شعر در مورد ثمر ، شعر در مورد عشق بی ثمر ، شعر در مورد درخت بی ثمر در سایت جالب فا. با ما با خواندن این مطلب زیبا که حاصل تلاش گروه شعر و فرهنگ سایت است همراه باشید.

شعر در مورد درخت بی ثمر

بی تو درخت آرزویم ثمر نداشت
این شعر پر از قافیه اما اثر نداشت

بی تو نور در تن آینه ها خشکید
آدم از رقابت تو با زر خبر نداشت

در گریز عشق خسی به گرد من نرسید
جنگجوی خسته ی تو هر چند سپر نداشت

هی مات و پات تو شدم در حریم شعر
گویی که بازی روزگار طرح دگر نداشت

دیشب به یاد تو به میخانه سر زدم
ساقی به بنده ی گوشه نشین نظر نداشت

بهر گدا دست به جیب چه می بری
نگاه سردمن از تو قصد زر نداشت

پناه می برم به قرآن و صد حدیث
هر چند که آیه وصل ترا زبر نداشت

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد چپ دست ها + شعر طنز و عاشقانه برای چپ دست ها

شعر در مورد درختان بی ثمر

صبای گا میوم بیدار نموشی

چاشت روز که میوم بیکار نموشی

ازای کار کلون مال مدگو

چرا کم کم اکو بیزار نموشی

**************

مقربان قد چارشانه ات یار

خودم عاشق دلم دیوانه ایت یار

زدست قوم خویش بد گمانت

کشیدم پای خود ازخانه ات یار

**************

لب دریا چطور خوش خوش میگرده

بالای سینه اش نقره پوش میگرده

بمیرد مادر بیرحم دلبر

بدست نازکش چایجوش میگرده

**************

تو رفتی دربدر ماندم دجایت

لبای جوی جر ماندم دجایت

درخت خوشک واری دربین قریه

عجائیب بی ثمرماندم دجایت

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

جنگل ثمـــر نداشت ، تبـــــر اختراع شد

شیطان خبر نداشت، بشر اختراع شد !

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

دیشب دوباره دیدمت اما خیال بود
تو در کنار من بشینی محال بود
هر چه نگاه عاشق من بی نصیب بود
چشمان مهربان تو پاک و زلال بود
پاییز بود و کوچه ای و تک مسافری
با تو چه قدر کوچه ما بی مثال بود
نشنید لحن عاشق من را نگاه تو
پرواز چشم های تو محتاج بال بود
سیب درخت بی ثمر آرزوی من
یک عمر مانده بود ولی کال کال بود
گفتم کمی بمان به خدا دوست دارمت
گفتی مجال نیست و لیکن مجال بود
یک عمر هر چه سهم تو از من نگاه بود
سهم من از عبور تو رنج و ملال بود
چیزی شبیه جام بلور دلی غریب
حالا شکست وای صدای وصال بود
شب رفت و ماه گم شد و خوابم حرام شد
اما نه با خیال تو بودم حلال بود

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در وصف ثمر

قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟

از کجا وز که خبر آوردی؟

خوش خبر باشی، اما، اما

گرد بام و در من

بی ثمر می گردی

انتظار خبری نیست مرا

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد چرخش روزگار ، و گردش روزگار نامرد و گردش ایام

در لابلای خاطره های گذشته ام

نقشی ز یاد روی تو تصویر کرده ام

یک لحظه بی خیال تو عمرم به سر نشد

وین عمر خویش با هوست پیر کرده ام.

یادت به خیر ای که در آغوش من بودی

چون ماهیی طلای ترا داده ام ز دست

دو دست بر سرم لب ساحل نشسته ام

با این امید که باز بگیرم ترا به شست.

بعد تو از افق خیالات خام من

دیگر طلوع نکرد به بام من آفتاب.

بعد از تو هر چه هست مرا پر ز فتنه است

بعد از تو هر چه هست مرا نیست جز سراب.

هان ای درخت بی ثمر کوچه باغ شهر

هر شام زیر شاخ تو دیدار آمدیم.

آیا دعای توست که شد عشق بی ثمر

یا جرم سرنو یشت که بیمار آمدیم.

افسوس غنچه های امید من و ترا

باد سموم آمد و از شاخه ها ربود

در ماتم جدایی ما روز واپسین

غیر من و خدا و تو دیگر کسی نبود

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد ثمر

از دست‌های من

جز این ثمری نیست:

گاهی ببارم

گاهی بمیرم

گاهی

اگر شد

در حیرت واژه ی دوست داشتن

تو را دوباره از نو بنویسم…

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

جد  من  قابیـــل  و گندمزار  مویت  پر ثمر

بهر من هر خوشه‌اش از هر دو دنیا سرتر است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر عشق بی ثمر

همه ی گل هایم

ثمره ی باغ های توست

و هر می که بنوشم من

از عطای تاکستان توست

و همه ی انگشتری هایم

از معادن طلای توست…

و همه ی آثار شعریم

امضای ترا پشت جلد دارد!

