- admin
- 26 آذر 1400
- 11:44 ق.ظ
شعر در مورد راز دل گفتن
شعر در مورد راز دل گفتن
شعر در مورد راز دل گفتن ، شعر در مورد اسرار نهان و راز دل همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر در مورد راز دل گفتن
محرم راز دل شیدای خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر راز دل گفتن
پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد
از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر
ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد
شعر در مورد راز دل
صاحبدلی را گفتند :
چگونه راز نگاه می داری؟
گفت : نخست وی را در زندان سینه جای داده و
سپس به گور دل می سپارمش.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر مولانا در مورد راز
آن کس است اهل بشارت
که اشارت داند
نکتهها هست بسی
محرم اسرار کجاست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر مولانا راز
هر کجا محرم شدی هم محرمِ اسرار باش
وقت دلتنگی و غم همراه و هم غمخوار باش
قدر نشناسی نکن دست از خیانت باز دار
گر بدی ها هم ببینی باز هی تو دار باش
شعر مولانا رازداری
ای صد هزاران آفرین بر ساعت فرخترین
کان ناطق روح الامین بگشاید آن اسرار را
در پاکی بیمهر و کین در بزم عشق او نشین
در پرده منکر ببین آن پرده صدمسمار را
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد راز دل گفتن
دل من طوفانیست،
وندراین کلبه ی جانم
غصه ای پنهانیست…
ما ندانیم که گوییم چ کس را راز دل
لیکن ازصخره ی چَشم بی فروغم جاریست…..
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر راز دل گفتن
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است
شرح شکن زلف خم اندر خم جانان
کوته نتوان کرد که این قصه دراز است
حافظ
شعر در مورد راز دل
مات و مبهوت در راز پنهان جهان
خسته از زندگی نکبت بار
اوج پرواز فرا می رسد و ما هستیم
عاجز و بی خبر از قسمت ِپایانیِ
دفترچه ی زیبای جهان
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر مولانا در مورد راز
دهان پر است جهان خموش را از راز
چه مانعست فصیحان حرف پیما را
به بوسههای پیاپی ره دهان بستند
شکرلبان حقایق دهان گویا را
مولانا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر مولانا راز
هر که محرم می شود مُحرم شود آنجا دگر
از هوایِ نفس بگذر بی هوا خود دار باش
هر که عیبی را بپوشاند همانا مرد است
هر کجا عیبی ببینی جان من ستار باش
شعر مولانا رازداری
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد
با خرابات نشینان ز کرامات ملاف
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
حافظ
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد راز دل گفتن
جان من آقا نیا
در این هجوم بی کسی
هیچکس در کنارت
محرم اسرار نیست…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر راز دل گفتن
آبیش گردان میکند او نیز چرخی میزند
حق آب را بسته کند او هم نمیجنبد ز جا
خامش که این گفتار ما میپرد از اسرار ما
تا گوید او که گفت او هرگز بننماید قفا
مولانا
شعر در مورد راز دل
دمــی از بـنـدگــی خَــلق تــو بـیزار شدم
“هـمچو مـنصـور خــریدار سر دار شدم”
زورقِ رازِ دلم را شب طوفان که شکست
سـحـری شـد که به دل محرمِ اسـرار شدم