- admin
- 30 آذر 1400
- 9:20 ق.ظ
شعر در مورد دعای کمیل
شعر در مورد دعای کمیل
شعر در مورد دعای کمیل ، اشعار و متن زیبا در مورد دعای کمیل همگی در سایت جالب فا.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
جمعه شب آمده تا دل ز خدا یاد کند
بنده از کار بدش توبه و فریاد کند
چون بفرموده حق دست دعــا بردارد
او اجابت کند و بنده خود شادکند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد دعای کمیل
مثل یک هفته که اوقاتش تفاوت میکُند
روزها هم لطف ساعاتش تفاوت میکُند
زودتر از آفتاب اینجا به پایت آمدم
صبحها حال مناجاتش تفاوت میکُند
دستهای خالی من هفتگی پُر میشود
صاحبِ این خانه عاداتش تفاوت میکُند
کولهباری از خجالت ؛ محضرت آوردهام
عبدِ سرافکنده سوغاتش تفاوت میکُند
گریه خیر محض دارد ، چه ز حاجت ، چه ز هجر
هر دو الماس است و قیراتش تفاوت میکُند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در باره دعای کمیل
سالها گفتیم و خندیدم و از خود غافلیم
دل به دنبال هوسها ما به دنبال دلیم
روز و شب دیوانه ی نفسیم و مست حب مال
بدتر از این ، این که پنداریم عقل کاملیم …
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد دعای ندبه
آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی
ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی
جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را
تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد زرنگ بازی ، متن و پروفایل زرنگ بازی در آوردن و شعر زرنگی
شعر درباره دعای توسل
یـارب گرفتـارم
عبـد گنهکارم
این جرم بسیارم
تنها تو را دارم
یا نور یا قدوس
یا نور یا قدوس
بنگر به آه من
کوه گنـاه من
روی سیاه من
ای رب غفّارم
یا نور یا قدوس
یا نور یا قدوس
من دل به تو بستم
خالی بود دستم
تا بودم و هستـم
تنها تویی یارم
یا نور یا قدوس
یا نور یا قدوس
سرتا قدم دردم
عمـری گنه کردم
این نالۀ سردم
این چشم خونبارم
یا نور یا قدوس
یا نور یا قدوس
این کوه عصیانم
این چشم گریانم
آلــودهدامــانم
سنگین شده بارم
یا نور یا قدوس
یا نور یا قدوس
یا قاضیالحاجات
یا قابلالتوبات
یا سامعالاصوات
معبود ستارم!
یا نور یا قدوس
یا نور یاقدوس
تـو ربّ معبـودم
تو کل مقصودم
من عبد مردودم
تـو حـیّ دادارم
یا نور یا قدوس
یا نور یا قدوس
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد دعای کمیل
شب و بین الحرمین تو پر از خوشه شده
دل من مثل ضریحی است که شش گوشه شده
نه فقط ذره ناچیزترینی چون من
همه ذرات به عشق تو شهادت دادند
هیچ کس هیچ نفهمید ولی ما دیدیم
به تو نیروی فراتر ز اجابت دادند
تو طبیب همه ای، زاهد و کافر، اما
چون مطب خواسته بودی به تو هیأت دادند
رأس نی را به سر دور شده از خواهر
به دل زینب دور از تو اسارت دادند
چون گرفتار قفس گشت کبوتر چه کند؟
سخت زینب نگران است که آخر چه کند؟
کوچه تا کرب و بلا، کرب و بلا تا به دمشق
با غم نیزه، غم کوچه، غم در، چه کند؟
میتواند که تحمل بکند غمها را
لیک با غصه دوری برادر چه کند؟
شب هفتم به حضور تو معطر شده است
شب جمعه است دل ما سوی ضریح تو کبوتر شده است
دل من کفتر جلدی است که عشقی شده است
گاه در کرب و بلا گاه دمشقی شده است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد دعای توسل
منم و بوی عطر گلزارت
ای مدینه خدا نگهدارت
روزگار عاقبت ملولم کرد
دور از مسجد الرسولم کرد
دل بشکستهام که میشد آب
ماند در بین منبر و محراب
با چه حال ای خدای رب جلیل
دور گردم زباب جبراییل
دلم افروخته گجا بروم؟
زین در سوخته کجا بروم؟
ای بهشت همه خداحافظ
خانه فاطمه خداحافظ
من که کوتاه شد دگر دستم
داغدار غم علی هستم
لاله های بهشت پاک بقیع
دسته گل های زیر خاک بقیع
چار قبر غریب چار امام
بر شما تا ابد سلام سلام
همسر با وفای خیر النّاس
مادر داغدیده عبّاس
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در باره دعای ندبه
شب جمعه که شب رحـــــــــــمت و غفران خداست
دوری از مســـــجد و محراب و دعا کار خطاست
سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است
فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است
همره خضـــــــــــــــــــــر شو و آنچه علی گفت کمیل
لوح دل ســـــــــــــاز دعایی که بنام است کمیل
