- admin
- 12 اسفند 1403
- 3:23 ب.ظ
تفاوت گبه و گلیم چیست
مقدمه
در هنر صنایعدستی ایران، دو دستبافتهی ارزشمند گبه و گلیم از جایگاهی ویژه برخوردارند. این دو محصول با وجود برخی شباهتها در ریشههای فرهنگی و تاریخی، در عین حال تفاوتهای بسیاری در ساختار، نقوش، رنگبندی و حتی کاربری دارند. آگاهی از تفاوت گبه و گلیم میتواند به هنردوستان، کلکسیونرها و علاقهمندان به دکوراسیون داخلی کمک کند تا متناسب با نیاز و سلیقهی خود، انتخاب بهتری داشته باشند. از سوی دیگر، شناخت این تمایزها برای پژوهشگران حوزه صنایعدستی و فرهنگ ایرانی نیز ضروری است؛ چراکه هر یک از این دستبافتهها، داستان مستقل و منحصربهفردی را در دل تار و پود خود حفظ کردهاند.
در این مقاله که در حدود ۲۰۰۰ کلمه تنظیم شده است، ابتدا سری به پیشینهی تاریخی گبه و گلیم خواهیم زد و سپس با ارائهی تعریفی جامع از هرکدام و بررسی ویژگیهای ساختاری، نقش و رنگ، سعی در شناخت بهتر تفاوتهای آنان داریم. همچنین ضمن ارزیابی کاربرد و جایگاه گبه و گلیم در بازارهای داخلی و جهانی، خواهیم دید چگونه این دستبافتهها با فرهنگ و سبک زندگی مدرن درآمیختهاند. در نهایت، تلاش میکنیم تا با ارائهی یک جمعبندی کامل و کاربردی، مسیر خرید و استفادهی اصولی از گبه و گلیم را برای مخاطبان هموار کنیم.
پیشینه تاریخی گبه و گلیم
هم گبه و هم گلیم در ردیف قدیمیترین دستبافتههای ایرانی قرار میگیرند و هر دو ریشه در سبک زندگی کوچنشینان و روستاییان فلات ایران دارند. از قرنها پیش، هنرمندان عشایری برای تأمین زیرانداز، روانداز یا حتی نمودی از ذوق هنری خود، به بافت منسوجاتی نظیر گلیم و گبه اشتغال داشتهاند. از این رو، این دستبافتهها نماد فرهنگ اصیل، سادگی زندگی و ارتباط انسان با طبیعت محسوب میشوند.
- قدمت در گلیم: شواهد archaeological نشان میدهد که بافت گلیم حداقل چند هزار سال پیش در جوامع نخستین ایرانی وجود داشته است. این محصول بیشتر برای برطرف نمودن نیازهای کاربردی مثل زیرانداز، کیسهی حملونقل و حتی پوشش دیوار چادرهای عشایری به کار میرفته است. نقشهای هندسی ساده و رنگهای محدود نیز تابع امکانات آن دوره بودهاند.
- قدمت در گبه: اگرچه از نظر تاریخی قدمت گبه به ظرافت و گستردگی گلیم نیست، اما پژوهشگران بر این باورند که گبه از دل سنت گلیمبافی و قالیبافی ایرانی بیرون آمد. پرزهای بلند و بافت نرمتر گبه، آن را به یک زیرانداز مناسب برای مناطق سردسیر بدل کرده بود. زنان بافنده در جایجای ایران، خصوصاً نواحی جنوب و جنوبغربی، با الهام از فضای پیرامون و ذهن خلاق خود، نقشههای بداهه را در گبه پیاده میکردهاند.
در طی تاریخ، هریک از این دو بافت صرفاً یک کالای مصرفی و ضروری محسوب میشدهاند؛ اما به مرور زمان، جنبهی هنری و زیباشناختی آنها نیز شناخته شد. گلیم و گبه هر کدام به شیوهای منحصربهفرد روایتگر زندگی و باورهای مردمان منطقهی خود هستند و همین ارزش فرهنگی، سبب شده تا در عصر حاضر هم بهعنوان کالایی تزئینی و هم کاربردی اهمیت داشته باشند.
