- admin
- 26 آذر 1400
- 9:56 ق.ظ
شعر در مورد حمایت از حیوانات
شعر در مورد حمایت از حیوانات
اشعار حمایت از حیوانات
توی پیچ یه جاده
جون میکنه یه سگ
نداشت این دنیا با اون
چیزی به جز سر جنگ
عطش هزار کویر
تو لَهلَه داغِش
هزار امیدِ مرده
تو چشمهای خمارش
نمونده دیگه زوری
توی پای لنگش
خسته است از آدم
با اون قلبِ سنگش
به تن شکستهاش
نمیده دیگه دردْ امون
رسیده زخم کهنه
بد جوری به استخون
تنش همرنگ جاده
با این بخت رمیده
دنبال یه خشکهنون
آخه چقدر دویده؟
نامش وفاست
آه که چه اسمی
آخه تو قحطی عشق
نیست وفا جز طلسمی
داره تن شکستهاش
یادها از چوب و سنگ
چهها که نکشیده
از آدم پر از ننگ
این آخر راهه
میدونه اینو سگ
این کابوس هولناک
دیگه نمیشه قشنگ
این دنیا بزرگه اما
نداره برای اون جایی
خسته است از رفتن
بی هیچ کس و نوایی
چشمهای نیمهبازش
پر از تب و سنگین
حس میکنه مرگو اون
با همهٔ جسم و جون
آه یه سایهٔ بلند
داره میآد سراغش
چی میخواند دم مرگ
نامردمان از سرش؟
تن بیرمقاش
نداره نای فرار
میمونه تسلیم سرنوشت
افتاده با اون حال زار
تو این وانفسا اما
میشینه سایه، بیدرنگ
دستش نوازش میشه
رو سر تبدار سگ
داره آهنگ صداش
از عشق و محبت اثر
این قشنگتر از اونه
که سگ بکنه باور
تو زندگی سگیاش
این قصه خیلی جدیده
آدمی با این هیبت
سگ به عمرش ندیده
زیر آفتاب سوزان
سگ در آغوش یاور
میذاره جاده را
مثل یه برق پشت سر
تو این جهنمِ سگی
دستی از آسمون؟
این معجزهٔ برزخه
یا آخرین هذیون؟
اگه معجزه است
بر زندگی، سلامی قشنگ
اگه خوابه
کاش باشه این خواب مرگ
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد دروغ ، گفتن و دروغگویی و راستگویی و خیانت و دروغ بودن عشق
گُنده است و او دارد
وزن و هیکلی سنگین
خوش به حال گاوی که
ذره ای نشد غمگین
یونجه می خورد هر روز
غصه ای ندارد او
می رود به هر جایی
بوده قلدُر و پُر رو
دائماً دُمَش را نیز
می دهد تکان اما
خسته هم نمی گردد
گاو گنده و زیبا
روز و شب، مگس ها را
می پراند او با دُم
با صدای زنگوله
لحظه ای نگردد گُم
اهل بازی و تفریح
هست و بادُمش شاد است
از تمام غم ها نیز
راحت است و آزاد است
بی خیال و دل گنده
هست و بوده او نادان
داده حقو به او روزی
مانده عقل ما حیران
شعر در مورد حیوانات
هر حیوونی تو دنیا
غذا داره مانند ما
بعضی فقط دون میخورند
بدون دندون میخورند
مثل خروس پر طلا
جوجه ها و کبوترها
بعضی دیگه میرند شکار
دندون دارند قطار قطار
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد زیبایی ، یار و دختر و چهره عشق و معشوق و دوست و زندگی
دندون های تیزی دارند
گوشت میخورند چون گوشتخوارند
مثل پلنگ و شیر و گرگ
بعضی کوچک بعضی بزرگ
بعضی دیگه دندون دارند
اما فقط علف خوارند
مثل گاو و اسب و الاغ
توی جنگل و دشت و باغ
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
شعر در مورد حمایت از حیوانات
بز بز بزغاله
افتاد با سر تو چاله
هی گریه کرد و ناله
گرگه شنید صداشو
گریه و مع مع هاشو
زوزه کشید و اومد
بزغاله رو صدا زد
گفت: «بده دستتو درت بیارم!