با زبان علوی مســــــــــــــــــــــــــــــئلت از یزدان کن
رحمت واســــــــــــــــــــــعه را واسطه جانان کن
مخلص ار طالب فیضـــــــــــــــــــــی به خرابات خرام
که به رنــــدی بود این راه و روش ، کیش و مرام
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری درباره دعای کمیل
دعای خیر مادر رسید به آشیانه ما
گذاشت نماز صبح سحرش را به خانه ما
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد قمار ، بازی و قمار عشق و زندگی و قمارباز بودن
شعر درباره دعای ندبه
آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی
ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی
جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را
تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اشعار در باره دعای کمیل
ما را توان رفتن تا کوی یار … نیست
وقتی به جز گناه در این کوله بار … نیست
حرف از وصال میزنم اما فراریام
فکر و خیالِ روز و شبم انتظار … نیست
قلب سلیم میل معاصی نمیکند
با داغ هجر، شوق گناه سازگار … نیست
چه آمده به روز دل اهل شهر، که
یک ذره هم برای فرج غصهدار … نیست
اشکال کار از اثر لقمههای ماست
با لقمهی حرام دلی که دچار … نیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اشعار در باره دعای ندبه
امشب ان حال خراب را من دارم
امشب ان چشم پراب را من دارم
امشب ان سوز و گداز را تو بده
بال توبه،پر پرواز را تو بده…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری درباره دعای ندبه
با اشکایی که شد دوباره جاری
میخوام بازم بهم محل بذاری
تا که نشم شرمنده بیشتر از این
یه وقت گناهام و به روم نیاری
خیلی خوبه که تارف و ، کنار بذارم رُک بشم
وقتشه خیلی حرفارو ، بهت بگم سبک بشم
توی مناجاتم دیگه ، سوزش آهی ندارم
خودت که بهتر می دونی ، جز تو پناهی ندارم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره دعا ندبه
محبوب منی دلدار منی
دادار منی غفار منی
هم رب منی هم یار منی
آگه زدل بیمار منی
یا رب ارحم ضعف بدنی
قد خم شده از با گنهم
شرمنده از این بار گنهم
ازغم برهان با یک نگهم
از درگه خود دورم نکنی
یا رب ارحم ضعف بدنی
ای با همه لطف دم به دمت
امشب به علی دادم قسمت
آیا تو مرا با این کرمت
درآتش دوزخ فکنی
یا رب ارحم ضعف بدنی
از تو نبود بخشنده تری
هرگز به سوی نارم نبری
تا ناز گنهکاری نخری
اول دل او را می شکنی
یا رب ارحم ضعف بدنی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره ی دعای ندبه
دلم به عشقت ای خدا شده اسیر
تو این شبای عاشقی دستم بگیر
من بنده پستم و تو نعم الامیر
……………………… نعم الامیر
یادائم الفضل علی البریه
یا باسط الیدین بالعطیه
اغفر لنا فی هذه العشیه
یارب الهی العفو
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره دعای کمیل
غیر از تو نیست آرزوی منتهی ما
ای رد پات روی گل ابتدای ما
شکر خدا که مانده پس از قرنها هنوز
عطر نفس کشیدن تو در هوای ما
شبهای جمعه یاد شما زنده می شود
وقت دعا،دعای سریع الرضای ما
شبهای جمعه شکر خدا دیده می شود
مهرت به پای تذکره کربلای ما
شبهای جمعه ناله زهرای مرضیه است
آتش زند به دامنه رو ضه های ما
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد شستن دست ، شعر کودکانه در مورد شستن دست و صورت
شعر دعای کمیل
امشب دوباره سر صحبت با شما دارم
هرچندخجل ولی قصد خواندن دعا دارم
از دست من گرفته و خسته ای میدانم
از من که اهل معصیتم شکسته ای میدانم…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در باره دعای کمیل
ذکر لب همه ، الهی العفو
با اشک و زمزمه ، الهی العفو
إغفر ذنوبنا ، بحقّ حیدر
بحقّ فاطمه ، الهی العفو
وقتی که دل می شه پُر از ، حال و هوای خوب تو
سجاده مو پهن می کنم ، مثل همیشه رو به تو
واسه گناهای خودم ، ببین عزادارم هنوز
دل کَندم از همه ولی ، به تو امید دارم هنوز
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر دعا کمیل
دعای کمیل ودل خسته ام
ببین باز نجوای آهسته ام
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر دعای ندبه
این روزها سرم به دور و برم گرم است
دلم برای صحبت با همه نرم است
برای تمام مردم دنیا وقت دارم اما