تعریف و ویژگیهای گبه
گبه نوعی دستبافتهی پرزدار است که ضمن داشتن ریشه در هنر قالیبافی، سادگی خاصی در نقش و رنگ دارد. واژهی “گبه” احتمالاً از مصدر “گبو” در زبان محلی عشایر جنوب ایران به مفهوم چیزی پشمی، نرم و با پرز اضافه گرفته شده است. در سالهای دور، گبهها بیشتر بهصورت خودمصرفی بافته میشدند و روی زمین سخت برای استراحت یا نشستن از آنها بهره میگرفتند. همین کاربرد روزمره، سادگی در طرحها و استفاده از پرزهای بلندی که عایق خوبی در برابر سرما بهشمار میرفت را توجیه میکند.
- بافت و ساختار:
- گبه از نخ پشم با پرزهای بلند (اغلب ۱ تا ۲ سانتیمتر) بافته میشود. این ارتفاع پرز باعث نرمی و گرمای بیشتر گبه است.
- معمولاً در گبه از گرههای ترکی یا فارسی استفاده میشود، اما در مناطق جنوب و جنوبغربی ایران، گره فارسی (نامتقارن) رایجتر است.
- تراکم بافت در گبه نسبت به قالیهای شهری یا فرشهای لوکس پایینتر است که همین امر به سبک و راحت بودن آن کمک میکند.
- طرح و نقشه:
- یکی از ویژگیهای مهم گبه، استفاده از طرحهای ذهنی و بداهه است. بافنده اغلب بدون نقشهی از پیشچاپشده کار میکند و طرحها را از ذهن خود روی تار و پود منتقل میکند.
- نقوش حیوانات اهلی، نمادهای مرتبط با زندگی عشایری و اشکال هندسی ساده ازجمله طرحهای رایج در گبه هستند.
- برخی گبههای مدرن امروزی نیز با نقوش فانتزی یا مینیمال تولید میشوند و برای بازارهای بینالمللی یا دکوراسیون معاصر جذابیت دارند.
- رنگبندی:
- رنگ در گبه بیشتر مبتنی بر پالت رنگی طبیعی است؛ استفاده از رنگهای گیاهی یا معدنی در گذشته مرسوم بوده است.
- رنگهای گرم مانند قرمز، قهوهای و زرد بیشتر دیده میشود. البته امروزه برخی بافندگان از رنگهای شیمیایی ثابت و متنوع نیز استفاده میکنند.
- کارکرد و کاربرد:
- بهدلیل نرمی و ضخامت نسبی، گبه بیشتر بهعنوان زیرانداز در فضاهای خانوادگی، اتاق خواب یا نشیمن استفاده میشود.
- در سالهای اخیر، گبههای در ابعاد کوچکتر بهصورت کوسن، پادری یا تابلو نیز به کار میروند.
با این توصیف، گبه را میتوان تلفیقی از یک قالی دستباف ساده و یک اثر هنری بداهه دانست که عموماً احساس گرما و صمیمیت را منتقل میکند. پرزهای بلند، ضخامت بالا، نقشهای بداهه و رنگهای اغلب گرم از مولفههایی هستند که گبه را در میان دیگر بافتههای ایرانی متمایز میکنند.
