جدید ترین عناوین خبری امروز
جالب فا

توجه: رمز عبور شما به صورت اتوماتیک به ایمیل شما ارسال خواهد شد.

  • admin
  • 5 دی 1400
  • 9:11 ق.ظ

شعر در مورد غصه

شعر در مورد غصه

شعر در مورد غصه ، شعر غم انگیز غصه هم میگذرد سهراب سپهری + شعر غمگین همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد غصه نخوردن

بیا لب واکنیم هم غصه ی من

بیا بیدار کنیم خوابیده ها رو

بیا آشتی بدیم با قصه هامون

تمام دستای از هم جدا رو

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد غصه خوردن

غمگینم

خودم را بغل گرفته ام

و شانه هایم

چون گهواره ی کودکی گریان

تکان تکان می خورد!

غمگینم

و می دانم هیچ پرنده ای

روی شاخه های لرزان یک درخت

لانه نخواهد ساخت!

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد خوانسار ، شعر زیبا و کوتاه در مورد خوانسار و قلیان خوانسار اصفهان

شعر درباره غصه نخوردن

تو کجا نالی از این خار که در پای منست

یا چه غم داری از این درد که بر جان تو نیست

دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب

عاجز آمد که مرا چاره درمان تو نیست.

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد غصه خوردن

هیچ گاه

نفهمیده ام

دوست داشتن چرا این همه

غم انگیز است!؟

هیچ گاه

نمی‌فهمم

چرا می‌گویند

آدمها با قلب‌هایشان عاشق می‌شوند؛

وقتی که من

همیشه عشق را،

در گلویم احساس می‌کنم…!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه درباره غصه نخوردن

تنها نگران این بودم؛

که به جستجوی تو 

در دورترین کوچه ی دنیا

به خانه ات برسم

و تو به جستجویم رفته باشی!

چه غم‌بار

وقتی نمی دانی

گم کرده ای

یا گم شده ای؟

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد جونقان ، شعر زیبا و کوتاه در مورد شهر جونقان استان چهارمحال و بختیاری

شعر درباره غصه خوردن

آدم ها

به همان سرعت که آمده اند، می‌ روند

تنهایی ات را محکم بچسب

اینجا کسی به زانوهای در آغوش کشیده ات

حسادت نمی‌ کند

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد غصه نخور

یه عمره غصه دارم طوفان سرکشم من

از وقتی گفتی باید ازیاد تو برم من

لیلی توئی ومن هم مجنون روزگارم

خانم نشه یه روزی دیوونه تر بشم من!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد غم و غصه

بلندترین شاخه ی درخت

یک واژه را خیلی خوب می فهمد

و آن هم تنهاییست

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد فرزند پسر ، از سعدی و مولانا و شعر در وصف پدر و پسر و نصیحت پدر

شعر درباره غم و غصه

درد غریبیست

تنهایی و بی کسی

امان از دلی

که دلبر ندارد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد غم غصه

من صبورم اما

به خدا دست خودم نیست اگرمی رنجم

یا اگر شادی زیبای تو را

به غم غربت چشمان خودم می بندم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر درباره ی غصه نخوردن

هواهای

دونفره را

تنهایی قدم زدیم

با

یاد کسانی

که

هوای ما را نداشتند..

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد منوجان ، شعر زیبا در مورد شهر منوجان و جیرفت استان کرمان

شعر درباره غصه

وقتی که دیگر نبود،

من به بودنش نیازمند شدم.

وقتی که دیگر رفت،

من در انتظار آمدنش نشستم.

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد،

من او را دوست داشتم.

وقتی که او تمام کرد،

من شروع کردم.

وقتی او تمام شد،

من آغاز شدم.

” و چه سخت است تنها متولد شدن،

مثل تنها زندگی کردن،

مثل تنها مردن!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد غصه

غصه نخور مسافر اینجا ما هم غریبیم

از دیدن نور ماه یه عمره بی نصیبیم

فرقی نداره بی تو بهار مون با پاییز

نمی بینی که شعرام همه شدن غم انگیز

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر حافظ در مورد غصه

اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد

آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مرا هیچ‌کسی یاد نکرد

جز غم که هزار آفرین بر غم باد

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد شهر ماهان ، شعر کوتاه و زیبا در مورد ماهان استان کرمان

شعر در مورد غصه نخوردن

حریم غصه های بیشمارم

دل نازک خیال بی گناهیست

دل افسرده و غمگین و تلخم

نوای تازه ای از زندگانیست

برای قلب تنهای من و تو

محبت یک سوال بی جواب است

برای ناله های قلب سردم

نگاهت جام لب تا لب شراب است

” alt=”شعر در مورد غصه ، شعر غم انگیز غصه هم میگذرد سهراب سپهری + شعر غمگین” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/20-2.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/20-2.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/20-2-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/20-2-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />

نه تو می مانی و نه اندوه،

و نه هیچیک از مردم این آبادی…

به حباب نگران لب یک رود قسم،

و به کوتاهی آن لحظه شادی

که گذشت غصه هم می گذرد؛

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…

لحظه ها عریانند.

به تن لحظه خود،جامه اندوه مپوشان هرگز.

سهراب سپهری

دیدگاه ها 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *