دوست دارم که امشب بزنی به قلب خسته
بزنی به جسم بی روح دلم از دنیا گسسته
شبونه شبگرد شبهام منه بی یار منه دربند
میدونی که عشق من بود ببینم رو لبهات لبخند ؟
زیر بارونای پاییز دل کندی از عشق کهنه
منه تنها منه غمگین قطره اشکی برهنه
بعد تو من دل سپردم به سنگای داغ صحرا
میدونم برنمیگردی آره تنهام مثل خدا
درختای بید مجنون از غصه من می لزرن
آخه دیگه سرو لیلا نمیشه هم قد ارزن
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد اسم لیلا
آمدی با بوی لیلا تا مرا مجنون کنی
دست در دستم نهادی تا مرا افسون کنی
گفتم ای جام تو از احساسْ پر آخر چرا
آمدی تا بار دیگر سینه را پرخون کنی ؟
سر نهادی روی قلبم روی گلهای تپش
شعر گفتی تا مرا از بیت غم بیرون کنی
گونه هایم خیس شد در زیر باران غزل
سر سپردم تا مرا با واژه ها مفتون کنی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر کوتاه در مورد لیلا
در این کساد محبت که عشق پیدا نیست
سواد دیده مجنون به چشم لیلا نیست
نه ویس مانده نه رامین که عشق در بازند
دگر شفای وامق مسکین به دست عذرا نیست
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد شهر هرت ، اشعاری زیبا و کوتاه و طنز در مورد شهر هرت و بی قانون
شعر عاشقانه در مورد لیلا
امشبی را تا سحر این عقده ی دل وا کنم
حلقه ای از حجر و سوز و خون ِ دل بر پا کنم
امشبی را همچو پروانه پر و بالی زنم
شاید آن شمع ِ شب ِ تاریک را پیدا کنم
امشبی را کار ِ من باشد می و می خوارگی
شاید این تشویش را تسکین ِ بر صهبا کنم
همچو مجنون ِ زمان ٬جانم سر ِ راهم ولی
یا رب آخر کی نظر بر چهره ی لیلا کنم
تا به کی شبها میان ِ اشکها سوزد دلم؟
تا به کی خاطر پریشان از پی ِ غمها کنم؟
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر زیبا در مورد لیلا
بعد یه عمری عاشقی
وجود من پر از غمه
کاش می دونستی زندگی
بی تو برام جهنمه
لیلای بونه گیر من
من و با سنگ غم نزن
تو کوچه های بی کسی
کارم شده پرسه زدن
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد لیلی و مجنون
سلامم را برسان به دریا قاصدک .
دستی از دل تنگم به سر شالیزار بکش.
قاصدک چشمانم را ببر به لیلاکوه،
کمی عطر چای بیاور.
چشمانم بی قرار باران است
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد صلح ، شعر فردوسی و مولانا صلح افغانستان و شعر کودکانه دوستی
شعری درباره لیلی و مجنون
در به در دنبال او درشهر چشمانش شدم
درد او بودش مرا دنبال درمانش شدم
دررگم با هر نفس نبضم به یادش می تپد
لحظه ای در بی دلی در یاد پیمانش شدم
درمیانم قایقی پارو زنان آواره بود
دست در دست خطر در راه ایمانش شدم
روزها درجستجو شاید بیابم من نشان
عاقبت من عاشقِ چشمان حیرانش شدم
هرچه می کردش جفا آن را وفا می خواندمش
آخرش با این دلم چاکِ گریبانش شدم
کارمن دل دادگی درکوی لیلا گم شدن
آن قدر محوش شدم تا جان پنهانش شدم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در باره لیلی و مجنون
یک شهر را دیوانه با پیراهنت کردی
لیلا چرا پیراهن زیبا تنت کردی ؟ !
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد عشق لیلی و مجنون
با چشم زیبای تو شب ها دست دارد
با مرغ ماهیخوار دریا دست دارد
از نامه های بی جوابم برده ام پی
که با رقیبم میل لیلا دست دارد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد علم ، و ثروت و دانش و شعر کودکانه و نو درباره علم و دانش بی عمل
شعر عاشقانه در مورد لیلی و مجنون
اینه رسمش ؟ تا یه چیز شنیدی
باورت بشه ؟
این جوری که قصه مون عبرت دنیا نمی شه
یعنی حق با شعر یه شاعر اون روزاش که گفت ؟
برو مجنون واسه تو هیچ کسی لیلا نمی شه
” alt=”شعر در مورد لیلا ، شعر عاشقانه لیلای من + شعر با اسم و موضوع لیلا از حافظ” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/11.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/11.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/11-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/11-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />
هم خون من یا تشنه خون منی، ای دوست
آیینهای یا فکر افسون منی، ای دوست
از ما چه میماند به جز نام شریف عشق؟
لیلا منم، آیا تو مجنون منی، ای دوست
شعر در مورد اسم لیلا
شاید همین یک لحظه در آغوش هم باشیم
امروز و فردا نه… هم اکنون منی، ای دوست
از آسمان، چیزی نخواهم خواست وقتی توـ
خورشید گرم و ماه گردون منی، ای دوست
شعر اسم لیلا
سنگ صبور و مرهم زخم توام، آری!
خاک کویر و دشت گلگون منی، ای دوست
سهراب مُرد و نوشدارویی نیاوردی!
تا آخر تاریخ، مدیون منی ای دوست…
شعر در مورد لیلا
معشوقه ی شهر قصه هایی لیلا
در ذهن من از گذشته هایی لیلا
دنبال خدای خنده ها می گشتم
اما نکند خودت خدایی لیلا
شعر لیلا
لبخند تو یک شکوه استثنایی
اما چه کنم که بی وفایی لیلا
وقتی به خیال من غزل می بارد
انگار تو از فرشته هایی لیلا