تنوع نقش و رنگ در گبه
برای درک عمیقتر تفاوت گبه و گلیم، علاوه بر شناخت ویژگیهای کلی، بررسی روند شکلگیری تنوع در نقشه و رنگبندی گبه نیز اهمیت دارد. اینجا به برخی از جنبههای خاص گبه از دید طراحی و رنگآمیزی میپردازیم:
- الهام از طبیعت و زیستبوم:
در مناطق عشایری که گبه بافته میشود، زندگی روزمره با طبیعت گره خورده است. از کوهستانهای پوشیده از گیاهان متنوع تا دشتهای وسیع، همگی میتوانند منبع الهام بافنده باشند. طرح گلها، حیوانات اهلی همچون گوسفند و بز یا حتی خطوطی که نشاندهندهی رودخانه و مسیر کوچ هستند، همگی در نقشهی گبه تجلی مییابند. - بداهه در بافت:
یکی از زیباترین ویژگیهای گبه، سادگی و رهایی در طرح است. بافندهی گبه برخلاف یک قالیباف شهری که از نقشههای دقیق پیروی میکند، دستش در پیادهسازی شکلها و رنگها باز است. ممکن است در حین بافت، طرح ذهنی تغییر کند یا رنگی جدید به کار اضافه شود. این بداههپردازی، هویت و اصالت ویژهای برای هر گبه میآفریند و هر قطعه را منحصربفرد میکند. - طیف رنگی گرم و خاکی:
بیشترین رنگهای به کار رفته در گبه شامل طیفهای قهوهای، کرم، قرمز مایل به آجری و زرشکی است. از اسطوخودوس و پوست گردو برای گرفتن رنگ قهوهای تا روناس برای قرمز یا زردچوبه برای رنگ زرد، همگی توسط بافندگان سنتی استفاده میشدند. این رنگهای گرم، بیانگر روحیهی پراحساس زنان و مردانی است که اغلب در جستجوی گرمای خانوادگی و طبیعی بودهاند. - تلفیق سبک سنتی و مدرن:
در دهههای اخیر، با گسترش ارتباطات و تأثیرپذیری از فرهنگهای دیگر، نقشههای جدیدی در گبه پدید آمده است. طرحهای مدرن و مینیمال با رنگهای سردتر یا خنثی بیشتر برای بازارهای شهری و خارجی تولید میشوند. گبههای مدرن میتوانند نقشهای انتزاعی یا کاملاً هندسی داشته باشند و گاهاً یک یا دو رنگ اصلی را در متن کار به نمایش بگذارند. - چیدمان ردیفی و عدم وجود ترنج:
برخلاف فرشهای کلاسیک ایرانی مانند لچک و ترنج، در گبه خبری از کادرها یا ترنج مرکزی نیست. طرحها غالباً پراکنده یا تکرارشوندهاند. هرچند در برخی مدلهای جدیدتر، عناصری شبیه ترنج یا حاشیهی مشخص هم دیده میشود، اما عموماً رویکرد گبه آزادانهتر است.
ملموسترین تأثیر این تنوع آن است که محدودهی تأمین سلیقه برای خریداران گبه بسیار گسترده شده است. از افرادی که به دنبال طرحهای روستایی و سنتی هستند تا مشتریانی که به فرشهای ساده و مدرن علاقه دارند، میتوانند گبهی متناسب خود را در بازار بیابند.
تعریف و ویژگیهای گلیم
گلیم نوعی دستبافتهی مسطح، بدون پرز و سبک است که ریشهی قدمتش به هزاران سال پیش در فلات ایران بازمیگردد. در واقع، گلیم را میتوان پدیدهای چندوجهی دانست که از یکسو بهعنوان زیرانداز یا روانداز به کار میرفته و از سوی دیگر، نقشهای زیبای آن بهعنوان یک اثر هنری در دنیای امروز مورد توجه ویژه قرار گرفته است.
- بافت و ساختار:
- گلیم بر پایهی تار و پود ساده شکل میگیرد و در آن هیچ نخ پرزی بهصورت گرهخورده وجود ندارد. بنابراین، سطح گلیم تخت و صاف است.
- مواد اولیه متداول در گلیمبافی، نخ پشم یا پنبه برای تار و نخ پشم برای پود است. بافندگان در مناطق مختلف ممکن است از متریالی همچون نوارهای پارچهای یا حتی نخ ابریشم نیز بهره بگیرند، اما اصل کار گلیم مبتنی بر الیاف پشمی و پنبهای است.
- گلیم به دلیل نداشتن پرز، ضخامت کمی دارد که باعث میشود وزن پایینی داشته و حمل آن آسانتر باشد.
- نقشه و طرح:
- از گذشته تا امروز، نقشههای هندسی، اشکال شکسته و تکرارشونده حضور پررنگی در گلیم دارند. خطوط مورب، لوزی، مثلث و المانهای شطرنجی از رایجترین الگوها در گلیم محسوب میشوند.
