جدید ترین عناوین خبری امروز
جالب فا

توجه: رمز عبور شما به صورت اتوماتیک به ایمیل شما ارسال خواهد شد.

  • admin
  • 30 آذر 1400
  • 9:25 ق.ظ

شعر در مورد دیابت

شعر در مورد دیابت

شعر در مورد دیابت ، شعر کودکانه کوتاه و طنز و متن زیبا درباره بیماری دیابت همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

ای دوست مهربونم

همراه خوش زبونم

قصه میگم برایت

حکایت از سلامت

خوب گوش بکن با دقت

تا هیچ نشی اذیت

اگر که هوشیار باشی

با عقل خود یار باشی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد دیابت

اسیر درد نمی شی

ضعیف و زرد نمی شی

دیابت و قند خون

دو نوعه آی بچه جون

اولی مال بچه هاست

ارثیه و کار قضاست

وابسته به انسولینه

درمان اون فقط اینه

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد غلط ، کردم و غلط املایی و برداشت و انتخاب و قضاوت و باور غلط

شعری در مورد دیابت

دیابت نوع دو ، دیابت بزرگسال

می گیرن بعد چهل (چل) سال

علت های دیابت

هستن روشن و ثابت

تنبلی و کاهلی

مصرف قند و چایی

پر خوابی و بی خوابی

دلواپسی ، بی تابی

اضافه وزن و چاقی

پرخوری زیادی

خوردن قند و چربی

شیرینی های رنگی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر طنز در مورد دیابت

علائم بیماری

میشه موجب زاری

تشنگی و خستگی

می گیره دل بستگی

نمی مونه دلخوشی

باید هی آب بنوشی

آب میخوری فراوون

زود تشنه میشی آسون

هی آب و هی دستشویی

خستگی و کم جونی

هیچ وقت سیری نداری

گرسنه و بد حالی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کودکانه در مورد دیابت

با اشتهای بالا

نحیف و لاغر اما

مریض و داغون می شی

ضعیف و نالون می شی

نمی مونه برات جون

میشی همش پریشون

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد طعنه ، متن و سخنان بزرگان و جملات زیبا درباره طعنه زدن

شعر کوتاه در مورد دیابت

ای کودک مهربان

این درد نداره درمان

تنها راهش پیشگیریه

با دانش رژیمیه

اگر که قند و چربی

حذف بشه از زندگی

فست فود بره کناری

ورزش رو جاش بزاری

حتما می شه به شادی

طی بشه زندگانی

خدا کنه که شاداب

دور باشی از تب و تاب

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر بهداشتی در مورد دیابت

آنقدر شیرین زبانی

کار دستم داده ای

قند خون از خوردن

بیش از نیاز قند نیست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر کودکانه درباره دیابت

دل هوای دلبری دارد

برایم ناز کن

لب بجنبان ،

قند خون شعر من پایین شده

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد کسب و کار ، حلال و حرام و اخلاق کسب و کار خانگی

شعری کوتاه درباره دیابت

اخم به تشخیص پزشکان

سرطان زاست

خندیدن او

عامل بیماری قند است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر دیابت

و فندقی چشم سیاهی

که لبانش

مرموزترین عامل

بیماری قند است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر دیابتی

چه تلخ است

اینکه دکترها بگویند

تو شیرین هستی

و من قند دارم

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد همسر ، خوب و باردار و فرزند و پسر و همسر مهربان و وفادار فوت شده

شعر در مورد دیابت

شیرینی لبهات

مرا خواهد کشت

چون عاشق قندم

و دیابت دارم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر طنز دیابت

اگر پیری شنو از من تو این پند

که پندم آورد پایین تو را قند

چو لوزالمعده ایی وا ماند از کار

دیابت در بدن گردد پدیدار

به این علت که در تن چون نگین است

مدال افتخارش انسولین است

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد شلاق ، متن و شعر در مورد شلاق خوردن و زدن