جان خودم کاری باهات ندارم.»
بزغاله گفت: «اِهِکی کمک نکن تو یکی!
از تو کمک نخواستم و نگفتم
نمیخوام از چاله به چاه بیفتم.»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
شعر در مورد حمایت از حیوانات اهلی
ای جوجه طلایی، چه خوشگل و بلایی
یک وقت بی اجازه، تنها نری به جایی
گربه چاق و شیطون، میاد تو رو میگیره
درسته قورتت میده، فکر نکنی که سیره
ای گربهی کوچولو، مامانی و پشمالو
سر به هوا و بلاست، شیطونه و ناقلاست
قایم شده یه گوشه، منتظر یه موشه
به کوه و دشت و صحرا، همراه چوپان ده
جستحو کنید در سایت : شعر کارت عروسی ، جدید و مذهبی و طنز و زیبا و ترکی و عاشقانه و کوتاه
سگ نگهبان ما، هر روز میره با گله
مواظبه یه وقتی، نیاد یه گرگ بزرگ
همه میدونن که اون، دشمنه با هر چی گرگ
خریده بود بابا جون، یه گاو گنده پارسال
یه گوساله خوشگل، دنیا آورده امسال
هم من و هم بابا جون، شدیم حسابی خوشحال
با خوردن شیر گاو، میشیم سالم و سر حال
شعر در مورد محبت به حیوانات
خرید بابا جونم باز، برام یه هدیه ناز
نوک میزنه، میدوه، واسم میخونه آواز
هدیهی اون یه غازه، که گردنش درازه
تو چشای قشنگش، یه دنیا رمز و رازه
یک اسب دارم قشنگه، خیلی زبر و زرنگه
میبندمش به گاری، بهم میده سواری
با اسب خوب و نازم، هر جا بخوام میتازم
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
یه گربه بود گوشهاش یه کم کوتاه بود
موهاش همه سیخ سیخی و سیاه بود
همیشه فکر می کرد که خیلی زشته
یه شب پاشد رفت پیش یک فرشته
گفت : کاری کن گوشهام درازتر بشه
موهام طلایی رنگ و نازتر بشه
فرشته هه خوند لالالا لالایی
گربه هه شد یه خرگوش طلایی
ولی باز هم دنبال آرزو بود
چون که صداش هنوز میومیو بود
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
بُزبُزکم زرنگه، قهوهای و قشنگه
تو دشت و کوه و کمر، میپره این وَر اون وَر
همهش به جست و خیزه، خیلی برا عزیزه
زنبور پر طلایی، تو دوست خوب مایی
از شهد روی گل ها، که بود تو باغچهی ما
چقدر عسل تو کندو، ساختی برامون؟ بگو
جستحو کنید در سایت : اشعار بابا طاهر ، عریان به همراه دوبیتی دلبر و عشق و صبوری لری
داریم یه گوسفند چاق، میون آغلِ باغ
تو مزرعه همیشه، هر سال بهار که میشه
کار بابا همیشه، پشم اونو میچیته
بعد میریسه مامان جون، پشما رو توی ایوون
تا ببافه زمستون، شال و کلاه برامون
توی طویله حالا، خوابه الاغ زیبا
طفلی کارش زیاده، چون که همهش تو جاده
میبره کیسهی بار، از مزرعه به انبار
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
حیوونا خیلی هستن
وحشی واهلی هستن
گاو، بچه اش گوساله
بز، بچه اش بزغاله
گوسفند و میش و بره
می چرند توی دره
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
به سگ ها که محبت میکنی باوفا میشن 😐
به آدم ها که محبت میکنی هار میشن
امااااا به خر که محبت میکنی، اصلا براش فرقی نداره !!