- برخلاف فرشهای سنتی شهری که نقشههایشان ممکن است شامل گلوبوتههای فراوان باشد، در گلیم بیشتر از زوایا و شکلهای انتزاعی استفاده میشود.
- در برخی مناطق، از طرحهای خاص محلی مانند “محرمات” یا “چنته” در بافت گلیم استفاده میشود که هر کدام به منطقهای خاص تعلق دارند.
- رنگبندی:
- رنگهای مورداستفاده در گلیم دامنهی متنوعی دارد، اما traditionally از رنگهای تند و گرم مانند قرمز، نارنجی، قهوهای، آبی و سبز استفاده میشد.
- رنگهای به دست آمده از گیاه روناس، پوست گردو، اسپرک و پوست انار، از روشهای سنتی رنگرزی در بافت گلیم به شمار میروند. امروزه نیز مانند گبه، رنگهای شیمیایی ثابت در برخی کارگاهها استفاده میشود.
- کاربردها و موارد استفاده:
- افرادی که به سادگی و سبک روستیک علاقه دارند، اغلب از گلیم بهعنوان کفپوش در اتاق نشیمن، آشپزخانه یا تراس بهره میبرند؛ چراکه سبک و قابلیت شستشوی راحتی دارد.
- علاوه بر زیرانداز، گلیم در قالبی از رو مبلی، کوسن، کیف، رومیزی و حتی تابلوهای تزئینی محبوبیت دارد. تنوع در طرح و الگوی رنگی باعث شده سلطهی گلیم از کفپوش فراتر برود.
- سرعت بافت گلیم (در مقایسه با فرش پرزدار) بیشتر است و هزینهی نهایی آن نیز معمولاً پایینتر میشود.
گلیم با سادگی ساختاری و طرحهای هندسی، نمایانگر رویهی روستایی و پرکارکرد ایرانیان در گذشته است. در بازار امروز نیز با رویکردی جدیدتر توانسته مشتریان فراوانی به ویژه در دکوراسیونهای مدرن و سبک تلفیقی جذب کند؛ چراکه ترکیب رنگهای درخشان و خطوط صریحش با سلیقهی مینیمالیستی هم هماهنگی خاصی دارد.
نقش و رنگ در گلیم
در مسیر شناخت تفاوت گبه و گلیم، کاوش در نقشونگار و رنگهای مورد استفاده در گلیم نیز اهمیت فراوانی دارد. شباهتهایی که گلیم با قالی در استفاده از رنگ دارد، در کنار تفاوتهای بنیادی در طرح و بافت، چهرهای منحصربهفرد به آن بخشیده است.
- ترکیببندی شفاف و متقارن:
بیشتر گلیمها با ساختار تکراری از نقوش هندسی بافته میشوند که حالتی شبکهای یا بلوکی دارد. بهعنوان نمونه، لوزی یا نقوش شکستهی تکرارشونده میتواند دور تا دور گلیم را پوشش داده و در حاشیه نیز فرم سادهتری از همین طرح تکرار شود. بسیاری از گلیمهای عشایری تقارن چندانی در شکل ندارند، اما تکرار نقوش بهصورت عرضی یا طولی، فرمی منظم ایجاد میکند. - دنیای رنگهای پرطراوت:
گلیمها عموماً جرئت زیادی در استفاده از رنگهای تند دارند. از قرمز لاکی و سبز زمردین تا آبی نفتی و سفید خیرهکننده، همهبخشی از فضای رنگی گلیم هستند. این تضادهای شدید رنگی حس پویایی و نشاط را به بیننده منتقل میکند.