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شکوفه یافت وصال ثمر ز بی برگی

بریز برگ ز خود تا ثمر توانی یافت

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد چرخ گردون ، روزگار و چرخ فلک و چرخش روزگار

شعر درخت بی ثمر

که می توانم باشم ، که می خواهم باشم

تا روزها بی ثمر نماند

ساعت ها جان یابد

لحظه ها گران بار شود

هنگامی که می خندم

هنگامی که می گریم

هنگامی که لب فرو می بندم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

دار هر چند به ظاهر ز ثمر عور بود

ثمر پیشرس او سر منصور بود

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر ثمره عشق

و در محراب چشمانت خواهش هایم مردند

و پرچم هایم تسلیم باد های یأس شدند

لیلی ساعت هایم بر در بسته ات خشک شدند

اما نداهایم ثمری ندادند

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

ثمر به خاک فکن آب زندگانی نوش

که باغبان قضا شاخ بی ثمر سوزد

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر بی ثمر

آیا این روح توست

که از فاصله ای چونان دور

به سویم روان داشته ای

تا شرمم را

و گذران لحظه های بی ثمرم را

در من نظاره گر باشد ؟

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

چونک مقصود از شجر آمد ثمر

پس ثمر اول بود و آخر شجر

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر احسان بی ثمر

امید با تو نشستن

تلاش بی ثمری بود

چه

کوشش شب و روزم

بِسان شخم زدن روی سینه ی دریا

و استغاثه به در گاهت

گره به باد زدن

و همچو کوفتن آب بود در هاون

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

نخل معانی ثمر افشان ازو

گنج الهی گهر افشان ازو

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد حجاب ، اجباری زن + حجاب و عفاف زنان برای کودکان

شعر تلاش بی ثمر

من از هجوم هجاهای عشق می ترسم

امید بی ثمری خانه در دلم کرده ست

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

وحشت مدعا جنون ثمر است

ناله بال فشانده اثر است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر احسان بی ثمر پروین اعتصامی

عشق ثمره‌ی خویشاوندی روحی است

و اگر این خویشاوندی در لحظه‌ای تحقق نیابد

در طول سالیان و حتی نسل‌ها نیز

تحقق نخواهد یافت

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

مردکی گفتا که زنها بی ثمر

سوی میدان، رهسپاری میکنند

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر چه بی ثمر می خندم

آیا این روح توست

که از فاصله ای چونان دور

به سویم روان داشته ای

تا شرمم را

و گذران لحظه های بی ثمرم را

در من نظاره گر باشد ؟

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

کام بی برگ و نوایان به ثمر شیرین کن

در ریاضی که نه برگ و نه ثمر خواهد ماند

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

معنی شعر احسان بی ثمر

شیر تویی ، شکر تویی ، شاخه تویی ، ثمر تویی

شمس تویی ، قمر تویی ، ذره منم ، هبا منم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

چون به خشکی ز نبات است ثمر بید مرا

در برومندی اگر در ثمر افتم چه شود؟

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر ثامر عمر

روزها بی ثمر نماند

ساعت ها جان یابد

و لحظه ها گرانبار شود

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

ز خجلت برنیارم سر چون شاخ بی ثمر گر چه

ز هر کس سنگ خوردم در تلافی من ثمر دادم

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر در وصف ثمر

میوه ام عزت و آزادگی ام بود که رفت

از تهی دستی یک سرو، ثمر می خواهی؟

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد

بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری

جستحو کنید در سایت : شعر در مورد حال بد ، دل و حالم بد است مرگ برایم بیاورید

شعر در مورد ثمر

هر کسی سهم خودش را  می برد از باغ عشق

سرو رعنا بودم  و درک ثمر حقم نبود

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

ثمر نهفته ز اصلست و آشکار ز فرع

کنون تو اصلی و من فرع و سر وحی ثمر

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

شعر عشق بی ثمر

بر باد رفته یک شبه عشقم، شبیه آن

نخلی که ناگهان ثمر از دست داده است

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

به آب دیده پروردم نهالت را چه دانستم

که بر هربی بصر بارد ثمر نخل ثمر بارت

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

فشاندن بر ثمر دامان خود چون سرو، ازین غافل

که می باید به برگ از بی بری دل چون ثمر بستن

” alt=”شعر در مورد ثمر ، درخت بی ثمر و شعر در وصف عشق بی ثمر” width=”550″ height=”293″ data-src=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2019/11/9.jpg” data-srcset=”https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2019/11/9.jpg 550w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2019/11/9-180×96.jpg 180w, https://parsizi.ir/wp-content/uploads/2019/11/9-120×64.jpg 120w” data-sizes=”(max-width: 550px) 100vw, 550px” />

شکوفه یافت وصال ثمر ز بی برگی

بریز برگ ز خود تا ثمر توانی یافت

غبار دامن صحرای خاکسار شو

که تاج رفعت ازین رهگذر توانی یافت

شعر در مورد ثمر

دار هر چند به ظاهر ز ثمر عور بود

ثمر پیشرس او سر منصور بود

بهتر از دیدن سیمای گرانجانان است

بندبند من اگر در ته ساطور بود

شعر ثمر

ثمر به خاک فکن آب زندگانی نوش

که باغبان قضا شاخ بی ثمر سوزد

چو آفتاب ز دل سبزه تمنا را

به یک نظر بدماند، به یک نظر سوزد

شعر برای ثمر

از دیده سفید به مطلب رسید

دل این نخل را شکوفه به وصل ثمر رساند

در وادی طلب نفس برق وباد سوخت

این راه را دگر که تواند بسر رساند

شعر درباره ثمر

دانش ثمر درخت دین است

برشو به درخت مصطفائی

تا میوه جانفزای یابی

در سایه برگ مرتضائی