به صحبت با خدا که میرسد شرم است…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر برای دعای کمیل
دلی که رفته زیر دین ، می بخشی
شده اسیر شور و شین می بخشی
یقین دارم که یا قدیم الاحسان
منو به حرمت حسین می بخشی
بنده ی روسیاهتم ، ولی به زیر دینتم
درسته من بدم ولی ، گریه کن حسینتم
به عشق کربلا فقط ، می خوام که سینه چاک بشم
خدا کنه تو این شبا ، با اشک روضه پاک بشم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر مناجات دعای کمیل
من هر آن چه هستم بنده تو هستم
هر چه عهد بستم ای خدا شکستم
هستی ام ز دستم رفت و وَرشکستم
ده به خود پناهم یا کریم و یا رب
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر شروع دعای کمیل
ای خدای سبحان من ز بی نوایی
در بر تو سلطان می کنم گدایی
بر من پریسان کن شها عطایی
چون که بی پناهم یا کریم و یا رب
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر مناجاتی دعای کمیل
جز تو کس نداند راز این دل من
عفو تو نماید حل مشکل من
من ز ناتوانی گشته ام زمین گیر
فصل نوجوانی رفت و من شدم پیر
قامتم کمانی شد ز جرم و تقصیر
در طریق راهم یا کریم و یا رب
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن شعر دعای کمیل
ز آب دیده شب ها وصف تو ستودم
سر کشیده در هم جمله تار و پودم
آن چه راز دل بود با تو گفته بودم
آرام نگاهم یا کریم و یا رب
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد زراعت ، شعر و جملات زیبا در مورد کشاورزی برای کودکان
شعر در مورد دعای کمیل
تنهایی دانه ها را مزه میکند
و تسبیح که کنار دعای کمیل
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره دعای توسل
در دعای کمیل غرق بودم
که شنیدم مداح گفت آرام آرام گریه کن
ناگهان یادم آمد قرارمان را که
آرام آرام باختیم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد دعای ندبه
به نان و کلوچه دعای کمیل
به زردشت به یحیی به موسی قسم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره دعای ندبه
او دعای نیک کرده بهر من
دست بدخــواهش جــــدا از بند بند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اشعار در باره دعای کمیل
دعای خیر من نگارم همیشه به راهته
یه عمره که دله من اسیر نگاهته
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد دعای کمیل
سرزمین گریه های بی نشانه! آسمان!
کی دعای «بی ستاره» مستجاب می شود؟
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری درباره دعای کمیل
مادر من دعای تو عشق دوباره می دهد
بر دل دردمند من ،عاشق ناتمام تو
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد دعای توسل
ترا به قیمت هستی خویش میخواهم
اگرچه وسوسه پوسد دعای کال مرا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اشعار در باره دعای ندبه
مادر من دعای تو عشق دوباره می دهد
بر دل دردمند من در پس استعاره ها
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره دعای کمیل
دعای من از سویدای دل اینست:
به هم برسند عاشقان همه امسال
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر برای دعا کمیل
هر لحظه در همه حال،پشت و پناه ما شد
آیات خنده هایت،دعای چشمهایت
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درمورد دعای کمیل
باشد به روی چشم ولی با دعای تو
امروزهای با تو برایم غنیمت است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر برای دعای ندبه
لالایی ، دعای هزار اسم اعظمت
با نام های بکر تو بی خواب می شوم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر دعا ندبه
در نماز ریزش باران چتر آورده بود
عاقبت دیدی اجابت شد دعای خستگان
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن شعر دعای ندبه
همراه و همسفر بمان در این سفر
برای یکی شدن بمان با این نظر
وقتی دلم شده تنگ تر از زمان
نسیم من بمان وقت دعای سحر
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر مناجات دعای ندبه
همیشه سرم غرق رویای توست
تمام دلم عشق زیبای توست
میان من و حضرت ذوالجلال
دعای مدامم تمنای توست
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد زرافه ، اشعار کوتاه و کودکانه در مورد زرافه و حیوانات
شعر شروع دعای ندبه
ای چشم های پل زده بر دست و پای من!