در گذشته، دسترسی محدود بافنده به مواد رنگزا باعث تکرار چند رنگ محدود میشد؛ بااینحال، در دوران مدرن بافندگان از طیف گستردهای از رنگهای طبیعی و شیمیایی سود میبرند تا برحسب سلیقهی بازار، طرحهای متنوعی خلق کنند. - نمادها و سمبلهای بومی:
در طرحهای سنتی گلیم، گاه نمادهای باورها و اعتقادات مردمی همان منطقه قابل مشاهده است. مثلاً طرح “درخت زندگی” یا “چشمزخم” در برخی گلیمها استفاده میشود که برای مردم جنبهی آیینی یا اجرایی دارد. این سمبلها میتوانند نقش محافظتکننده یا نشانهای از وفور و برکت در باورهای سنتی داشته باشند. - تکنیکهای رنگی در حاشیه و متن:
در برخی گلیم ها، حاشیهها به شکل کاملاً جدا از متن عمل میکنند و رنگ اساسی متفاوتی دارند. این تکنیک بهویژه در گلیمهای قشقایی یا گلیمهای هریس مرسوم است که با تغییر رنگ حاشیه، بر اهمیت و تناسب کلی گلیم تأکید میورزند.
همین تلفیق نقوش هندسی سازگار با رنگهای ناب و تند، هویت منحصربهفردی برای گلیم خلق کرده است که تماشای آن بیننده را به عمق سنتها و اعتقادات منطقه رهنمون میسازد. گلیم در نهایت جلوهای از سادگی، شور و انرژی فرهنگ بومی را به رخ میکشد.
مقایسه ساختار بافت در گبه و گلیم
اکنون که تعریف جامعی از گبه و گلیم ارائه شد، بهتر میتوان وارد بحث اصلی این مقاله شد و تفاوت گبه و گلیم را از منظر ساختار بافت بررسی کرد. هرچند هر دو دستبافته از تار و پود شکل گرفتهاند و به دست بافندگان هنرمند ایرانی تولید میشوند، اما جزئیات این روند در هر کدام تفاوت چشمگیری دارد.
- وجود یا عدم وجود پرز
- گبه: شاخصهی اصلی گبه، وجود پرزهای بلند است. این پرزها از نخ پشمی بهصورت گره به تار بسته میشوند و بعد از مدتی ممکن است در مرحلهی پرداخت، کوتاهتر شوند ولی همچنان ارتفاعی قابلتوجه خواهند داشت.
- گلیم: فاقد پرز بوده و فقط تار و پود بهصورت درهم تنیده وجود دارد. این موضوع باعث میشود سطح گلیم تخت و بدون بلندی خاصی باشد.
- تراکم بافت
- گبه: بهصورت کلی تراکم گره یا رجشمار در گبه نسبت به قالی مدرن یا کلاسیک شهری پایینتر است. در نتیجه، گبه بافتی نرمتر و شاید کمی زمختتر نسبت به فرش خانههای شهری دارد.
- گلیم: بهدلیل آنکه فقط پود در تارها تنیده میشود و از گره زدن خبری نیست، تراکم بافت معمولاً بستگی به میزان تراکم تار و دفعات عبور پود دارد. بسیاری از گلیمها تراکمی متوسط دارند و فوقالعاده ظریف نیستند؛ اما در تجربهی لمس، بافتی نسبتاً محکم و صاف احساس میشود.
- وزن و ضخامت
- گبه: پرزهای بلند و گرههای پشمی سبب میشود ضخامت گبه بیشتر باشد. این ضخامت منجر به وزن بالاتر و ایجاد عایق گرمایی خوبی میشود.
- گلیم: بافت تخت و عدم وجود پرز، وزن گلیم را به میزان محسوسی کاهش میدهد. همین ویژگی موجب میشود حمل و شستن گلیم راحتتر باشد.
- سرعت بافت
- معمولاً فرایند بافت گلیم سریعتر از بافت گبه یا قالی است؛ چراکه زمانگیرترین بخشی که همان گرهزنی به تارهاست، در گلیم حذف میشود.
- بافت گبه به علت نیاز به انجام گره در هر رج، زمان طولانیتری میگیرد.
- محدودهی هنری در نقشه
- در گبه، بداههپردازی و ایجاد اشکال مختلف با توجه به پرزدار بودن، تمرکز بیشتری میطلبد تا خطوط و جزئیات قابل تشخیص باشند.
- در گلیم، عدم وجود پرز و شفافبودن خطوط موجب میشود نقوش هندسی با دقت و وضوح بالایی نمود پیدا کنند، هرچند بافت شکلهای ظریف و پیچیده در گلیم دشوارتر است.