شعر کودکانه دیابت

دیابت فرد را چون خصم دون است

سلاح مرگبارش قند خون است

کند درگیر رگ های بدن را

سپس بی حس کند اعصاب تن را

رود سوزن به پایت فارغ از درد

کند روی گلت را زین سبب زرد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر برای دیابت

ز تو گیرد پیاپی نور دیده

کند سرو وجودت را خمیده

سپس کم می شود وزنت پیاپی

سراپا می شوی باریک چون نی

کند قلب و عروقت جمله زایل

به درد کلیه گردی تو نایل

ز شیطان دیابت دفع شر کن

حذر از شربت و قند و شکر کن

که از نان و برنج و سیب زمینی

زیادی گر خوری سودی نبینی

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شنیدم حضرت شیرین به فرهاد

گرفت از خوردن خربوزه ایراد

که قندت می رود بالا دوباره

نداری غیر قرص قند چاره

خودت را وقت خوردن کنترل کن

کمر بند هوس را سفت و شل کن

خدا نا کرده چشمت می شود کور

نه از نزدیک می بینی نه از دور

شنیدی با پری خانوم چه کردند

مچ پای چپش را ارّه کردند

صنوبر دختر مشتی غضنفر

چشاش که کوره گوشاشم شده کر

زری خانوم هووی حاجی طوبا

شده محروم از یک دست و یک پا

رقیه دختر آبجی سکینه

نمی تونه دیگه چیزی ببینه

ملک خانوم عیال آقا پرویز

می ره هر روز بیمارستان دیالیز

صدیقه مالک خونه قدیمی

که با من بود خیلی هم صمیمی

دو ساله تو بهش زهرا خوابیده

ننه جونش واسش یه گور خریده

همینطور ورّ و ور می گفت و می گفت

لباش اصلا نمی شد روی هم جفت

آقا فرهاد که خیلی خیره سر بود

ازین شیرین زبانی ها پکر بود

دوید پای برهنه توی حرفاش

می خواس کل کل کنه یه خورده باهاش

بهش گف : نازنین حرفات درسته

نمی دونم که کی اونا رو شسته

ولی آلودگی بسیار دارن

یه کم دوز و کلک در کار دارن

تمام خانوما را برشمردی

ولی اسمی از آقایون نبردی

ضوابط را مکن خرج روابط

دیابت بی دیابت بی دیابت

اگر از قافیه دورم ببخشید

نبود این گونه منظورم ببخشید

به این گفتن مرا وادار کردی

سماجت در سخن بسیار کردی

به من چه دختر مشدی غضنفر

صنوبر اسمشه یا سیب نوبر

چه کار دارم زری خانوم چه کرده

که جفت ِ پاشو دکتر قطع کرده

ملک خانوم ، رقیه ، یا زری جون

به من اصلا چه مربوطند ایشون

حبیب آقا که قندش رو هزاره

هنوز قر می بره اطوار میاره

منو می ترسونی از قند بالا

نمی میره فری جون حالا حالا

تازه چن وقته اصلا قن نخوردم

هنوز قبراق ِ قبراقم نمردم

دوتا کیک و هف هش کیلو شکولات !

واسه اینه تمام جنگ و دعوات ؟

بذا خوش بگذره این چند روزه

مکن در امتحان ما را رفوزه

منم فرهاد و شیرینی پرستم

تو دادی دست شیرین را به دستم

اگه اول لبم شیرین نمی شد

حال و احوال من همچین نمی شد

چرا فرهاد و دست کم می گیری

برای قند من ماتم می گیری

اگه کوهم بشه تو بیستون قن

خراب میشه به دست تیشه ی من

به گوش من رجز خوندن درس نیس

دل فرهادو سوزوندن درس نیس

آدم یا زنده می مونه یا می ره

مهم اینه ، که روباهه یا شیره

محمد روحانی ( نجوا کاشانی )

دیدگاه ها 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *