- admin
- 7 دی 1400
- 12:04 ق.ظ
شعر در مورد دوغ
شعر در مورد دوغ
شعر در مورد دوغ ، جوک و متن و شعر طنز در مورد آب دوغ خیار همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر در مورد دوغ
نرم نرمک میرسد اینک بهار
این هوا جان میدهد آبدوغ خیار
همچو خر رفته ست در آغوش گل
مانده ام یکسال و اندی آزگار
چشم من در حسرت لبخند دوست
دل تقاضا میکند آمار یار
مینشینم صبح و شب در حسرتت
دل ندارد از غمت صبر و قرار
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد آب دوغ خیار
کتری سوخت از بی آبی
در خاموشی اجاق
بساط بی مرامی بار گذاشته شده است
سبزی، دوغ، کمی نان فرنگی
دستی به ظاهر مهر ورز
طرح دو رنگ کاهو و گوجه
چشم هایی بی فروغ
سکوت سرشار از ناگفته است
درگوشم نجوایی دلنشین روان است
این بار خود را به دره می افکنم
رهایی نزدیک است
لبخندی سرد می زنم
من از من جدا شده است
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد خراسان ، رضوی و شمالی و جنوبی و امام رضا و دوبیتی
شعر در مورد آب دوغ خیار
لاف تقوی، از پی تعظیم شاه
تو نپنداری کزین لاف و دروغ
هرگز افتد نان تلبیست به دوغ؟
خرده بینانند در عالم بسی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد آش دوغ
می نویسم عشق می خوانم دروغ
می نویسم قلب تو … اما شلوغ
می نویسم لیلی و مجنون ولی
این یکی کشک است و آن یک دوغِ دوغ
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره دوغ
درکوچه های فرهنگ
بوی کلوچه پیچید
دیوان دوغ و دوشاب
پر باد و مدّعا شد
دیگ رباعی از نو
جوشید و پخت و ماسید
نسل پیامکی با
خیام آشنا شد
چشم ادب پرآب است
پای سخن گریزان
چون پای من به شهرِ
شعر و چکامه واشد
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد چهارمحال و بختیاری ، شعر در مورد فرهنگ بومی و شاعران استان
شعر طنز درباره آب دوغ خیار
بوق و دود و دروغ و
دوشاب به جای دوغ
به شک ام می اندازند
که این
آدم
آیا همان
آدم
است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره آب دوغ خیار
ما و همان دلبران
و جام شبانه
تو و همین دوغ
باو ترک و ترانه
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد دوغ
نباشد دوغ،
همچون روغن پاک
چنین آمد
نمود آب در خاک
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد مازندران ، به زبان محلی از شاعر مازندرانی و ادبیات بومی مازندران
شعر در مورد آب دوغ خیار
در کوچه ی ما یک جوی اب است
اما پل ان خیلی خراب است
دیروز مردی مثل عصا، راست
رد می شد از پل، با کاسه ای ماست
نا گاه پایش غلتید و افتاد!
یک پیرزن گفت: ای داد بیداد!
آن ماست هم ریخت در جوی پر آب
شد جاری آن گاه سیلی ز دوغاب
حالا در این جا یک جوی دوغ است
یک نیمه اش راست، نیمش دروغ است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد آب دوغ خیار
تو اگر می خوری
مده آواز
دوغ خواره
نگاه دارد راز
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد آش دوغ
من نگویم
هیچ در عرفان دروغ
تو همی ریزی
به مشکت همچو دوغ
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد زاهدان ، شعر کوتاه و زیبا در مورد شهدای تروریستی زاهدان
شعر درباره دوغ
دورن دکان کودکی پا نهاد
تبسّم نمود او به چشمی گشاد
دوتا اسکناس هزاری به دست
زخوشحالی،طرفی به نوبت نبست
به زیر بغل بطر دوغی گرفت
دوتا بستنی قیف وچیپسی گرفت
نگاه دکان دار ترشیده اخم
بزد بردل طفلکی تیر زخم
دوتا کاغذ داغن آورده ای!
به دوزار چرا فرقن آورده ای؟
بدان ارزش پولت این دوغ هست
به پولت بباید که آبدوغ بست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر طنز درباره آب دوغ خیار
گهگداری هم بهجای ماست،
با دوغ و پنیر
گاه با کشک فراوان
ماستمالی میکنند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره آب دوغ خیار
از سینه غمینم،
بوی کباب آید
دوغ نگاه سردت،
بردار و آب بگذار
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد اهواز ، متن ادبی و شعر زیبا و کوتاه در مورد خاک اهواز و کارون
شعر در مورد دوغ
ز نا باوری گفت کودک “دروغ”!
مگر ماه پیش اینقَدَربود دوغ؟
زبان دکان دار شد نیشتر
بگفتا برو وهم ما بیشتر!
دلم یادی از لعل سعدی نمود
زچشمانم آمد سرشکی فرود
براحوال آن بنده باید گریست
که دخلش بود نوزده،خرج بیست
” alt=”شعر در مورد دوغ ، جوک و متن و شعر طنز در مورد آب دوغ خیار” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/32.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/32.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/32-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2020/01/32-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />
دوغ بایی بپز
که از چپ و راست
در وی افتند چون مگس
در ماست
شعر دوغ
چه میخواهی
چه میگویی کجایی
سخن از دوغ گوی
ای روستایی
شعر درباره دوغ
در نیاز ایدل
شوی مرد خدا
گر بمشک تن
نریزی دوغ را
شعر برای دوغ
من نگویم
هیچ در عرفان دروغ
تو همی ریزی
به مشکت همچو دوغ
شعر دوغ از کرمانی
نباشد دوغ،
همچون روغن پاک
چنین آمد نمود
آب در خاک