این تفاوتها در ساختار بافت، مستقیماً بر کاربری، دوام، قیمت و حتی الگوی زیباییشناسی گبه و گلیم اثر میگذارند. به همین دلیل است که هرکدام از این دستبافتهها، جامعهی مصرفی خاص خود را دارد؛ یکی برای علاقهمندان به بافت نرم و گرم و دیگری برای افرادی که سبکی عملی و آسان را ترجیح میدهند.
کاربردها و موارد استفاده
بحث دربارهی تفاوت گبه و گلیم زمانی کامل میشود که بدانیم هرکدام از این دستبافتهها در چه محیطها و موقعیتهایی کاربرد بیشتری دارند. گرچه هردو دارای جنبهی تزئینی هستند، اما یک سری ویژگیهای ساختاری و زیباییشناختی استفادههای متفاوتی را برایشان رقم میزند.
- کاربردهای گبه
- زیرانداز گرم و راحت: ارتفاع پرز گبه باعث میشود زیراندازی نرم و دلپذیر باشد. برای اتاق خواب، نشیمن خانوادگی یا کنار شومینه، گبه انتخابی ایدهآل محسوب میشود.
- کوسن و پشتی: برخی کارگاهها با استفاده از تکههای گبه یا بافت گبه با ابعاد کوچک، کوسن و پشتی زیبا تولید میکنند که جلوهای سنتی به فضا میبخشد.
- تزئینات دیواری: اگر گبهای کوچک یا نقوش منحصربهفردی دارید، میتوان آن را مانند یک تابلو به دیوار نصب کرد. بافت پشمی و رنگهای گرم گبه، زیبایی خاصی در دیوارکوبها ایجاد میکند.
- کاربردهای گلیم
- زیرانداز و کفپوش سراسری: بهدلیل ضخامت کم و قابلیت شستشوی راحت، گلیم گزینهای پرطرفدار برای اتاق نشیمن، اتاق کودک، آشپزخانه و حتی محیطهای کاری هنری است.
- رومبلی و کوسن: گلیمهای کوچک با نقوش هندسی برای رومبلیهای تکنفره، کوسنهای متنوع یا حتی کاور صندلی به کار میروند. این اکسسوریها تلفیقی از سنت و زندگی مدرن را فراهم میکنند.
- کیف، جانماز و تزئینات خانگی: در طول تاریخ، گلیم برای ساخت انواع کیسهها (چنته)، جانماز و برخی وسایل کاربردی دیگر هم استفاده میشده است. امروزه هتلها، رستورانهای سنتی و حتی برندهای مد روز از گلیم برای تولید محصولات متنوع بهره میگیرند.
- تلفیق سبک روستیک و مدرن
در دکوراسیونهای امروزی، ترکیب اجزای روستیک (مانند گبه یا گلیم) با المانهای مدرن، محبوبیت فزایندهای یافته است. رنگهای پر زرقوبرق و طرحهای مینیمال گلیم یا گرمای دلنشین گبه، میتوانند در تضاد با سادگی دیوارها و مبلمان مدرن جلوهای زیبا ایجاد کنند.
با این توضیحات، میتوان گفت گبه بیشتر برای فضاهای صمیمی و راحت، مناسب است؛ حال آنکه گلیم با ظاهر تخت و سادگی شستشو، گسترهی کاربری وسیعتری، از اتاق پذیرایی تا تراس و بالکن را پوشش میدهد. همینجاست که انتخاب میان این دو دستبافته تابع پارامترهایی نظیر سلیقه فردی، بودجه، شرایط محیطی و سبک کلی دکوراسیون است.
چالشها و فرصتهای بازار گبه و گلیم
با وجود محبوبیت قابل توجه در میان مصرفکنندگان داخلی و خارجی، تولید و عرضهی گبه و گلیم همچنان با چالشهایی روبهرو است، در حالی که فرصتهای مهمی نیز پیش روی این صنعت قرار دارد. شناخت این چالشها و فرصتها به علاقهمندان و فعالان این حوزه کمک میکند تا بهتر بتوانند در زمینهی تولید، خرید وفروش و صادرات اقدام کنند.