صبح ات به خیر!…خب!؟ چه خبر از دعای من!؟
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر مداحی دعای ندبه
این پادری دوست دارد
کنار پنجره بیاید
دعای باران بخواند
تو بیایی
کفش هایت بوسه هایی خیس بیاورند.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر برا دعای ندبه
بخوان دعای ِ فرج را ، که یار می آید
ز سوی ِ کعبه یکی تک سوار می آید
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر مناجات برای دعای کمیل
دگر با که توان گفت ، ز آواز دعای دل خویشتن
دگر با چه امیدی بنشانی و نشینی تو کنارش
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اشعار مناجات دعای کمیل
ای دعای هر قنوتم ، بی تو چشمم خیس درد
داغ عشقت آخر این دیوانه را آواره کرد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد دعای کمیل
دعای می کنم مثل یک مرغ حق
که چون غنچه گل شکوفا شوی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در باره دعای کمیل
نداد مژده وصلی دوباره باد صبا
دعای خیر عزیزان ولی نثار تو هست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد دعای ندبه
دعای زیر بارون همیشه چاره سازه
شب و ماه و ستاره , نماز شب به راهه “
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره دعای توسل
دعای آخر سالم برایت بهترین حال است
مرا بی تو نه حالی هست، نه تغییری ، نه تدبیری
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد دعای کمیل
عشق و دعای مادرم بود و صلات ظهر
گاهی به نذری فاتح بر خاک پدر کردن
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
خدایا به اسم یا غفارت نظر کن به عبد گرفتارت
به ذکرت به جودت میخوانمت که مهمان شده شب زنده دارت
به آوای عظم سلطانک
الهی و ربی من لی غیرک
خدایا تو هستی تنها یارم به خاک درت سر می گذارم
تویی تو تمام امید من به جز تو پناهی را ندارم
منم خاک و تو اعلی مکانک
الهی و ربی من لی غیرک
چه غم ها زدودی از دل من گشودی گره از مشکل من
بلا را گرفتی از جان و دل وِلا را سرشتی با گِل من
به والایی ظهر امرُک
الهی و ربی من لی غیرک
من و بی فایی با مهربان تو و همنوایی با همزبان
منو بی حیایی در معاصی تو و آشنایی با پشیمان
تویی صاحب خفیَ مکرُک
الهی و ربی من لی غیرک
منو کوه عصیان یارب العفو تویی ماه غفران یا رب العفو
منو درد نسیان از رحمتت تو و راه درمان یا رب العفو
پناه بر تو از غلب قهرُک
الهی و ربی من لی غیرک
من عبد گنهکار، تو بخشنده به عفو خطاکار تو زیبنده
خجالت کشم از لحظه ای که تو هستی به جای من شرمنده
به هنگام و جرت قدرتک
الهی و ربی من لی غیرک
اگر تو نبخشی خطایم را صدا می کنم من آقایم را
به قدری بگویم حسین حسین که سازی اجابت دعایم را
به اسمی که شد فیه قضائک
الهی و ربی من لی غیرک
من آن ریزه خوار کوثری ام گدای عطای حیدریَم
به پایین پای آقام سوگند که عمری علیِ اکبریَم
به عشق امیرم قداتیتُک
الهی و ربی من لی غیرک
منم میهمان آشنایت تویی میزبان بنده هایت
بیا و قدیم الاحسانی کن خودت روزی ام کن کربلایت
قسم بر تقدست اسمائک
الهی و ربی من لی غیرک
سحرها به وقت گفتگویم گهی می نشینی رو به رویم
به غم های مادر که می رسم دهد اشک روضا شستشویم
به ماه مدینه فأسئلک
الهی و ربی من لی غیرک
محمود زولیده