از بس که ثبات شخصیت داره
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
اسب و شتر تو صحرا
بار می برند به هرجا
روباه وشیر و پلنگ
حیوونای رنگارنگ
تو دشت وکوه و بیشه
پیدا می شه همیشه
شعر در مورد حمایت حیوانات
گاوم و شیر میدم من
کره و پنیر میدم من
بستنی از شیرمه
میخوام برم دیرمه
من جوجهام را دیدم
گرفتم و بوسیدم
گفتم جوجه طلایی
خیلی خیلی بلایی
نوکت حنایی رنگه
دویدنت قشنگه
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
ای گربهی نازنازی
اینقدر نرو به بازی
وقتی که جوجه دیدی
نکن زبون درازی
جستحو کنید در سایت : شعر در مورد کلبه ، چوبی و تنهایی و عشق و جنگلی+اشعار کوتاه و عاشقانه
آی بزمن
آی بزمن
بازم منو صدا بزن
وقتی که بع بع میکنی
من میدونم که با منی
زنگولهی طلا داری
دوچشم ناقلا داری
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
بشر گر چه آری ز حیوان بَر است
ولی سگ ز نامردمان بهتر است
وفایی که ایزد به سگ داده است
چه کس دیده در آدمی زاده است؟
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
گوشاش مثل بادبزن
پاهاش مثل ستونه
خرطوم اون بلنده
اسمش را کی میدونه؟
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
پلیکان به این میگن پلیکان
ماهی میگیره آسان
پرنده ای شناگره
میتونه هر جا بپره
از اون بالا رو ابرا
شیرجه میره تودریا
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
بامزه و باهوشه
تو جنگل خونه داره
اگه گیرت بیاره
سر به سرت میذاره
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ای جوجهی طلایی، چه خوشگل و بلایی
یک وقت بی اجازه، تنها نری به جایی
گربه چاق و شیطون، میاد تو رو میگیره
درسته قورتت میده، فکر نکنی که سیره
ای گربهی کوچولو، مامانی و پشمالو
سر به هوا و بلاست، شیطونه و ناقلاست
قایم شده یه گوشه، منتظر یه موشه
به کوه و دشت و صحرا، همراه چوپان ده
سگ نگهبان ما، هر روز میره با گله
مواظبه یه وقتی، نیاد یه گرگ بزرگ
همه میدونن که اون، دشمنه با هر چی گرگ
خریده بود بابا جون، یه گاو گنده پارسال
یه گوسالهی خوشگل، دنیا آورده امسال
هم من و هم بابا جون، شدیم حسابی خوشحال
با خوردن شیر گاو، میشیم سالم و سر حال
خرید بابا جونم باز، برام یه هدیهی ناز
نوک میزنه، میدوه، واسم میخونه آواز
هدیهی اون یه غازه، که گردنش درازه
تو چشای قشنگش، یه دنیا رمز و رازه
یک اسب دارم قشنگه، خیلی زبر و زرنگه
میبندمش به گاری، بهم میده سواری
با اسب خوب و نازم، هر جا بخوام میتازم
بُزبُزکم زرنگه، قهوهای و قشنگه
تو دشت و کوه و کمر، میپره این وَر اون وَر
همهش به جست و خیزه، خیلی برا عزیزه
زنبور پر طلایی، تو دوست خوب مایی
از شهد روی گل ها، که بود تو باغچهی ما
چقدر عسل تو کندو، ساختی برامون؟ بگو
داریم یه گوسفند چاق، میون آغلِ باغ
تو مزرعه همیشه، هر سال بهار که میشه
کار بابا همیشه، پشم اونو میچیته
بعد میریسه مامان جون، پشما رو توی ایوون
تا ببافه زمستون، شال و کلاه برامون
توی طویله حالا، خوابه الاغ زیبا
طفلی کارش زیاده، چون که همهش تو جاده
میبره کیسهی بار، از مزرعه به انبار