- چالشها
- هزینههای تولید و ادامهی سنت بافت: بسیاری از بافندگان سنتی گبه یا گلیم در روستاها و مناطق عشایری، به دلیل نبود حمایتهای کافی، به مشاغل دیگر روی میآورند. این امر میتواند به کاهش تولید اصیل و کمیاب شدن طرحهای سنتی بیانجامد.
- رقابت با فرش ماشینی: تولیدات ماشینی با هزینهی کمتر و سرعت بالاتر، سهم چشمگیری از بازار کفپوش را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین، گره زدن مشتری به این صنایعدستی ارزشمند نیازمند آموزش و فرهنگسازی است.
- مهاجرت و کمبود نیروی ماهر: بافندگان قدیمی که تکنیکهای بداهه و اصیل را در ذهن داشتند، با مهاجرت به شهرها و پیری جمعیت ممکن است این هنر را کنار بگذارند. فقدان انتقال مهارت به نسل جوان تهدیدی جدی محسوب میشود.
- فرصتها
- گسترش بازار بینالمللی: توجه روزافزون جهانیان به دکوراسیون تلفیقی و محصولات دستباف سنتی، پتانسیل صادراتی چشمگیری برای گبه و گلیم ایجاد کرده است. بسیاری از طراحان داخلی اروپایی و آمریکایی از گلیم و گبه بهعنوان قطعهای هنری در دکوراسیون استفاده میکنند.
- تلفیق با طراحی مدرن: اخیراً تولیدیها و طراحانی ظهور کردهاند که با ترکیب نقشههای سنتی با مدلهای انتزاعی، محصولات منحصربهفردی خلق میکنند. این روند میتواند ذائقهی جوانان و طرفداران سبک مینیمالیستی را نیز راضی نگه دارد.
- گردشگری هنری و فرهنگی: گردشگران خارجی که به ایران سفر میکنند، علاقهی زیادی به خرید گلیم و گبه بهعنوان سوغات دارند. حمایت از بازارچههای محلی و معرفی تکنیکهای بافت میتواند به رونق بیشتر صنایعدستی کشور کمک کند.
در مجموع، اگر سیاستهای حمایتی مناسب اتخاذ شود و مسیرهایی برای برندینگ، بازاریابی و آموزش نسل جوان شکل بگیرد، این دو دستبافتهی ارزشمند میتوانند علاوه بر حفظ جایگاه سنتی خود، در بازارهای جدید نیز جایگاهی پررنگ به دست آورند.
تلفیق در دکوراسیون مدرن و نتیجهگیری از تفاوتها
تا اینجا دیدیم که تفاوت گبه و گلیم در ساختار بافت، کاربرد، نقشهپردازی، رنگبندی و حتی فرهنگ استفاده مشهود است. حال میتوان پرسید که در طراحی داخلی مدرن چگونه از قابلیتهای هریک بهره ببریم؟
- کاربرد گبه در دکوراسیون مدرن
- گبه با رنگهای طبیعی و پرزهای بلند خواستهی افرادی است که فضایی دنج و راحت میخواهند. در سبکهای اسکاندیناوی یا روستیک مدرن، گبههای رنگ روشن یا ساده میتوانند روی کف چوبی جلوهای گرم ایجاد کنند.
- اگر مبلمان به رنگهای خنثی باشد، استفاده از گبههایی با طرحهای سنتی و رنگهای گرم باعث ایجاد کنتراست جذاب و افزایش حس صمیمیت میشود.
- کاربرد گلیم در دکوراسیون مدرن
- گلیم بهخاطر ضخامت کم، رنگهای قوی و خطوط هندسی، قابلیت مچ شدن با بسیاری از سبکهای امروزی را دارد. در فضاهای کم متراژ، میتوان از گلیم بهعنوان زیرانداز اصلی یا فرش کوچک کنار مبلمان استفاده کرد.
- گلیمهای تکرنگ یا با الگوهای ساده و رنگی میتوانند در آپارتمانهای مینیمال کاربرد داشته باشند. کافیست یک دیوار ساده و مبلمان مدرن با رنگهای خنثی را با گلیمی با نقش هندسی ترکیب کنید تا نقطهی تمرکز فضا شکل بگیرد.
- جمعبندی تفاوتها
- ساختار بافت: گبه پرزدار است اما گلیم پرز ندارد و تخت است.
- ضخامت و وزن: گبه ضخیم و سنگینتر است؛ گلیم سبک و نازکتر.
- طرح و نقش: گبه بیشتر طرحهای بداهه و حیوانی یا عشایری دارد؛ گلیمها بیشتر از الگوهای هندسی و تکرارشونده استفاده میکنند.
- کاربرد: گبه به دلیل راحتی و گرما بیشتر برای فضای نشینمن و گلیم برای فضاهای پرتردد کاربرد دارند.
- قیمت و سرعت تولید: عموماً گلیم ارزانتر و سریعتر بافته میشود، در حالیکه گبه بهدلیل داشتن گره، زمان و هزینهی بیشتری میطلبد.
وقتی همهی این جنبهها را کنار هم قرار میدهیم، متوجه میشویم که گبه و گلیم نهتنها رقیب یکدیگر نیستند، بلکه در عین داشتن هویت مستقل خود، یکدیگر را تکمیل میکنند و بسته به نیاز و سلیقهی فردی یا شرایط دکوراسیون، میتوان از هر کدام بهره برد.
نتیجهگیری نهایی
گبه و گلیم، دو جلوهی هنری و تاریخی از صنایعدستی ایراناند که قرنها مردم این سرزمین را با گرما، زیبایی و سادگی خود همراه کردهاند. درک تفاوت گبه و گلیم برای تشخیص بهتر هر یک از این دستبافتهها، شناسایی مورد مصرف مناسبتر و در نهایت حفظ و ترویج این هنرها ضروری است. تفاوت عمده در وجود پرز در گبه، ضخامت بیشتر، طرحهای ذهنی و قیمت بالاتر آن، این دستبافته را گزینهای محبوب در اتاقهای صمیمی و فضاهایی که نرمی و گرما در اولویت هستند، قرار میدهد. گلیم، با بافت تخت، وزن سبک و طرحهای هندسی، در فضاهای پرتردد یا حتی دکورهای مدرن ترجیح داده میشود. فروشگاه گلهو أنواع گبه و گلیم را در سطح بین المللی عرضه میکند.
با این همه، هر دو محصول، مثل دو وجه از یک سکه، یادآور سنت و فرهنگ اصیل ایرانیاند و ازنظر هنری و تاریخی ارزش بالایی دارند. وظیفهی هنردوستان، طراحان داخلی و فعالان حوزهی صنایعدستی آن است که با حمایت از بافندگان و فرهنگسازی دربارهی اصالت و زیبایی آنها، این هنرها را زنده نگاه دارند و نسل به نسل منتقل کنند. با وجود پیشرفت تکنولوژی و ورود فرشهای ماشینی در بازار، گبه و گلیم همچنان میتوانند جلوههای انسانی و فرهنگی بینظیری را به نمایش بگذارند و نمادی از ارتباط بیواسطهی انسان با طبیعت و هنر باشند.در دنیایی که روزبهروز ماشینیتر میشود، خرید و استفاده از یک قطعه گبه یا گلیم دستبافت، نهتنها یک انتخاب عملی بلکه یک پیام فرهنگی است؛ پیامی از توجه به سنت، محیط زیست و حمایت از دستان هنرمندانی که بیهیچ ادعایی، میراث گرانبهای نیاکان را در تار و پود بافتههایشان به نسل جدید هدیه میدهند. از این رو، امید آن میرود که با شناخت صحیح تفاوت گبه و گلیم و تصمیمگیری هوشمندانه، این دو گوهر صنایعدستی ایران بیشازپیش در منازل ایرانی و حتی فضای بینالمللی بدرخشند و سفیران زیبای هنر، فرهنگ و اصالت ایرانی باشند.